4 - 07 - 2024
غفلت بزرگ معیشت در دوره رییسی
سعید لیلاز تحلیلگر مسائل ایران یکی از هوشمندترین در میان همتایان خود است که خوب میداند چه میگوید و خوب بلد است در هر شرایطی حرفهایش را گونهای بزند که حرف نادرست نزده باشد و در ضمن شاید همه حرفهای درست را هم نزند.
گفتوگوی خواندنی او با ایسنا در شرایط سخت این روزها میتواند میزان هوشمندی لیلاز را نشان دهد.
توصیف وضعیت امروز
در یکی، دو جمله نمیشود اوضاع را توصیف کرد و از سویی اختلافنظرات زیادی بین کارشناسان وجود دارد. در سالهای ۹۷ تا ۹۹ به دلیل تحریمهای فراگیر ایالاتمتحده که معتقدم نهتنها در طول تاریخ ایران، بلکه در طول تاریخ همه دنیا بیسابقه بود. کرونا نیز اثرات مخربی بر اقتصاد کشور وارد کرد و در تاریخ بشر بینظیر بود. در قرون وسطی وقتی طاعون از سمت پرتغال به ترکیه حرکت میکرد، در پرتغال تمام میشد اما کرونا اینگونه نبود؛ بنابراین شرایط ایران در جهان استثنایی بود. فعالان اجتماعی و سیاسی، سیاستمداران و کارشناسان از این موضوع غفلت کردند. نمونه این اتفاقات جز در حمله مغول به ایران وجود نداشت. قبل از این دو اتفاق نیز، مشکلات ساختاری زیادی داشتیم. از نیمه دهههشتاد، فساد ساختاری تاکنون در کشور وجود داشته و حل نشده است. این صرفا به زبان نیست. ناامنی اقتصادی و بهتبع آن مساله فرار سرمایه نیز وجود داشت. از نیمه دهه ۱۳۸۰ تاکنون روند تشکیل سرمایه در ایران دائماً منفی بوده است. فقط در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ احیا و بهبود نسبی پیدا کرد. در سال ۱۴۰۰ شرایط ایران بسیار بحرانی بود. از بهمن ۱۳۹۸ به این طرف موفق شدیم روند منفی رشد اقتصادی ایران را مثبت کنیم و این تا الان بیوقفه ادامه داشته است. باوجود همه این فشارهای بیهمتا تا نیمه سال ۱۴۰۰ و نیمه اول تشکیل دولت سیزدهم، اقتصاد ایران کاملا آثار منفی کرونا و تحریمها را احساس کرد. حجم تولید ناخالص ایران در شهریور ۱۴۰۰ به اندازه پایان سال ۱۳۹۶ افزایش پیدا کرد؛ بنابراین این اقتصاد زنده و پویاست. این بیانصافی است که بگوییم فقط در این دوره انجام گرفت. رشد سرمایه نیز اندکی بهتر شد. نرخ تورم ابتدا در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به شدت اوج گرفت و از ابتدای ۱۴۰۲ روند کاهشی آن شروع شد. هنوز هم اقتصاد ایران مشکل خود را دارد، ولی غفلت بسیار بزرگی در دولت آقای رییسی در مورد معیشت مردم اتفاق افتاد. درحال حاضر قدرت خرید ۲۰میلیون حقوقبگیر، بازنشسته و مستمریبگیر ایران نصف سال ۱۳۹۶ شده است.
داستان فساد
اقتصاد، علم عدد و رقم است. در اقتصاد کلان رشد اقتصادی مثبت بود و ماند. رشد تشکیل سرمایه مثبت است. نرخ تورم با سرعت بسیار اندک در حال کاهش است؛ البته در خرداد مجدد افزایشی شده است ولی در مجموع گویا زیر ۳۰درصد خواهد بود. هنوز هم هست. اولا مفهوم سیستماتیک یعنی دستگاه و ابزاری که میخواهد با فساد مبارزه کند، خودش فاسد است. شما در هیچکدام از اسناد بالادستی و پاییندستی و قانون بودجه و … نمیبینید که مساله چای دارای اهمیت باشد. کالاهای اساسی مانند گندم، برنج و دارو اولویت کشور هستند ولی یکباره از منابع گرانبها و عزیز کشور دوونیممیلیارددلار به واردات چای اختصاص داده میشود. نشان دیگر فساد سیستماتیک این است که تفاوت وحشتناک بین نرخ بانکی با نرخ تورم دارد.
جامعه ما آنقدر هم ساده نیست. بنابراین فساد افشا میشد اما همین الان که با هم حرف میزنیم، این فساد دارد تکرار میشود. تا وقتی که قیمت دلار بازار آزاد و دولتی داریم و آقایی میتواند این را تخصیص دهد و وزیری بتواند این را به کسی تخصیص دهد میتواند فردی را ثروتمند کند. ناتزازی شبکه بانکی و اینکه هر فردی بتواند وام بگیرد همای سعادت روی شانههای او نشسته است. چون هر وامی که بگیرد ۱۸ تا ۲۰درصد مابهالتفاوت بهره آن است و انگار که به او این وام را هدیه دادهایم آن هم از جیب سپردهگذاران. از سوی دیگر ممکن است اصلا این وام را پس ندهد.
یارانهها
وضعیت بنزین و برق را ببینید. صداوسیما هفته پیش گفت ۷۰۰ ماینر را یکجا پیدا کردند. برق را مجانی به آنان میدهیم و آن را تبدیل به اسکناس میکنند. تمام این ناترازیهایی که وحشتناک بوده، دائماً در حال افزایش و بدتر شدن است.
معتقد به افزایش قیمت چیزی نیستم چون تا تورم را کاهش ندهیم هر چندسال یکبار این بساط تکرار میشود. این کشور جان این را ندارد که هرچند سال یکبار با هزار کشته تغییرات ایجاد کند.
با کاهش رشد نقدینگی و از ماه پنجم دولت استقرار یافته باید عملی شود. شهید رییسی دیر این روند را شروع کرد. وقتی با ایشان در فروردین ۱۴۰۱ برای اولین و آخرینبار ملاقات کردم به من گفتند توصیهای نداری؟ گفتم اولویت حل مشکلات تورم است.۲۰۰کشور عضو سازمان ملل بدون تورم زندگی میکنند و فقط ۱۲کشور از جمله ایران و ترکیه، پاکستان، آرژانتین و مصر تورم دارند.
تورم
تورم در ایران دو بال دارد که از سوی اقتصاددانان و وابستگان به بانکها به یک بال توجه نمیشود؛ یک بال کسری بودجه دولت است که نمیشود بیش از این به آن فشار آورد و بال دیگر ناترازی شبکه بانکی است. در سالهای اخیر جیدیپی حدود ۵۰۰درصد افزایش یافته که شگفتآور است. بانکها دائماً از مردم پول به عنوان سپرده میگیرند و به آقایی خاص که بنابر پس دادن ندارد، میدهند؛ بنابراین قیمت تمامشده پول ۳۰درصد و قیمت فروش آن ۱۵درصد میشود و بانک کسری میآورد. نزد بانک مرکزی میرود یا اعلام ورشکستگی میکند یا پول قرض میخواهد. بانک مرکزی نیز با نرخ بهره ۴۰درصد پول قرض میدهد و میداند این پول به او پس داده نمیشود. پول بانک مرکزی نیز از چاپ پول به دست میآید. چاپ پول در حال حاضر با یک کلیک انجام میگیرد و بانکها خلق ثروت میکنند که ضربدر ضریب فزاینده، نقدینگی هفت تا هشت برابر میشود و این تورم وحشتناک را به ما میدهد. تا زمانی که یک آخرالزمان بانکی در ایران انجام ندهیم، موفق نمیشویم.
در حال حاضر نیز سخنرانیهای آقای فرزین شبکه بانکی را تهدید میکند اما تره هم برای آن خرد نمیکنند. طرفدار تورم تکنرخی نیستم. هر تورمی در سال ۱۴۰۳ اگر متوسط آن ۲۵درصد شود عالی است و تا ۱۴۰۴ باید به زیر ۲۰درصد برسیم و سپس باید زیر ۱۵درصد برویم و نباید اقتصاد را دچار رکود کنیم. هر عددی زیر ۲۰درصد برای مردم خوب است و آن موقع میشود اصلاحهای بنیادین انجام داد.
عدالت اجتماعی
در حال حاضر اولویت فردای انتخابات ایران عدالت اجتماعی است و باید تصمیم گرفته شود. ترمیم دستمزد ۲۰میلیون حقوقبگیر ایرانی الان مهم است. اعم از خصوصی و دولتی و بازنشسته و غیربازنشسته. باید معیشت اینان را که در دوسال گذشته نابود شد، اصلاح کنیم و همین بهبود معیشت به رشد اقتصادی کمک میکند.
بنده طرفدار کار آقای عبدالملکی بودم. متاسفانه آقای مرتضوی آن را ادامه نداد و تمام افسردگی حال حاضر کشور ناشی از فشار معیشتی است. نفر به نفر توضیح میدهم. کتاب کاپیتال مارکس اساسا راجعبه همین است که چگونه ممکن است رشد اقتصادی اتفاق بیفتد اما همزمان مردم فقیر شوند و به رکود اقتصادی بینجامد. این همان اتفاق دوسال گذشته است. پیشنهاد میکنم و ممکن است اجرا هم شود و آن این است که در کنار کنترل تورم ۲۰میلیون خانوار را در شهریور و مهر غیر از آخر سال افزایش دستمزد دهیم.
معتقدم نرخ تورم بهعلاوه نرخ رشد اقتصادی باید اندکی کمتر از دستمزد افزایشیافته کارگر باشد. هر عددی غیر از این مانند الان موجب تورم میشود. نرخ رشد اقتصادی و تورم روی هم صددرصد بوده است و اگر نصف این مقدار افزایش حقوق داشته باشیم مثل الان رو به قسطیفروشی میآوریم. تولید بالا رفته اما کاسب قدرت خرید ندارد. کشور کار سختی پیشرو دارد.
در دولت روحانی در سال۹۶ سطح قدرت خرید کارمندان به سال۹۲ بازگشت. قدرت خریدها متناسب با حقوق و درخشان بود. در سالهای ۹۷ تا ۹۹ به دلیل کرونا و تحریم سطح دستمزدها آسیب دید اما در همان سالها باز هم افزایش دستمزدها بیشتر از سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ بود. آقای روحانی عملکرد خیلی خوبی داشت.
کرونا
در دوره آقای روحانی هم تحریمها و کرونا بود و رهبری در ۱۳فروردین از مردم برای ماندن در خانه تشکر کرد. این پیشنهاد من بود که پول چاپ کنیم و به مردم بدهیم. کاری که آمریکا و فرانسه کرد. تورم آمریکا در سال ۲۰۲۱ کم مانده بود دورقمی شود. دولت باید بین فروپاشی اجتماعی و تن دادن به کسری بودجه در دوره کوتاه یکی را انتخاب کند اما اینکه از بانک مرکزی پول بگیریم -که به هر نفر حدود یکمیلیون دادند تا ثبات اجتماعی را نگه دارند- یک بحث است. آن موقع مثل تمام کشورهای جهان ناچار بودیم یکی را انتخاب کنیم. درباره کسری بودجه توهمی بین اقتصاددانان ایران است که هم ممکن بود به آقای رییسی و هم به یکی از کاندیداها آسیب برساند. 2درصد جیبیتی کسری بودجه در ایران داریم. در ترکیه این مقدار ۵درصد بود. پس خوب این موضوع را جمع کردیم. تورم و کسری بودجه را به یکدرصدی که به کانادا میروند نمیدهم و به توده مردم میدهم.
دموکراتهای آمریکایی
بسیاری از نفت ایران مستقل از وزارت نفت فروخته میشود. این کار در دولت روحانی اگر انجام میشد با آن برخورد میشد یا ترس برخورد وجود داشت. دولت اصلاحات به دلیل اینکه بیشتر تحت تاثیر نهادهای نظارتی است. به وزارت بهداشت آقای خاتمی ۴۰۰۰آمبولانس فروختم. این بزرگترین عرضه موج توزیع آمبولانس در کشور تا الان بود اما در تمام آن 8 سال میگفتند گاوبندی کردید. زندگی من تا الان پنجاه بار شخم خورده است و وزیر بهداشت نیز تایید صلاحیت ریاستجمهوری بوده است پس این رفتارها جناحی بوده است. علت دوم جنگ اوکراین است. همچنین از پنجره چین و روسیه به خوبی استفاده کردیم. آقای رییسی خیلی فعال بود و درآمد مالیاتی کشور را چهاربرابر کرد؛ از منابع جدید و نه از گرده مردم. مجوزهای کسبوکار نیز به خاطر یکدست شدن قدرت خیلی خوب در این دولت اتفاق افتاد. قیمت نفت نیز در دولت سیزدهم بالا رفت، صادرات افزایش پیدا کرد و دولت رییسی جسورانه عمل کرد.
خیلی به این بحثهایی که در زمان تبلیغات مطرح میشود اتکا نکنید. این حرفها برای گرم شدن تنور انتخاباتی است؛بنابراین همه حرفهای انتخاباتی منطقی نیست بلکه هیجانی است.
طبقه متوسط
آسیبی که به جمعیت متوسط جامعه مخصوصا شهرنشینان زدیم خیلی بزرگ بود. ترمیم آن زمان و انرژی میبرد. با وحدت ارکان کشور باید این موضوع ترمیم شود. فرصت بسیار تنگ است. دولت بعدی نباید درگیر شعارپردازیهای افراطی یا درگیر دعواهای جناحی شود و دیگر فرصت ترمیم نخواهیم داشت. با این شیوه تایید صلاحیت انتظار میرفت مشارکت مردم به بالای ۵۰درصد برسد اما دیدیم که مردم چقدر گلهمند هستند. در دی ماه ۱۴۰۲ در مناظرهای گفتم کمر مردم در اقتصاد و دلشان را در ماجرای مهسا شکستیم و الان انتظار مشارکت داریم.
آرای خاکستری
ظرف سهسال تعداد رایدهندگان ثابت مانده و سبد رای اصولگرایان به اصلاحطلبان منتقل شد. یعنی حرفشنوی از رهبران اصلاحطلبان از سوی اصولگرایان سابق و اصلاحاتیهای رادیکال افزایش پیدا کرده است. عده زیادی نیز خارج از این نظام شدند. وقتی به اصلاحطلبان اقبال نمیشود گریه دارد، چراکه ما تنها خاکریز نظام هستیم و فراتر از آن ایران اینترنشنال میشود.
مجموعه نظام جمهوری اسلامی در حال از دست دادن پایههای مردمی خود است. اینکه با امتی شروع کنیم و به یک نفر برسیم خیلی بد است.
حاکمیت دوگانه
ویژگی نظام اسلامی اینگونه نیست که رییسجمهور هر که باشد با ارکان نظام یعنی رهبری، سپاه پاسداران و رییس قوه قضاییه مشکل داشته باشد و همسو با آنان پیش میرود اما با بقیه ممکن است مشکل داشته باشیم و مهم هم نیست. مجالس نیز مظهر احساسات مردم هستند.
با اذن رهبری
حرفهای یکی از کاندیداها در مناظرات جنبه احساسی داشت. معتقد نیستم خطرات آقای ترامپ آنقدر شدید باشد. ما نیز در حال حاضر از هر زمانی نیرومندتر هستیم. آقای احمدینژاد را به خیلیها ترجیح میدهم.
شما فکر میکنید اگر رهبری موافق نباشند، بلیت برای وزیر خارجه خریداری میشود تا به ژنو برود؟ قطعا اینگونه نیست. موافقتنامهای مثل برجام بدون اجازه رهبری نبوده است.
مثلا افایتیاف ممکن است حل شود. رییسجمهور در تعامل با ارکان اصلی قدرت یعنی رهبری و سپاه هزار کار میتواند انجام دهد. ناموسی کردن افایتیاف درست نیست.
برخی موضوعات را قبول ندارم. در همان دوره که به آقای رییسی میگفتند شش کلاس سواد دارد، جبهه مقابل به یکی از نامزدها تهمت جاسوس انگلیسی بودن میزد.
همانقدر که معتقد نیستیم آقای ظریف نمیخواهد ایران را به بلوک غرب ببرد و این یک تهمت بزرگ به ایشان است، در همان طرف نیز این ادعاها
مطرح میشود.
آقای روحانی میتوانست خیلی بهتر کشور را اداره کند اما شما فراموش کردید جان بولتون، این موجود رذل، گفت که جمهوری اسلامی ژانویه ۲۰۱۹ را نخواهد دید و مجاهدین خلق پایکوبی میکردند. بنده به مدت یکسال هرشب از ترس اینکه این اتفاق بیفتد گریه میکردم و میگفتم ایران نمیمانم و نگران مریضی مادرم بودم اما در شهریور ۱۴۰۰ روحانی کشور را با وضعیت خوبی تحویل آقای رییسی داد. در عرض کمتر ۲۰ماه آثار بدترین تحریمها و پاندمی کرونا را پاک کردیم. در حالی که درآمد نفتی نیز نداشتیم؛ بنابراین نباید بیانصافی کرد. همین الان نیز ارزشافزوده بخش نفت به عدد سال ۹۶ نرسیده است. همین بیانصافی شما و نگاه شما انتظار دارد طرف مقابل بگوید هرچه میگویی خودت هستی. وقتی یقین پیدا کردند نمیتوانند ما را به زانو درآورند، حاج قاسم را شهید کردند.
ترامپ
با آمدن ترامپ هیچ اتفاقی نمیافتد. اولا ترامپ دیگر با این لحن صحبت نمیکند. چون هم ما قدرتمند شدیم و هم ترامپ عوض شده است. جهان دوقطبی نیز وجود ندارد و چندقطبی است اما باید آماده باشیم. در دولت آقای روحانی مثل آقای رییسی تصمیمات وحشتناکی داشتیم.
در مناظرههای آمریکا یک طرف میگوید کشور به فلان نشسته است و طرف دیگر طرفداری میکند. همه جای دنیا همین شکل است اما حرف کارشناسی جور دیگری است. بنده هیچوقت با جریان حزبی کار نمیکنم چون باید حرفی بزنم که دلخواهم نیست.
بورس
هنوز آمپولی که درد نداشته باشد درست نشده است. این حرف درست نیست. آقای طیبنیا عملکرد خوبی داشتند. فعال اقتصادی نباید بین وام 18درصدی یارانهای سراپا فساد و بازار آزاد 80درصد مخیر باشد. آقای طیبنیا اگر این دوگانه را قبلا حل کرده است نباید به ایشان اهانت کنیم. قطعا شرایط جدید تصمیمگیری جدید میطلبد.
بورس مدتهاست که زمین خورده است. چرا در تمام مدتی که شاخص آن منفی بوده را نادیده گرفتید. ریشه این قضیه در بیاعتمادی مردم است. در سال ۱۴۰۲، ۲۵میلیارددلار پول از کشور خارج شد. مگر یک اقتصاد چقدر جان دارد؟ آیا این تقصیر آقای طبیبنیاست؟ من برعکس شما فکر میکنم. در ایران بلایی بزرگتر از تورم بالا و قدرت خرید پایین وجود ندارد. آقای طیبنیا برای این موضوع برنامهای مشخص دارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد