17 - 03 - 2020
ثبات ژئوپلیتیکی خاورمیانه و آفریقا در خطر
فاطمه رحیمی- گرمایش جهانی و تغییر اقلیم از چالشهای مهم حال حاضر جهان به شمار میرود که میتواند باعث وقوع نوسانات گسترده در شرایط آبوهوایی کره زمین شود. ناهنجاریهای اقلیمی باعث افزایش دما، گسترش و تداوم خشکسالی، خطر آتشسوزی در مزارع و جنگلها، فرسایش خاک، وقوع ریزگردها و تخریبهای زیستمحیطی شده است. بررسی طولانیمدت وضعیت آبوهوا نشان میدهد که با گرم شدن کرهزمین آتشسوزی در مناطق جنگلی در بسیاری از کشورهای جهان شایعتر و محتملتر شده است.
تغییرات اقلیمی به عقیده بسیاری بزرگترین بحرانی است که بشر تاکنون با آن مواجه شده و اگر از آن جلوگیری نشود عواقب جبرانناپذیری در انتظار زمین خواهد بود. تغییرات اقلیمی مهمترین دلیل تغییر در الگوهای آب و هوایی در سراسر زمین بوده که به دنبال افزایش دمای زمین به وجود آمده است.
در حال حاضر بیشتر تلاشها بر جلوگیری از افزایش ۲ درجهای دما نسبت به میانگینی که طی سالهای ۱۸۵۰ تا ۱۹۰۰ ثبت شده متمرکز است. دانشمندان در بهترین حالت امیدوارند دما از ۵/۱ درجه بیشتر نشود و اگر جامعه جهانی با انسجام و هماهنگی بیشتری تلاش کند همچنان فرصت برای دستیابی به این هدف مهم باقی است.
در سال ٢٠١٨ سازمان ملل هشدار داد که بدون اقدامات لازم و فوری، دمای زمین تا پایان قرن حاضر، ٣ درجه افزایش خواهد یافت بنابراین با این وضعیت، شرایط به مراتب سختتری نسبت به افزایش ۵/۱ درجهای دما خواهیم داشت به طوری که بسیاری از شهرهای ساحلی به زیر آب خواهند رفت و صدها میلیون نفر به خاطر افزایش سطح آب اقیانوسها یا خشکسالی مجبور به مهاجرت خواهند شد، بسیاری از گونههای گیاهی و حیوانی منقرض خواهند شد چراکه نمیتوانند خود را با شرایط دمایی جدید هماهنگ سازند.
تاثیری که تغییرات آب و هوایی روی کره زمین میگذارد، بسته به میزان گرمایش زمین است. در سال ٢٠١٨، تحقیقی از سوی IPCC منتشر شد که عواقب افزایش ۵/۱ درجهای دمای زمین را نشان میداد. این عواقب شامل شرایط آب و هوایی شدیدتر، افزایش سطح آب دریاها، از بین رفتن اکوسیستمهای ساحلی، از بین رفتن گونههای گیاهی، مهاجرت بخشی از جمعیت و آسیبهای اقتصادی شدید جهانی است. در یک نمونه کوچک تنها هزینه احیای خسارات مادی وارد شده حاصل از آتشسوزی جنگلها، مراتع و بیشهزارهای استرالیا در ماههای اخیر بیش از ۲ میلیارد دلار برآورد شده است.
گرمای جهانی از سال ۱۹۶۰ تا امروز، نابرابری اقتصادی را افزایش داده است. تغییرات دمای ناشی از تراکم گازهای گلخانهای در جو زمین، به افزایش امکانات کشورهای خنک مانند نروژ و سوئد و کاهش رشد اقتصادی کشورهای گرم مانند هند و نیجریه منجر شده است. پژوهشگران دانشگاه استفورد در بررسی جدیدی نشان دادند که تغییرات اقلیمی، تاثیر بسیاری بر نابرابری اقتصادی میان کشورها داشته است.
تا چندی پیش یکی از ایرادهای اصلی شمار قابل توجهی از فعالان سیاسی هر دو طیف راست و چپ به فعالیت زیستمحیطی و مقابله با گرمایش زمین این بود که این دغدغههای نخبهگرایانه و متعلق به طبقات فرادستتر جامعه است. اما گزارشهایی که سالهای اخیر منتشر شد، تصویر دیگری ترسیم میکنند. اکنون متخصصان سازمان ملل نسبت به گسترش فقر و قحطی و مهاجرتهای اقلیمی هشدار دادند. کارشناسان دیگری خطر رابطه تغییرات اقلیمی و ناآرامیها و نارضایتیهای اجتماعی را برجسته کردند. در آمریکا، نهادهای حکومتی تاثیر تغییرات اقلیمی را ویرانی اقتصاد و گسترش فقر و بیکاری دانستند. به عبارت دیگر در حال حاضر دغدغه مقابله با گرمایش زمین، دغدغه مقابله با فقر و افزایش نابرابری است.
تغییرات اقلیمی برنده و بازنده خلق میکند. نروژ در میان برندگان است و نیجریه در میان بازندگان. کشورهای فقیر جهان (جنوب جهانی) در این روند بازنده بودند. همزمان کشورهای ثروتمند (شمال جهانی)، بهویژه کشورهایی که انتشار گازهای گلخانهای آنها در ۵۰ سال اخیر به شدت افزایش یافت، از گرمایش جهانی سود بردهاند.
این پژوهش نتیجهگیری میکند که نابرابری در میان کشورها که در دهههای اخیر کاهش یافته است، در صورت عدم وجود تغییرات اقلیمی میتوانست به مراتب سریعتر از این کاهش یابد. براساس تخمین پژوهشگران، اختلاف در درآمد سرانه بین ثروتمندترین و فقیرترین کشورها ۲۵ درصد بیشتر از شرایط فرضی نبودِ گرمایش زمین است.
براساس یافتههای این پژوهش، اغلب کشورهای فقیر جهان امروز فقیرتر از حالتی فرضی هستند که در آن تغییرات اقلیمی رخ نداده بود. اما کشورهای ثروتمند بهویژه در کمربند شمالی نیمکره شمالی، از وضعیت فرضی در حالت نبود گرمایش زمین ثروتمندتر شدهاند.
تغییرات اقلیمی بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۲۰۱۰، درآمدهای سرانه کشورهای فقیر را بین ۱۷ تا ۳۰ درصد کاهش داده است. هند، دومین کشور پرجمعیت جهان بدون تغییرات اقلیمی ۳۰ درصد ثروتمندتر میبود. برای نیجریه، پرجمعیتترین کشور آفریقا نیز این عدد ۲۹ درصد است. اما وضع نروژ که یک تولیدکننده بزرگ نفت و گاز است، بهتر هم شده: نروژ ۳۴ درصد با وجود تغییرات اقلیمی ثروتمندتر شده است. این پژوهش اما خاطرنشان میکند که این افزایش دما در کشورهای قرار گرفته در نواحی معتدل، همچون چین و ایالات متحده تاثیر قابل توجهی نداشته است.
اکونومیست نیز با بررسی متغیرهای کلان اقتصادی ۸۲ کشور جهان دریافته است که تا پایان سال ۲۰۵۰ در نتیجه تغییرات اقلیمی حدود سه درصد از رشد تولید ناخالص داخلی جهان کاهش خواهد یافت.
در بین مناطق مختلف جهان، قاره آفریقا بیشترین آسیبپذیری و آمریکای شمالی کمترین آسیبپذیری را از تغییرات اقلیمی متحمل خواهند شد به گونهای که رشد اقتصادی آفریقا تحت تاثیر این تغییرات تا سال ۲۰۵۰ حدود ۷/۴ درصد کمتر خواهد شد.
در بین کشورهای مختلف، آنگولا بیشترین اثرپذیری از تغییرات اقلیمی در جهان را داشته است به گونهای که رشد اقتصادی این کشور تحت تاثیر این وقایع تا سال ۲۰۵۰ حدود ۱/۶ درصد کاهش پیدا خواهد کرد. نیجریه با ۹/۵ درصد، مصر با ۵/۵ درصد، بنگلادش با ۴/۵ درصد و ونزوئلا با ۱/۵ درصد دیگر کشورهایی هستند که بیشترین آسیبپذیری را از تغییرات اقلیمی خواهند داشت.
گفتنی است حجم تولید ناخالص داخلی جهان تا سال ۲۰۵۰ به ۲۵۰ تریلیون دلار میرسد. در بین کشورهای مختلف، آمریکا و کانادا کمترین تاثیر را از تغییرات اقلیمی خواهند دید. به باور پژوهشگران، کاهش رشد اقتصادی جهان در اثر تغییرات اقلیمی اکنون از حرف گذشته و به مرحله عمل رسیده است. کشورهای در حال توسعه نمیتوانند به تنهایی از پس این ریسک برآیند و نیاز به کمک فوری دارند.
با توجه به اهمیت تغییرات اقلیمی بر زیست بشر در گفتوگویی با کارشناسان «چتمهاوس» در حوزه انرژی، محیطزیست و منابع طبیعی سعی کردهایم تا اندازهای به دغدغه این روزهای جهان که البته محصول ویرانگری انسان و به عبارتی ساخته دست اوست پاسخ داده باشیم.
در این گفتوگو از نظرات جیل دوگان مدیر سیاست انستیتوی رهبری پایداری کمبریج در ۲۰۱۸ استفاده کردهایم. او در سال ۲۰۱۴ بنیانگذار و مدیر Carbon Policy Associates Ltd بوده و فعالیت گستردهای در زمینه سیاستهای آب و هوایی و انرژی در دولتها از جمله دولت انگلستان و کمیسیون اروپا داشته است و اخیرا به عنوان مدیر گروه رهبران شرکتهای شاهزاده ولز و همچنین به عنوان مدیر بستر رشد سبز اروپا فعالیت کرده است. این استراتژیست آب و هوا و انرژی بر این باور است که اراده سیاسی قدرتمندی برای مشخص کردن چگونگی انطباق استراتژی صنعتی و اقتصادی هر کشور برای ایجاد جهانی با کربن صفر تا اواسط قرن حاضر وجود دارد.
در این رابطه نظر یکی دیگر از تحلیلگران ارشد چتمهاوس به نام پروفسور تیم بنتون، مدیر برنامه جهانی مجمع جهانی اقتصادی و استاد اکولوژی دانشگاه لیدز را نیز جویا شدهایم. پروفسور تیم بنتون رهبری برنامه انرژی، محیطزیست و منابع را در چتمهاوس برعهده دارد. او در سال ۲۰۱۶ معاون ابتکار تحقیقات استراتژیک در دانشگاه لیدز نیز بود. او با دولتهای انگلیس، اتحادیه اروپا و گروه ۲۰ همکاری داشته، مدیر برنامه جهانی مجمع جهانی اقتصادی بوده و نویسنده گزارش ویژه IPCC در مورد غذا، زمین و آب و هوا در ۲۰۱۹ و ارزیابی ریسک تغییر اقلیم انگلیس است. او تاکنون بیش از ۱۵۰ مقاله آکادمیک منتشر کرده که بسیاری از آنها در مورد واکنش سیستمها به تغییرات اقلیمی است.
تیم بنتون بر این باور است که تغییرات اقلیمی به اقتصاد جهان آسیبهای جبرانناپذیری وارد کرده و باعث ایجاد اختلال در رکود اقتصادی بسیاری از کشورها از جمله وقوع بهار عربی شده و این موضوع به نوبه خود ثبات ژئوپلیتیکی برای خاورمیانه و شمال آفریقا را تغییر داده است.
کارشناس بعدی که در این گزارش از نظرات و تحلیلهای او استفاده کردهایم، ویلیام بیلیث است که علاوه بر مقام خود در چتمهاوس، عضو همکاری در امپریال کالج لندن بوده و از تحقیقات در مورد موضوعات پایدار انرژی حمایت میکند.
ویلیام پیش از این در آژانس بینالمللی انرژی در پاریس، آژانس محیطزیست اروپا در کپنهاگ و برای محیطزیست فناوری AEA فعالیت میکرد. او در سالهای اخیر با بانک جهانی، AfDB و EBRD برای بررسی جریانهای مالی و نیازهای سرمایهگذاری بخش انرژی به طور کلی و سازوکارهایی برای پشتیبانی از مدلهای تجاری که دسترسی به انرژی به ویژه برای فقیرنشینان را به طور خاص پشتیبانی کردهاند، همکاری کرده است.
او اخیرا با طیف گستردهای از سازمانهای بینالمللی از جمله بانک جهانی، بانک توسعه آفریقا، آژانس بینالمللی انرژی تجدیدپذیر، OECD، آژانس بینالمللی انرژی، موسسه تحقیقات انرژی الکتریکی، بانک اروپایی بازسازی و توسعه، انستیتوی بینالمللی توسعه پایدار و همچنین بسیاری از ادارات و نهادهای دولتی انگلیس همکاری کرده است.
ویلیام بیلیث بر این باور است که تغییرات اقلیمی ذاتا سیاسی بوده و تاکید ویژهای بر سرمایهگذاری در بخش انرژیهای پاک و تجدیدپذیر دارد. در ادامه گفتوگوی «جهانصنعت» را با این کارشناسان از نظر میگذرانید.
علت اصلی حوادث زیستمحیطی مانند آنچه در استرالیا و کالیفرنیا شاهد بودیم، چیست؟
جیلدوگان: نمیتوان هیچیک از این حوادث را به تنهایی مستقیما به تغییرات آب و هوایی نسبت داد اما میدانیم شرایطی که باعث میشود این حوادث شدیدتر و شایعتر شوند، نتیجه تغییرات آب و هوایی است- دمای گرمتر و الگوهای آب و هوایی مختل که منجر به خشکسالی یا سیل و طوفان میشود. انگلیس نیز در حال حاضر با سطوح بیسابقهای تهدید در برابر سیل روبهرو است و جوامع در حال تشخیص این واقعیت هستند که این اتفاقات نادر و ویرانگر با افزایش در سطح معمول رخ میدهد. در انگلستان این موضوع منجر به بحث و گفتوگو نه تنها در مورد چگونگی کاهش تاثیر حوادث آینده، بلکه در مورد محدودیتهایی برای جلوگیری از ساکن شدن برخی مناطق شده است.
تیم بنتون: با تغییر اقلیم، ما شاهد تغییر شرایط آب و هوایی هستیم و زمین به تدریج گرم میشود. مناطقی که در حال حاضر به طور معمول خشک هستند، خشک و گرمتر میشوند. بنابراین ما انتظار داریم اکوسیستمهای مستعد آتشسوزی گستردهتر و مکرر داشته باشند، زیرا بیشتر در معرض شرایطی هستند که آتشسوزیها را ایجاد میکنند. بدیهی است که نسبت دادن هر رویداد واحد به تغییرات آب و هوایی دشوار است اما مطالعات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد وقوع رویدادهای خاص با تغییرات آب و هوایی محتملتر هستند. واضح است که عوامل دیگر نیز نقش دارند (بهعنوان مثال مدیریت جنگل) اما شواهد کافی وجود دارد که حتی در صورت وجود مدیریت جنگلهای فعال، با تغییرات اقلیمی آتشسوزی در آینده شایعتر خواهد شد.
ویلیام بیلیث: نسبت دادن علل وقایع خاص به تغییرات آب و هوایی دشوار است، اگرچه علم انتساب در حال پیشرفت است و تلاش میشود این احتمال که تغییرات اقلیمی در شدت آتشسوزی اخیر استرالیا نقش داشته، محاسبه شود. با این حال در حالت کلی پذیرفته میشود که شواهد و مدارک برای دهها سال در حال افزایش است که نشان میدهد تغییرات آب و هوایی فصل آتشسوزی استرالیا را تشدید میکند.
پایان سال ۲۰۲۰ آخرین شانس برای بهبود شرایط آب و هوایی است. به نظر شما رهبران جهان راهحلی برای حلوفصل این مشکل پیدا میکنند؟
جیل دوگان: تغییرات اقلیمی یک وضعیت اضطراری جهانی است و نیاز به اقدام فوری رهبران جهان نیز دارد. در این میان اقدام فوری از اهمیت زیادی برخوردار است و سال ۲۰۲۰ لحظهای است که باید در توافقنامه پاریس تجدیدنظر شود. در حالی که اقدامات سریع و تشخیص اقدامات ناکافی در ۲۰۲۰ حائز اهمیت هستند، اما دلیلی برای تسلیم شدن وجود ندارد، بلکه باید ما را به تلاش مضاعف سوق دهد. تمام ارزیابیهای اقتصادی نشان میدهد که اقدامات پیشگیرانه در مورد تغییرات آب و هوایی ارزانتر و همچنین موثرتر است، بنابراین رهبران جهان باید نسبت به این امر پاسخگو باشند.
تیم بنتون: دولتها در سراسر جهان در حال پیشبرد مسائل هستند. مشکل این است که برای «دزدزدایی» اقتصاد نیاز به تغییر اساسی و معناداری دارد که همیشه زمانی که دولتها موفقیت خود را در سرعت رشد اقتصاد اندازه میگیرند، انجام این کار دشوار است. با این حال اکثر دولتها حتی در سطح محلی و همچنین دولتهای ملی میدانند که همه چیز باید تغییر کند و با تغییر شرایط آب و هوایی قابل لمس، انگیزه تغییر تاحدودی توسط افرادی که خواستار آن هستند، افزایش مییابد.
ویلیام بیلیپ: ۲۰۲۰ سال بزرگی برای مذاکرات اقلیمی است و من واقعا امیدوارم که ما پیشرفت جدی داشته باشیم، اما فشار برای یک دهه دیگر، نه فقط برای سال آینده بلکه لازم است حفظ شود بنابراین من نمیگویم ۲۰۲۰ آخرین فرصت است اما مطمئنا فشار زمان بر رهبران جهان در حال افزایش است زیرا نشانههای تغییرات اقلیمی توسط شهروندانشان با شدت بیشتری احساس میشود. اگرچه جهان باید وارد عمل شود، در نتیجه تغییراتی که باید ایجاد شود عدهای شکست خواهند خورد، بنابراین همیشه مخالفت سیاسی وجود خواهد داشت. صدای کسانی که طرفدار تغییر هستند بلندتر میشود. سوال اینجاست که رهبران تصمیم میگیرند آنها را بشنوند یا نه.
نظر شما درباره ارزیابی برخی کارشناسان نسبت به آسیبهای ویرانگر به اقتصاد جهانی در نتیجه تغییرات اقلیمی چیست؟
جیل دوگان: بدون شک تغییرات اقلیمی آسیبهای جبرانناپذیری بر اقتصاد جهان وارد میکند، همانطور که آتشسوزی استرالیا نزدیک به ۴/۴ میلیارد دلار هزینه روی دست اقتصاد این کشور گذاشته است. علاوه بر هزینههای اقتصادی، هزینههای انسانی نیز داشته؛ هزینههایی که تاثیر مستقیم بر زندگی، خانهها، از بین رفتن حیات وحش، میراث باستانی، بیابان و همچنین اثرات مخرب بر سلامتی در نتیجه استنشاق دود دارد. علاوه بر این، تاثیر تصمیمات سرمایهگذاری ضعیف نیز وجود دارد. سرمایهگذاری روی سوختهای فسیلی و محصولات بالای کربن نهتنها به آب و هوا آسیب میرساند بلکه احتمال آسیبپذیری این سرمایهگذاریها را نیز همانطور که در تصمیم رهبران سیاسی جهان مشهود بوده – خروج ترامپ از توافق پاریس- افزایش میدهد. جایگزینی اقتصاد از سوختهای حاوی کربن بالا به کم و فاقد کربن، نه تنها هزینههای متوسط را در پی خواهد داشت بلکه مزایای بزرگی از قبیل معیشت پایدارتر و کیفیت بهتر هوا نیز دارد.
تیم بنتون: تغییرات اقلیمی در حال حاضر اقتصاد جهان را تغییر داده است: خشکسالی، طوفان، سیل و… همه آسیبهای محلی ایجاد میکنند و گاهی اوقات اثرات میتوانند در فضا و زمان جاری شوند تا منجر به اثرات قابل توجهی شوند. به عنوان مثال، قیمت مواد غذایی از یک دهه پیش در اثر خشکسالیهای شدید برانگیخته شده و احتمالا در اثر تغییر اوضاع افزایش یافته است و در نتیجه افزایش قیمت مواد غذایی باعث ایجاد اختلال در بسیاری از کشورها از جمله وقوع بهار عربی شده است و این به نوبه خود ثبات ژئوپلیتیکی برای خاورمیانه و شمال آفریقا را تغییر داده است. بنابراین میتوان گفت که تغییرات اقلیمی تاثیر بسزایی بر اقتصاد جهان و فراز و فرود آن دارد.
ویلیام بیلیث: تاکنون اگرچه برخی اتفاقات در محلی ویرانگر مانند آتشسوزی استرالیا رخ داده است اما اینها همچنان با توجه به اندازه اقتصاد جهانی، حوادث جدا از هم هستند.
با این حال ما فقط در مرحله آغاز گرم شدن زمین هستیم که از انتشار گازهای گلخانهای که قبلا در اتمسفر ایجاد شدهاند رخ داده است، در واقع یک مرحله تاخیر چند دهه قبل از شروع گرم شدن وجود دارد.
مداخلات سیاسی تا چه اندازه در بحرانیتر کردن تغییرات آب و هوایی نقش دارد؟
جیل دوگان: در این میان باید از لابیهایی سخن گفت که روی سوختهای فسیلی سرمایهگذاری کردهاند و به دنبال آهسته کردن روند انتقال اقتصاد به یک مسیر پایدار هستند. البته این شرایط در حال تغییر است، اما هنوز هم آثار آن به خوبی دیده میشود چراکه منافع لابیهای قدرتمند دلیل مهمی برای عدم اقدام سیاسی در مورد تغییرات اقلیمی است.
تیم بنتون: اینکه رهبران برخی کشورها فعالانه از جاهطلبیهای بیشتر جلوگیری میکنند، مسالهساز است اما محافظت رهبران جهان از اقتصاد خود تا حدی نیز قابل درک است. امیدوارم با افزایش فوریتهای اقلیمی، چنین کشورهایی نیاز به تغییر را به چشم ببینند، همانطور که تقویت اقتصادی کوتاهمدت منجر به پیامدهای بلندمدت برای اقتصاد جهان میشود که ممکن است در آن مصونیت نداشته باشند.
ویلیام بیلیث: تغییرات آب و هوایی ذاتا سیاسی است زیرا بدترین اثرات تغییرات اقلیمی طی چند دهه بروز خواهد کرد، بنابراین بر فرزندان و نوههای ما نیز تاثیر خواهد گذاشت نه ما.
تا چه اندازه میتوان توسعه جنبشهای سیاسی – اجتماعی مانند تاثیر گرتا تونبرگ را در از بین بردن آسیبهای تغییرات آب و هوایی موثر دانست؟
جیل دوگان: تاثیر گرتا تونبرگ باعث آگاهیبخشی شده و به بسیج نسلی از جوانان که بیشتر تحت تاثیر تغییرات آبوهوایی هستند، کمک کرده است. این امر در بعضی از کشورها از نظر سیاسی در عملکرد گالوانیزه دارای اهمیت بوده اما هنوز تاثیر آن در سایر کشورها نیست. تیم بنتون: ظهور و نفوذ چنین افرادی به هیچوجه از طریق اقدام مستقیم موثر نیست، اما در به دست آوردن مشخصات مساله مطرح شده سیاسی بسیار تاثیرگذار است. هنگامی که شهروندان برای ایجاد تغییرات اقلیمی و انتقال عادلانه قدرت پای صندوقهای رای میجنگند، اقدامات سیاسی سریع اتفاق میافتد.
ویلیام بیلیث: جنبش جوانان و ظهور افرادی مانند گرتا تونبرگ از نظر من در تغییر لحن بحث بسیار تاثیرگذار بوده و نادیده گرفتن این موضوع را برای سیاستمداران بسیار سخت کرده است.
سرمایهگذاری کشورها در انرژی پاک و تجدیدپذیر چقدر به حل بحران آب و هوا کمک میکند؟
جیل دوگان: هزینه سرمایهگذاری در انرژیهای پاک و تجدیدپذیر بسیار زودتر از آنچه پیشبینی میشد، ارزان شده است. هزینه فتوولتائیک- سیستم تبدیل مستقیم انرژی خورشیدی به انرژی الکتریسیته- و باد فراساحل به طرز چشمگیری کاهش یافته است. هزینههای ذخیره انرژی از سال ۲۰۱۰ تاکنون بیش از ۸۰ درصد نیز کاهش یافته است. این مساله به سیاستمداران و تجار یک بسته اقتصادی بزرگ برای دور شدن سریعتر از سوختهای فسیلی میدهد.
تیم بنتون: هر مقدار کاهش کمک میکند. اما انرژی تجدیدپذیر بخشی از مساله است چراکه دیگر سوختهای فسیلی وجود ندارد (در حال حاضر، هر دو در حال افزایش هستند …). گازهای گلخانهای غیرکربنی برای مقابله نیز مهم هستند. به عنوان مثال در کشاورزی با کود نیتروژنی کم و دام کمتر و متوقف کردن نابودی جنگلها این اتفاق رخ میدهد.
ویلیام بیلیث: کل سرمایهگذاریهای جهانی در حوزه انرژی در سال گذشته ۸/۱ تریلیون دلار بود و اختصاص یکسوم از این رقم به انرژیهای تجدیدپذیر و افزایش بهرهوری میتواند خبر خوشحالکنندهای باشد، اما نکته اینجاست که میزان سرمایهگذاریها در این بخشها طی دو سال گذشته رشدی نداشته است. میزان رشد تولید سالانه برق از منابع تجدیدپذیر شامل انرژی بادی، خورشیدی، آبی و… در سال ۲۰۰۰ حدود ۲۵ گیگاوات بود اما میزان رشد آن در سال ۲۰۱۶ هفت برابر سال ۲۰۰۰ بود و از آن به بعد رشد چندانی نداشته است. کشورهای جهان طی سال گذشته ۷۲۶ میلیارد دلار در پروژههای نفتوگاز و حدود ۸۰ میلیارد دلار در پروژههای زغالسنگ سرمایهگذاری کردهاند. از طرفی ۱۲۷ میلیارد دلار نیز در نیروگاههایی که با سوخت فسیلی کار میکنند، سرمایهگذاری شده است. این ارقام به شدت برای دوستداران محیطزیست هشداردهنده است و باعث اوجگیری گرمایش زمین خواهد شد. نیمی از دیاکسیدکربن تولید شده در جهان طی سال گذشته بهخاطر مصرف زغالسنگ بوده است. در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶، تولید جهانی دیاکسیدکربن اندکی کاهش یافت اما در دو سال گذشته با رشد چشمگیر مواجه بوده است.
پیامدهای ادامه تغییرات آب و هوا روی گونههای گیاهی و جانوری در طولانیمدت چیست؟ جیل دوگان: هیات بیندولتی تغییر اقلیم (IPCC) اخیرا گزارشی را در مورد تاثیر گرم شدن ۵/۱ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح قبل از صنعتی شدن در مقابل ۲ درجه سانتیگراد گرم شدن زمین منتشر کرده است. زمین در حال حاضر در سطح یک درجه گرم شدن است. هر دو سناریو از بین رفتن چشمگیر گونههای گیاهی و جانوری (و گونههای اقیانوس نیز) را نشان داد. با این حال تفاوت معنیداری بین اثرات این دو سناریو و بسیاری از گونههای دیگری که در شرایط ۵/۱ درجه گرم شدن زمین زنده ماندهاند، وجود دارد. این امر به منظور فراهم آوردن مقاومت در برابر انطباق با جهان در حال تغییر، بسیار مهم است.
تیم بنتون: خیلی دردناک است. بسیاری از گونهها در حال حاضر رو به انقراض هستند زیرا منطقه آب و هوایی که در آن میتوانند زندگی کنند در حال تغییر و بیثباتی است. علاوه بر این، عواملی چون کاهش زیستگاه و مواد غذایی گونههای گیاهی و جانوری منجر به تخریب زمین شده که این موارد به اضافه موارد ذکر شده یک پتانسیل بالقوه برای انقراض دستهجمعی به شمار میرود. از دست دادن تنوع زیستی به ما آسیب خواهد رساند، نه فقط به دلیل از بین رفتن گونههای نمادین مانند عناصر برجسته بلکه به این دلیل که بسیاری از حیوانات و گیاهان برای ادامه بقا مفید هستند مانند زنبورهای کوچک که آفات گیاهان را نابود میکنند یا گردهافشانی درختان میوه.
ویلیام بیلیث: نیمی از گونههای گیاهی و جانوری در مناطق طبیعی جهان ممکن است به علت تغییرات اقلیمی از روی این کره خاکی ناپدید شوند. انقراض گونههای گیاهی و جانوری مرزی نمیشناسد و تقریبا تمام کشورها و مناطق جهان به نوعی درگیر و متاثر از این روند هستند. تعداد کل گونههای حیوانی و گیاهی جهان حدود هشت میلیون برآورد میشود. تازهترین گزارش سازمان ملل حکایت از آن دارد که یکهشتم این گونهها در معرض خطر جدی نابودی قرار دارند. پژوهشگران سازمان ملل هشدار دادهاند که تغییر رویکردها و سیاستها در حوزه کشاورزی، مصرف و محیطزیست ضرورتی عاجل دارد.
به نظر شما راهحل این بحران چیست؟
جیل دوگان: اراده سیاسی شدیدی برای مشخص کردن چگونگی انطباق استراتژی صنعتی و اقتصادی هر کشور برای ایجاد جهانی با کربن صفر تا اواسط قرن حاضر وجود دارد. این امر مستلزم تغییر نحوه تفکر در مورد به انجام رساندن کارهاست- تصاحب کمتر، اشتراک بیشتر و الگوهای تجاری پایدار لزوما به معنای کاهش استانداردهای زندگی در درازمدت نیست. گرچه انتقال به دنیای کربن صفر هزینهای دربر دارد که کمتر از ویرانی این انتقال نیست.
تیم بنتون: از دیدگاه من مقابله با تغییرات آب و هوایی و زندگی بهتر ممکن است (فشار کمتر اقلیم، محیطهای زیست بهتر، آلودگی کمتر، رژیمهای غذایی بهتر). ریشه تغییرات اقلیمی ثروتمند شدن و مصرف هر چه بیشتر است اما این چیزی نیست که ما را خوشحالتر کند.
ویلیام بیلیث: ترکیبی از انرژی پاک، فرآیندهای صنعتی پاک، حملونقل بدون گاز و بهرهوری انرژی، زمانی که با سرمایهگذاری همراه شود در ارتقای انعطافپذیری در برابر تاثیرات اجتنابناپذیر تغییرات اقلیمی که ما قادر به جلوگیری از آنها نیستیم، راهحل مناسبی است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد