2 - 05 - 2024
تورم، کمر تولیدکننده را خم کرد
گروه صنعت- یکی از ارکان اصلی تولید و صنعت، مواد اولیه است، از این رو قیمت و نحوه تامین آن اهمیت زیادی دارد؛ در ایران معمولا بخشی از مواد اولیه از طریق تولیدکنندگان داخلی و بخشی هم از طریق واردات تامین میشود؛ با این حال وضعیت تامین مواد اولیه در کشور با چالشهای زیادی مواجه است که هرکدام از این چالشها به تنهایی میتواند کمر تولیدکننده را خم کند.
تورم، گرانی، تغییر قیمت در فاصلههای کوتاهمدت، عدم ترخیص و عدم تامین مکفی از جمله چالشهایی است که تولیدکنندگان روزانه با آنها دستوپنجه نرم میکنند؛ این مساله به قدری در فرآیند تولید نقش دارد که طبق اعلام سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی یکی از عمده دلایل تعطیلی واحدهای تولیدی مباحث مربوط به تامین مواد اولیه است.
در بین تمام مشکلات موجود، به اعتقاد کارشناسان مهمترین مساله در مورد تامین مواد اولیه داخلی، مساله تورم است زیرا وقتی قیمتها به صورت تکرارشونده افزایش یابد به تبع آن تامین مواد اولیه داخلی و کالاهای بستهبندی با مشکل مواجه میشود. در این صورت تولیدکنندگان در شرایطی که بازار فروش چندان قدرتمندی هم ندارند، باید نقدینگی قابل توجهی را برای تامین ماده اولیه و کالاهای بستهبندی در اختیار داشته باشند تا به مشکل نخورند.
از سویی دیگر به گفته کارشناسان، تغییر و تحولات قیمتها باعث میشود زمینه تعامل منطقی تولیدکننده و تامینکننده نیز به هم بخورد؛ با توجه به اینکه قیمتها مرتب در حال تغییر است تامینکننده دیگر آمادگی تعامل به صورت غیرنقدی را ندارد و به صورت نقدی مایل به فعالیت است زیرا نمیداند دو هفته بعد قیمتها چه تغییری میکند بنابراین ترجیح میدهد روزبهروز و به صورت نقدی مواد اولیه خود را بفروشد؛ این مساله بار تامین نقدینگی را بر دوش تولیدکننده بیشتر و او را ناتوان میکند.
راه پرپیچوخم تامین نقدینگی برای خرید مواد اولیه
احمد رضایی کارشناس اقتصادی در این ارتباط به جهانصنعت گفت: با توجه به شرایط تورمی، تولیدکننده مجبور است نقدینگی مورد نیاز خود را از روشهایی غیراز فروش تامین کند؛ به این معنا که تولیدکننده ناچار میشود از طریق نظام بانکی و اخذ تسهیلات یا حتی تخفیف در فروش، نقدینگی جذب کند تا درنهایت بتواند با این نقدینگی مواد اولیه بخرد! همین فرآیند جذب نقدینگی برای خرید مواد اولیه به منظور تداوم تولید، منجر به بالا رفتن هزینه تامین مواد اولیه میشود.او با بیان اینکه در حال حاضر و به دلیل شرایط تورم و کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان یکی از چالشهای اصلی واحدهای تولیدی در تامین مواد اولیه داخلی، تامین نقدینگی است، افزود: در حال حاضر تولیدکننده با مشکل تامین نقدینگی لازم در زمان مناسب و با قیمت مناسب برای خرید کالا و خدمات مورد نیاز خطوط تولید خود مواجه است؛ از سویی دیگر با توجه به تورمی که بالای ۴۰درصد است منابع تولیدکنندگان مرتب تحلیل میرود و به اصطلاح
«آب میرود».
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: وقتی منابع بنگاه تحلیل برود یعنی این بنگاه دیگر تاب مقاومت در برابر تورم را ندارد و هر چقدر هم که منابع جذب کند باز هم توان قد علم کردن و بهروز کردن منابع خود در مقابل تورم را نداشته و به جای اینکه نسبت به خلق ثروت اقدام کند روزبهروز فقیرتر میشود. نکتهای که مورد غفلت واقع شده این است که تورم موجب میشود قیمت کالا در هر باری که تولید میشود نسبت به دور قبلی تغییر کند بنابراین تولیدکننده برای اینکه بتواند همان اندازه از تولید را انجام دهد باید منابع جدید بیابد زیرا تولیدکننده مواد اولیه را با قیمت قبل خریده و با همان قیمت میفروشد اما باید با قیمتهای جدید که شاید ۲ تا ۳برابر قیمت قبل است، مواد اولیه بخرد. این در حالی است که اغلب تولیدکنندگان کالا را با همان قیمت قبلی میفروشند اما وقتی برای خرید مواد اولیه مراجعه میکنند باید چندبرابر بیشتر از دور قبلی خرید، برای خرید مواد اولیه هزینه بپردازند.
به گفته او، این عدم تناسب، تعادل را به هم میزند و درنهایت نارضایتی مصرفکنندگان را هم به دنبال دارد زیرا مصرفکننده برای خرید یک کالای مشخص در دو بازه زمانی نزدیک، مجبور است دو قیمت متفاوت بپردازد که در اینجا انگشت اتهام را به سمت تولیدکننده میگیرد.
رضایی با اشاره به اینکه تورم بالا در اقتصاد موجب میشود دسترسی به نقدینگی روزبهروز سختتر شود، گفت: وقتی تولیدکننده برای خرید مواد اولیه با سد تامین نقدینگی مواجه میشود به ناچار به سمت نظام بانکی سوق داده میشود و وقتی نظام بانکی هم نسبت به پرداخت تسهیلات همکاری لازم را نمیکند، تولیدکننده در بهترین حالت با کم کردن ظرفیت تولید به فعالیت ادامه میدهد و در بدترین حالت مجبور به تعطیل کردن بنگاه خود میشود. چهبسا که اغلب واحدهای تعطیل شده در شهرکهای صنعتی نیز ناشی از همین علت است.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه افزایش هزینه تامین نقدینگی و عدم دسترسی به موقع و مناسب مواد اولیه، چالشهای مهم تولیدکنندگان است، تاکید کرد: از سویی دیگر برخی از تولیدکنندگان برای اینکه دچار زیاندهی زیادی نشوند و همچنان خط تولید خود را حفظ کنند، ناچار میشوند که کیفیت کالای خود را کاهش دهند زیرا قیمتها مرتب در حال تغییر است و تولیدکننده در شرایط ناسالم مجبور میشود با قربانی کردن کیفیت کالا، مانع از تعطیل شدن خط تولید خود شود که این مساله ارتباط مستقیم با تضییع حقوق مصرفکننده دارد.
رضایی با تاکید بر اینکه تورم و عدم پیشبینیپذیر اقتصاد موجب میشود انگیزه تولیدکننده برای ورود به حوزههای پیشبرنده و آیندهنگر کاملا از بین برود و تولیدکننده صرفا برای روزمره نسبت به تولید اقدام کند، گفت: بزرگترین مصیبت اقتصاد ایران که دامن تولیدکنندگان را هم گرفته تورم است؛ تورم باعث میشود قیمتها به صورت روزانه تغییر کند و تولیدکننده برای مقابله با خطرات ناشی از آن مجبور به انجام اقداماتی میشود که در یک اقتصاد سالم بدون تورم هیچوقت حاضر نیست به آنها تن دهد؛ کاستن از کیفیت کالا در یک اقتصاد سالم به هیچوجه قابل قبول نیست و خود تولیدکننده هم برای اینکه بازار و مشتریانش را از دست ندهد، دقت به خرج میدهد و نسبت به کیفیت حساس است اما وقتی شرایط تورمی حاکم است و قیمت کالا و میزان تامین کالا ثبات ندارد و سوداگران نقشآفرینی میکنند به همین دلیل ارتباط بین تولیدکننده و تامینکننده در بسیاری از جاها قطع میشود، مساله کیفیت دچار آسیب میشود یا اینکه تولیدکننده مجبور میشود با کاهش کیفیت کنار بیاید.
به گفته او، تولیدکننده میداند که هزینه توقف تولید بیشتر از مسائل دیگر است از اینرو برای جلوگیری از آن مجبور میشود یا ظرفیت تولید را کاهش دهد یا از کیفیت محصولات تولیدی خود بکاهد.
برنامه اصلی دولت باید کنترل تورم باشد
براساس این گزارش، با توجه به مصائب بیشمار تورم که تولید را آن هم در سال جهش تولید نشانه گرفته، دولت باید نسبت به وظیفه اصلی خود یعنی کنترل متغیرهای اصلی اقتصاد کلان بکوشد تا از این طریق زمینه پیشبینیپذیری اقتصاد را برای فعالان اقتصادی فراهم کند؛ اصل اساسی در جهش تولید این است که اقتصاد برای کسانی که باید سرمایهگذاری کنند، کسانی که باید خرید کنند، کسانی که باید بودجه را تنظیم کنند و… پیشبینیپذیر باشد.
با این حال به اعتقاد کارشناسان در حال حاضر اقتصاد ایران با مصائب زیادی از جمله بالا بودن نرخ تورم، نرخ بهره بانکی و نرخ ارز مواجه است که همین موارد مدتهاست تولیدکنندگان را دچار پیچیدگی زیادی کرده به گونهای که امکان پیشبینی حداقلی از آینده نزدیک خود را ندارند. تولیدکننده اگر بخواهد کار خود را توسعه دهد نیاز دارد که بتواند آینده کاری خود را پیشبینی کند در غیر این صورت مجبور به استفاده از امکانات فعلی خود است و توان توسعه را از دست میدهد که در این شرایط هم نمیتواند آینده خود را پیشبینی کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد