12 - 05 - 2021
سادهسازی دولتداری
رضا صادقیان
چندی قبل شورای نگهبان «شرایط جدید ثبتنامکنندگان انتخابات ریاستجمهوری» را اعلام کرد، با این وجود و روز نخست ثبتنام از کاندیدای ریاستجمهوری، مانند دورههای گذشته جمع کثیری از شهروندان با در دست گرفتن پوشه و مدارک لازم و ارائه برنامهها در چند خط و جمله کوتاه برای دولتمداری، اقدام کردند.
نه تنها اعلام شرایط جدید از سوی شورای نگهبان، نوشتن قانون جدید، اعمال محدودیت در مقابل درب وزارت کشور و حتی تهیه و پخش صدها برنامه تلویزیونی و رادیویی مانع از حضور شهروندان و ثبتنام آنان برای حضور در کارزار انتخابات ریاستجمهوری نخواهد شد، بلکه همچنان برخی گمان دارند که میتوانند با تکیه بر چند کلمه و جمله کلی به عنوان دولتمرد در انتخابات حضور پیدا کنند. بروز و ظهور رفتار افراد در مواجهه با رویدادها، وقایع و حتی کنشهای سیاسی و اجتماعی کلان برآمده از فهم آنان است.
در میان جملات استفادهشده از سوی شهروندانی که اقدام به ثبتنام در انتخابات کرده و میکنند، یک موضوع مشخص و هویداست؛ اینکه این افراد فهم دقیق و حتی نسبی از نهاد دولت به معنای واقعی آن را ندارند، میدان سیاست را نمیشناسند، کنشگر اجتماعی و سیاسی نبودهاند و مهمتر آنکه دولت و دولتداری را در حد و اندازه اداره کردن تاسیسات چند خانه با متراژ متوسط در نظر دارند. در واقع فهم این افراد از میدان سیاست و دولت بهگونهای صورتبندی شده که در نهایت به این نتیجه ختم گردیده که خودشان توان اداره چنین فضایی را دارند، از همینرو با پوشه و کیفی در دست، سوار بر موتور، انتخاب ظاهری آراسته و بعضا خیلی متفاوت در وزارت کشور حضور پیدا میکنند.رفتار چنین افرادی شاید از یک منظر جالب توجه باشد، ولی مخرج مشترک تمام رفتارهای به ظاهر متفاوت به نکتهای دیگر ارتباط پیدا میکند. به عبارتی مشخصتر، چنین افرادی؛ اندازه، کارکردها، وظایف و کلیت دولت را به میزان فهم خودشان از نهاد دولت تقلیل میدهند.
به عنوان مثال: فردی تصور میکند که کارکرد اولین و آخرین دولت در کشور تهیه نان برای مردم است، دیگری باور دارد که باید تمام شهرها را خانه از سکنه کرد و ۸۱ میلیون جمعیت را در پایتخت اسکان داد، از همینرو یکی در هنگام ثبتنام نان در دست میگیرد و قول میدهد همه مردم ایران یک وعده غذایی نان به صورت رایگان بگیرند، دیگری گمان میکند مشکل اساسی کشور اتحاد و یکدلی مسوولان و مردم است، بنابراین با کتاب شعر به میدان میآید تا برای مردم و مدیران ریز و درشت شعر بخواند تا همه با هم همدل و همراه شوند. آقایی با کفن وارد وزارت کشور میشود تا دولت «فداییان ملت» را مستقر کند، دولتی که همه مدیران آن با پوشیدن کفن خودشان را فدای ملت کنند و…
برخلاف نظر بسیاری از ناظران و حتی شهروندان عادی، افرادی که در وزارت کشور حضور مییابند و اقدام به ثبتنام میکنند از نگاه سنجش عقلی، رفتارهای معمول، رعایت عرفهای جامعه، تحصیلات، سخن گفتن و جملهبندی جملات بسیار عادی به نظر میرسند.
حتی بسیاری از این افراد از هوش قابل توجهی بهره میبرند، در میان ثبتنامکنندگان افرادی از کسب و کارهای مختلف حضور داشتند، پزشک، وکیل، روحانی، تاجر شناختهشده، سرمایهدار و… بنابراین نمیتوان به سادگی و آسانی به چنین افرادی مهرهای ناچسب را الصاق کرد! ولی مشکل اصلی آنجاست که تمام ثبتنامکنندگان عادی باور دارند نهاد دولت دقیقا آن چیزی است که این افراد به درک آن موفق شدهاند و نه صورت و محتوایی که طی ۴۳ سال شکل گرفته و به این نقطه رسیده است.
در واقع ما با شهروندانی سادهنگر روبهرو هستیم؛ افرادی که کلیت ساختار دولت را به اندازه فهم خود درک میکنند، بر این اساس مسالهای بسیار کلان را به سادهترین شکل ممکن برای خویش حلشده تصور میکنند و براساس همان اقدام به ثبتنام برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری مینمایند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد