26 - 12 - 2024
حکومتها چگونه به دنیا مینگرند؟
کتاب «حکومتها چگونه به دنیا مینگرند» اثر جیمز اسکات یکی از آثار برجسته در زمینه علوم اجتماعی و سیاست است که به بررسی نحوه دیدگاه حکومتها و دولتها نسبت به جوامع و دنیای اطرافشان میپردازد. اسکات در این کتاب مفهوم «دیدگاه دولتی» را معرفی میکند که به معنای چگونگی فهم و مشاهده دنیای اجتماعی و اقتصادی توسط دولتها و نهادهای حاکم است. اسکات در ابتدای کتاب توضیح میدهد که دولتها برای مدیریت جوامع نیاز به سادهسازی و «دیدگاهی قابلدرک» از دنیای اجتماعی دارند. این دیدگاهها بیشتر بسیار انتزاعی، سیستماتیک و تقلیلگرایانهاند و براساس مدلهای سادهشدهای از واقعیت بنا میشوند که به دولتها کمک میکند تا جوامع پیچیده را کنترل کنند. دولتها بهطور معمول تلاش میکنند تا پیچیدگیهای جوامع و اقتصادها را سادهسازی کنند. اسکات به این اشاره میکند که این فرآیندهای سادهسازی گاهی میتواند منجر به ناتوانی در درک واقعیتهای پیچیده جوامع شود. اسکات با اشاره به پروژههای بزرگ دولتی مانند طرحهای توسعهای در کشورهای مختلف، نشان میدهد که بسیاری از این پروژهها به دلیل عدم درک صحیح از نیازها و واقعیتهای محلی شکست خوردهاند. یکی از مثالهای برجستهای که اسکات به آن میپردازد، پروژههای جنگلسازی در کشورهای مختلف است که نتایج منفی زیادی به دنبال داشته است. اسکات بر این نکته تاکید میکند که این دیدگاه سادهشده دولتی بیشتر با واقعیتهای وجود و تجربیات مردم در تضاد است. مردم معمولا در برابر این دیدگاههای سادهشده مقاومت میکنند و راههای خود را برای مقابله با تصمیمات دولتی پیدا میکنند. این مقاومت ممکن است به صورتهایی مانند اعتراضات، مبارزات اجتماعی یا حتی فعالیتهای روزمره باشد که دولت قادر به شناسایی و فهم آنها نیست. اسکات به مفهوم «شناخت عملگرایانه» اشاره میکند که به معنای درک و آگاهی محلی و تجربی است. باتوجه به این که دولتها به دنبال جمعآوری دادههای کلان و طراحی سیستمهای سادهسازیشده هستند، شناخت عملگرایانه بر تجربیات عملی و محلی که مردم در زندگی روزمره خود دارند تاکید میکند. اسکات نشان میدهد که سادهسازیهای بیش از حد میتواند به مشکلات جدی منجر شود. این سادهسازیها باعث از دست رفتن جزئیات مهمی میشود که ممکن است در فرآیندهای تصمیمگیری حیاتی و ضروری باشند. این موضوع در بسیاری از موارد به ضرر افراد و جوامع بومی تمام میشود. در نهایت، جیمز اسکات در کتاب خود به این نکته میپردازد که دیدگاههای دولتی که اغلب سادهشده و انتزاعی هستند، نمیتوانند بهدرستی واقعیتهای پیچیده جوامع را درک کنند. این مشکلات زمانی آشکار میشود که دولتها بهجای توجه به تجربیات و دانش بومی، تلاش میکنند تا آنها را مطابق با برنامههای خود تغییر دهند یا مدیریت کنند. وی همچنین استدلال میکند که دولتها باید به «شناخت عملگرایانه» اهمیت دهند و از تلاشهای بیپایان برای سادهسازی و کنترل کردن تمام جنبههای زندگی اجتماعی خودداری کنند. پیام اصلی کتاب این است که هرچقدر هم که دولتها در تلاش باشند دنیای اجتماعی را سادهسازی کنند و آن را تحتکنترل خود درآورند، بیشتر با مقاومت و ناتوانی در درک پیچیدگیهای واقعی جوامع روبهرو میشوند. این امر باعث ناکامیهای زیادی در پروژههای دولتی و اجتماعی میشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد