18 - 09 - 2024
زنگزور؛ آزمون اقتدار ملی
کوروش الماسی*
مفهوم میهن(وطن)، ریشه احساسات بسیار قوی در اکثر انسانهاست. شاید اگر «وطن را یک رحم روانشناختی» در نظر بگیریم، فهم حساسیت و واکنش شدید شهروندان نسبت به هر آنچه بوی تهدید میهن را دهد، قابل درکتر باشد. به تعبیری کاربردی وطن نهتنها زاینده جسم بلکه زاینده ذهن و انواع احساسات انسانها نیز است.تمامیت ارضی و جغرافیای پیرامون ایران موضوعی کاملا مرتبط با امنیت ملی(وطن) است و هیچ شخصیت سیاسی در هر سطح و جایگاهی «مجاز نیست» نگاهی جناحی به امنیت ملی داشته باشد. بهعبارتی مصالحه بر سر امنیت ملی در راستای اهداف جناحی «عملی نابخشودنی» است.ظاهرا «غفلت» در اتخاذ سیاستها، طرحها و اقدامات کاربردی در مورد تحولات قفقاز از بعد از فروپاشی شوروی، ریشه «گزافهگوییها، توهمات، گستاخی و جسارتهای برخی همسایگان شمالی (باکو، ترکیه و روسیه) در موضوع گذرگاه زنگزور شده است.بیشک پرداختن به ریشههای ناکارآمدی روابط خارجه بسیار فراتر از توان و مجال یک موجز است بنابراین در راستای صیانت از امنیت و منافع ملی در موضوع گذرگاه زنگزور، نکاتی کلی و مختصر ارائه میشود.
1- در روابط خارجه پدیدهای بهنام دوست وجود ندارد چراکه «فقدان نظم حقوقی به منظور تنظیم مناسبات میان کشورها، فقدان ملاحظات اخلاقی و تضاد منافع» سه ویژگی برجسته و کاربردی عرصه روابط بینالملل هستند بنابراین اگر نگوییم میدان جنگ اما عرصه روابط بینالملل را باید به مثابه «یک بازار بزرگ مبتنی بر رقابت بیرحمانه» تلقی کنیم. بنابراین
«دوست انگاشتن دیگر کشورها»، «عین انتحار» است.
2- اگر درک کنیم و بپذیریم که فلسفه وجودی بازار بزرگ روابط خارجه، تبادل انواع نیازهای(کالاهای) ملی(نه جناحی) است، درمییابیم که در «روابطی که مبتنی بر تبادل نیازها و تضاد منافع» است، فضای رقابت و نه دوستی و همکاری و… حاکم است. وابسته بودن به دیگر کشورها در عرصه روابط خارجه با هر هدف و انگیزهای، پیامدی جز «پرداخت هزینههای گزاف ملی، برای کسب نیازهای حداقلی» نخواهد داشت.
3- متولیان، کارگزاران و تصمیمگیران باید عرصه روابط خارجه را شبیه عرصه بندبازی تلقی کنند. هدف(منافع ملی) بند باز حرکت به جلو است. اینکه حرکت به جلو مستلزم داشتن تعادل است. نکته درخور توجه اینکه تعادل برآیند حرکت بند باز به چپ و راست است. هیچ بندبازی با هر مقدار توانایی و تجربه نخواهد توانست، تنها با گرایش به یک سمت به جلو حرکت کند. احتمالا وضعیت بند باز، اندیشه بنیادین ایجاد «جنبش عدم تعهد» در دوران جنگ سرد میان شوروی و آمریکا بوده است. به تعبیری کاربردی، عدم تعهد برخی کشورها به شرق یا غرب، همان حرکت به جلو بند باز از طریق حفظ تعادل با حرکت به چپ و راست است.
4- روابط غیرسودمند و پرتنش با برخی کشورها و نزدیک شدن به برخی کشورهای دیگر از منطق کاربردی و کم هزینه بندباز پیروی نمیکند در نتیجه پیامد عدم حفظ تعادل و سقوط، اجتنابناپذیر است.
5- «اقتدار» به کلی و کاربردیترین بیان یعنی درک عینی شرایط پیرامون. اینکه انواع داشتهها و تواناییها (فردی، گروهی و ملی)، محصول درک عینی شرایط میدان عمل است بنابراین «فهم» چیستی، اهمیت و کارکرد «منافع ملی» بستر «اقتدار ملی» است.
6- شاید یکی از دلایل جسارت و گستاخی باکو، روسیه و ترکیه در مطرح کردن دالان زنگزور عدم توجه به منافع ملی در برخی سیاستها در چند دهه گذشته که منجر به تضعیف اقتدار ملی شده، باشد. به عنوان مثال، رابطه پر تنش با هزینه گزاف با غرب، صرف توجه و هزینههای فراوان برای سیاستها، رابطه نزدیک غیرسودمند با روسیه، خصومت با کشورهای حاشیه خلیجفارس و… میتواند مصادیق سیاستهای تضعیفکننده اقتدار ملی تلقی شود.
7- اقتدار ملی برآیند پیگیری منافع ملی در مناسبات بینالمللی است. نکته در خور توجه اینکه نمود «اقتدار ملی» مبتنی بر «منافع ملی» در جهان خرد، علم، فناوری و اخلاق بنیاد، دیپلماسی است.
اینکه دیپلماسی در بیشتر مواقع منجر به ثبات، همکاری، توسعه و… در عرصه روابط بینالملل میشود.
8- اگر تبیین کلی و مختصر اقتدار ملی منطقی تلقی شود آنگاه برای مدیریت موضوع زنگزور و گستاخیها و توهمات باکو، ترکیه و روسیه ضروری است تا متولیان روابط خارجه از منطق بندبازی که به معنی حرکت به جلو با حفظ تعادل از طریق حرکت به چپ و راست (رابطه بیقید و شرایط با همه کشورها مبتنی بر منافع ملی) پیروی کنند.
9- متولیان، کارگزاران و تصمیمگیران «میهندوست» باید در نظر داشته باشند که رابطهای علت و معلولی میان جسارت، گستاخی و توهمات باکو، ترکیه و روسیه با میزان اقتدار ملی وجود دارد.
*پژوهشگر فلسفه
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد