16 - 12 - 2021
توافق نه سهل است نه سریع
آرزو فرشید- یک هفته از شروع دور هشتم مذاکرات برجامی در وین گذشت و هنوز اخبار، ضد و نقیض است و وضعیت پیشبینی را برای تحلیلگران سخت کرده و آنچه که مورد تاکید و توافق همه است، صرفا پیچیدگی اوضاع است. سرسختی طرفین بر مواضع و خواستههایشان نیز در دامن زدن به این وضعیت کم اثرگذار نیست. ایران اصول و خواستههایش را از همان ابتدا روشن و شفاف گفته و حاضر به صرفنظر از آنها نیست. طرف مقابل نیز این طور که به نظر میرسد سر همراهی و کوتاه آمدن ندارد. اگرچه آنطور که مقامات ایرانی میگویند مواضع دو طرف شرقی مذاکرات یعنی چین و روسیه همسوتر با ما است اما روی این همراهی هم خیلی نمیتوان حساب کرد.
مرور اخبار برجامی در دو روز گذشته در واقع ثابت میکند که این مذاکرات به این زودیها و به این سادگیها به نتیجه نخواهد رسید؛ از آنچه در جلسه شورای امنیت سازمان ملل حول محور قطعنامه ۲۲۳۱ گفته و شنیده شد گرفته تا بیانیه تروئیکای اروپایی علیه ایران. تاکید اروپاییها برای به اتمام بودن زمان مذاکرات از یک سو و اظهارات رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه همکاریها با دولت جدید ایران کندتر از حد انتظار است هم از سوی دیگر. موضوع پیچیدهکنندهتر اما آن است که ایران همچنان خوشبین است و از وزیرخارجه گرفته تا سخنگوی این وزارتخانه از کاهش اختلافات و سوءتفاهمها با آژانس میگویند.
در این اوضاع به غایت مبهم اما سراغ محمدجواد جمالینوبندگانی، کارشناس مسائل بینالمللی که سابقه عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم را دارد، رفتیم تا چشمانداز واضحتری از آینده مذاکرات ترسیم شود. او البته از این همه ابهام تعجبی نکرده و آن را نتیجه تفاوت مواضع اعلامی و اقدامی طرفین مذاکره میداند. به اینکه به این زودیها توافق حاصل شود هم امیدی ندارد و معتقد است که اساسا مذاکرهای با این همه پیچیدگی و با این درجه از اهمیت بیش از اینها زمان خواهد برد. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو است.
اخباری که از وین میرسد همچنان متفاوت و بعضا ضدونقیض است. تحلیل شما از وضعیت فعلی مذاکرات چیست؟
تصور من این است که شرایط این روزهای مذاکرات برجامی شرایط استفاده از اهرمهای طرفین علیه یکدیگر است و میتوان گفت که در حالت یک نوع چانهزنی به سر میبریم. نوعا هم مذاکرات پیچیدهای مثل برجام که هم بحثهای دوجانبه دارد و هم منطقهای و بینالمللی به سادگی به نتیجه نمیرسد. بالاخره این مذاکرات از جمله معدود مذاکراتی است که بعد از جنگ جهانی دوم به این سو شکل گرفته و پنج کشور شورای امنیت با یک کشوری مثل ایران مذاکره میکنند لذا این مذاکرات ویژگیهای خود را دارد. با توجه به اقدامی هم که ترامپ کرد و از برجام خارج شد و تحریمهای حداکثری را وارد آورد، دیوار بیاعتمادی هم بلندتر شده و الان شاهدیم که علاوه بر اینکه بازیگران این مذاکرات متعدد و متفاوت هستند، موضوعات نیز متفاوت و متعدد است. یعنی از یک سو بازیگران ۱+۵ را داریم و از سوی دیگر بازیگران منطقهای مثل سعودیها، اماراتیها، بحرینیها، فشار رژیم صهیونیستی و آژانس انرژی اتمی را هم داریم. موضوعات مورد بحث هم متعدد است. توافق بر سر تحریم، تضمینها و تعهداتی که ایران از طرف مقابل میخواهد، باز شدن فضای اقتصادی و فروش نفت که خواسته ایران است. از طرف مقابل نیز بحثهای امنیتی منطقهای یا بحثهایی مثل بالا بردن غنیسازی توسط ایران که طرف مقابل روی آن حساس است، همچنین استفاده از نوع جدید سانتریفیوژها به خصوص آیآر۶ که مورد بحث است. در مجموع به نظر من طبیعی است که در مذاکراتی در این سطح و با این همه تنوع و تکثر بازیگران و موضوعات بسیار مهم، هر طرفی بخواهد از مواضع خود دفاع کند.
همانطور که گفتم در حال حاضر در مرحلهای هستیم که بحث بر سر مقدار سهم بیشتر است. طرفین فشارهایی به هم میآورند. اطلاعیهها و بیانیههای طرفین حتی بیانیه مشترک انگلیس و رژیم صهیونیستی، تحریمهای جدید که صورت گرفت و… همه مصداق اعمال فشار است.
بر این اساس معتقدم که توافق در این مذاکرات نه سهل است و نه سریع. زمان میبرد و باید واقعگرا بود و بر اساس همین پیچیدگیهای فعلی توقع نتیجه داشت.
بحث زمان را در مواضع اروپاییها خیلی میبینیم و مدام گفته میشود که زمان رو به پایان است.
این صحبتهای زمان رو به اتمام و نوعی فشار برای چانهزنی است. اگرنه خود اروپاییها میدانند که از ۲۰۱۵ تا حالا شش سال گذشته و آنها اقدامی نکردهاند، در حالی که شاهد خروج آمریکا از برجام بودند. درحالی که خودشان میگفتند ایران به همه تعهدات خود عمل کرده است. به نظر من حتی ایران قدری خویشتنداری کرد و تا یکی دو سال بعد از خروج ترامپ هم اقدامات کاهش تعهداتی انجام داد. بنابراین اگر بحث زمان باشد آمریکا و اروپا بسیار به ایران بدهکار هستند. این نوع اطلاعیهها در زنجیره فشار به جمهوری اسلامی قابل تحلیل است.
این فشار به جمهوری اسلامی به نظر شما چقدر آنها را به هدف میرساند. به خصوص که ما با فشارهای داخلی به ویژه از نوع اقتصادی مواجه هستیم.
بله همینطور است اما آنها هم تمامی فشارهای بانکی، گمرکی را آورده و هر نوع تحریمی که بوده را اعمال کردهاند و تقریبا خودشان هم معتقدند که دستشان برای تحریمهای جدیدتر خالی است. مثلا اینکه افرادی مثل یک خبرنگار را تحریم میکنند یعنی این رویه خیلی نمیتواند جوابگو باشد.
ضمن اینکه مردم باید بدانند که همه آنچه در مذاکرات میگذرد، آن چیزی نیست که در مصاحبهها میآید. مسائل اعلامی و اقدامی کاملا متفاوت است و مسائل اعلامی بعضا برای تبلیغات یا برای کاهش فشارهای داخلی آنها است. لذا باید بیشتر صبور باشیم. به نظر من تعجیل دست طرف مقابل را بالا میبرد. البته منطق حکم میکند که هر چیز در حد تعادل خود جلو برود.
به تفاوت سیاستهای اعلام و اقدامی اشاره کردید. قاعدتا این موضوع درباره مواضع ایران نیز صدق میکند. به نظر شما تفاوت سیاستهای اعلامی و اقدامی ایران چیست؟
به هرحال یک سری اصول است که ایران اعلام کرده و از آن کوتاه نمیآید. به خصوص با توجه به تجربهای که بعد از خروج ترامپ و سنگینتر شدن تحریمها یافتهایم ایران بر موضوع رفع تحریم تاکید دارد. بعد از آن هم دادن تعهد که طرف مقابل از برجام خارج نشود و … . در یک اولویتبندی اما شاید برای ایران رفع تحریم از جمله اصول تغییرناپذیر باشد و برخی مسائل دیگر را بتوان تا حدی تعدیل کرد.
مثلا کدام موارد از خواستههای ایران قابل تغییر و تعدیل است؟
مثلا ممکن است نوع تعهدات و تضمینهایی که ایران میخواهد را بتوان تعدیل کرد. یعنی طرف مقابل هم پیشنهاداتی داشته باشد و به یک توافق بینابین برسند. اما در برخی موارد که اصول است مثل رفع تحریم مواضع ایران تفاوتی نخواهد کرد. چون اصلا این مذاکرات اساسا برای لغو تحریم است.
درباره تیم مذاکرهکننده ایران چه فکر میکنید. از ابتدای این دولت بحث تیم مذکراهکننده مطرح بود و اخیرا نیز اخبار غیررسمی از انتقاد اصولگرایان به عملکرد تیم آقای باقری شنیده میشود. ارزیابی شما از تیم مذاکرهکننده چیست؟
ما تا نتیجهای از مذاکرات نداشته باشیم نمیشود عملکرد تیم را به صورت دقیق ارزیابی کرد. اگر توافقی بیرون آید و از نظر حقوقی محکم باشد معلوم میشود که تیم حقوقی خوب کار کرده، اما گر منافذی وجود داشته باشد مشخص است که ارزیابی دیگری خواهیم داشت. ضمن اینکه عملیات فریب هم در مذاکرات هست و حتی کلمات خیلی اهمیت و بار حقوقی دارند.
در مجموع ارزیابی تیم مذاکرهکننده بستگی به این دارد که چقدر به مذاکره آشنا باشند و بتوانند در همان زمان مذاکره پیشنهادات عملیاتی خوبی که به نفع کشور باشد را ارائه دهند. اینها معیارهای شناخت یک تیم خوب مذاکرهکننده است اما تا متون توافق بیرون نیاید، نمیتوان حرف دقیقی زد و آنچه که بیان میشود، در حد حدس و گمان است.
اما از نظر شکلی هم میتوان ارزیابیهایی داشت. مثلا برخی تحلیلگران معتقدند که ورود تیم ایران به مذاکره با توجه به آن دو پیشنویسی که به ادعای غربیها مبنای شش دور مذاکره در دولت قبل نبود، ورود خوبی نبوده است.
بله این ایراد وارد است و از همان ابتدا هم مشخص بود که تیم مذاکرهکننده فعلی با تیم قبلی از نظر ریل مذاکرات تفاوتهایی دارد. این موضوع خیلی هم دور از ذهن نبود چون اینها از نظر دیدگاه سیاسی، اقتصادی و… دیدگاههای متفاوتی دارند و شاید این تفاوتها گاها تا ۱۸۰ درجه باشد.
شاید یکی از گیرهایی که الان در سیستم مذاکره است همین باشد که آنها بر ریلگذاری قبلی اصرار دارند و ایران پیشنهادات جدید را مطرح کرده و نزدیک کردن این دیدگاهها قدری زمان میبرد.
میفرمایید که برای ارزیابی باید منتظر نتیجه بود و از طرف دیگر معتقدید که این مذاکرات زمانبر است. با توجه به این موضع ایران که مذاکره نباید طولانی و فرسایشی شود، آیا همین سریع به نتیجه رسیدن را باید یک نقطه ضعف تلقی کرد؟
تصور من این است که این زمان کم یا زیاد را باید نسبی تلقی کنیم. گاهی ممکن است یک هفته برای یک مذاکره طولانی به حساب آید اما یک بار بر اساس اهمیت موضوع و مذاکره، دو ماه هم طولانی محسوب نشود.
به هرحال تیمهای روبهرو تیمها متعدد و از نظر تبلیغاتی نیز خیلی از ما قویتر هستند و این فشار روحی و روانی را به جامعه منتقل میکند. اقتصاد ما نسبت به اخبار مذاکره شرطی شده و این ابزار فشار بیرونیها علیه ما است. بر این اساس معتقدم که باید خیلی هوشیارانه عمل کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد