2 - 11 - 2022
جنبشهای اجتماعی در ایران
«جهانصنعت»- شمار شهروندان ایرانی که عمرشان به ۴۳ سال و پایینتر از آن میرسد کسانی هستند که بخشی از زندگیشان در سالهای پیش از انقلاب سپری شده است. به این ترتیب بیشتر شهروندان ایرانی ساکن در این سرزمین زیرتیغ آداب و آیین و آموزههای نظام حاکم بر این کشور پرورش یافتهاند. در صورتی که توجه داشته باشیم در همه ۴۳ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی نظام جمهوری اسلامی همه تریبونهای اصلی آموزشوپرورش و نیز تبلیغاتی را در اختیار داشته است، باید رخدادهایی که این روزها در جریان است را با درنگ بیشتر نگاه کنیم. نمیتوان با خواستهها و آرزوهای جوانان ابراز بیگانگی کرد. برخی از نیروهای تندرو در برابر این ادعای معترضان میگویند شمار کسانی که در خیابانها هستند و در شهرهای کوچک و بزرگ هیاهو میکنند در برابر شمار کسانی که آنها را همراهی نمیکنند درصد اندکی هستند و نتیجه میگیرند که اکثر جوانان خواستههای آنها را دنبال نمیکنند. واقعیت این است که این یک مقایسه بسیار کج و پر از کاستی است که موارد نقض قابل اعتنایی دارد. به طور مثال میتوان به شمار کسانی که در نماز جمعه پایتخت میآیند و شمار کسانی که نمیآیند اشاره کرد. آیا با این قیاس میتوان گفت که آنهایی که به نماز جمعه نمیآیند با این پدیده مخالفت دارند؟ برای آزمون و راستیآزمایی خواست حکومت و خواست شهروندان یک راه وجود دارد و آن همهپرسی است که شوربختانه انگار تابو است و به همین دلیل یکی از مواد قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی تعطیل شده است.
از سوی دیگر در این روزها میبینیم حاکمیت قبول کرده است برخی از تندروترین اصلاحطلبهای جوان به تلویزیون بیایند و با موافقان سرسخت نظام درباره چرایی و سرچشمه و سرانجام موضوع روز یعنی اعتراضهای شهروندان ایرانی حرفهایشان را بزنند. از طرف دیگر میبینیم که رییس مجلس دانشآموزان را فرامیخواند و سه ساعت با آنها سخن میگوید و سخنانشان را میشنود و یا معاون حقوقی رییس دولت با ۵۰ دانشجو نشست میگذارد تا سخنان آنها را بشنود و به رییس دولت انتقال دهد. این وضعیت گیجکننده در حالی رخ میدهد که بیشترین دغدغه شهروندان ایرانی از پیر، جوان، شهری، روستایی، مراکز استانها و شهرهای کوچک و از آموزگاران تا کشاورزان و کارمندان و کارگران کسبوکارهای یخبسته و کاهش روزافزون قدرت خریدشان است و اینکه حکومت اجازه دهد روش زندگی جوانان با خواستههایشان بهروز شود. اما به نظر میرسد نهادهای اصلی ادارهکننده کشور حواسشان به داخل نیست و بیشترین نیروی خود را برای تنظیم مناسبات با دنیای بیرون از سرزمین اختصاص دادهاند و اتفاق اینجا همان جایی است که کسبوکار ایرانیان را گروگان گرفته و دولت را مستاصل کرده است. بنا به گفته دکتر مهدی نجفزاده در همایش بررسی و واکاوی اعتراضهای ۱۴۰۱ در سالهای تازهسپریشده ایرانیان و جهانیان جنبش مالباختگان، جنبش دستفروشان و بیکاران، جنبش جوانان، جنبش زنان، جنبش دانشجویان، جنبش دانشآموزان، جنبش کارگران و کارمندان، جنبشهای قومیتی و هویتی و جنبش دیاسپورای ایرانیان خارج از کشور که بر اثر انباشته شدن مطالبات مالی، فرهنگی، نمادین و عاطفی پدیدار شدهاند را دیدهاند. چیزی که حالا دیده میشود و با جنبشهای پیشین تفاوت دارد این است که پیشروی آرام گروههای یادشده به پیشروی ناآرام تبدیل شده و شاهد تبدیل شدن پیشروی آرام جنبشهای اجتماعی به پیشروی خشونتآمیز این جنبشها هستیم. اعتراف سردبیر روزنامه جوان که در سرمقاله دیروز نوشته است حکومت در سه جا جوانان را ندیده است و اصولا جوانان در جایی سیر و سلوک میکنند که جمهوری اسلامی در آنجا حضور ندارد را باید به مثابه اعتراف دید و قبول کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد