18 - 03 - 2023
تغییر مسیر از تقابل به تعامل با دنیا
محمدرضا سعدی*- سال ۱۴۰۱ در حالی رو به پایان است که در همین هفتههای آخر سال، تحولات بسیاری در حوزه سیاست خارجی ایران در حال وقوع است؛ تحولاتی که به احتمال زیاد نتایج آن در سال ۱۴۰۲ به ثمر خواهد نشست. هرچند کارنامه دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد، قابل قبول نیست و تقریبا همه تصمیماتی که برای اداره اقتصاد کشور توسط تیم اقتصادی دولت اخذ شده، ناموفق بوده است، با این حال پالسهایی که از خبر توافق ایران و عربستان به اقتصاد داده شد، نشان میدهد که همچنان سیاست خارجی تعاملگرا با دنیا میتواند گرههای کور اقتصاد ایران را بگشاید.
بیش از یک دهه است که اقتصاد ایران گرفتار تحریمهای طاقتفرساست؛ تحریمهایی که نقطه شروع آن از دولت محمود احمدینژاد بود و تفکری که او برای تقابل با دنیا در پیش گرفت، گریبان کشورمان را گرفت. با وجودی که دولت حسن روحانی تلاش کرد مسیر تعامل و آشتی با دنیا را در پیش بگیرد، اما تفکری که محمود احمدینژاد بذر آن را کاشت، در بخشهای دیگر تصمیمگیر و تاثیرگذار گسترش یافت و در برهههای زمانی شاهد بودیم که چگونه همین تفکر باعث به بنبست رسیدن مذاکرات با دنیا در همه حوزهها، تعلیق برجام و شدت گرفتن تحریمها علیه ایران شد.
نتیجه تفکری که دولت محمود احمدینژاد برای ایران به ارمغان آورد، کاهش شدید سرمایهگذاری، فرار سرمایه، توقف در مسیر توسعه، تورمهای پیاپی و کوچک شدن سفرههای مردم است. این تفکر که تقابل با دنیا را هدفگذاری کرده بود، نه تنها در اقتصاد، بلکه در سایر بخشها هم تاثیرگذار بود. فرار نخبگان و کاهش اعتماد عمومی ماحصل چنین تفکری است که امروز به بدترین شکل ممکن خود را نشان داده است.
این روزها، شاهد تحولات بزرگی در سیاست خارجی هستیم. سفر علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی به چین و توافق با عربستان از یکسو و سفر او به امارات متحده نشان از فعال شدن دیپلماسی در راس یک نهاد امنیتی است. به نظر میرسد علی شمخانی در مقام نماینده ایران قرار است، به سفرهای دیگری هم برود و ملاقاتهای او حامل خبرهای مهمی برای دیپلماسی کشور خواهد بود. هرچند وزیر امور خارجه عنوان کرده که در این سفرها، نماینده وزارت خارجه همراه با شمخانی خواهد بود و در این رابطه اختلافی وجود ندارد، با این حال بازتاب بیرونی این مذاکرات آن هم از سوی دبیر شورایعالی امنیت ملی بیانگر آن است که رییسجمهور درصدد تغییر استراتژی است.
اگر این گزاره درست باشد، آیا این تغییر استراتژی یعنی بازگشت از تقابل به تعامل با دنیا، در بدنه دولت ابراهیم رییسی هم صورت گرفته است یا تعامل با دنیا یک سیاست کوتاهمدت برای کاهش فشارهای کنونی از اقتصاد ایران است؟ شکی نیست که در شرایط کنونی که ایران به لحاظ فشار تحریمها، انتخابهای محدودی دارد، این تعاملات تازه میتواند امیدبخش باشد، اما در عین حال ابهامهای بسیاری را برجای گذاشته است؛ ابهامهایی مانند اینکه آیا تغییر استراتژی، لزوما به معنای تغییر رویکرد دولت است و کابینه ابراهیم رییسی هم با این تعاملات همراه خواهند شد؟ در بیرون از دولت، گروههایی که پیشتر در حمله به سفارت عربستان نقش داشتند، چطور؟ آیا آنها هم این تغییر رویکرد را پذیرفتهاند؟ این تعامل قرار است تا کجا ادامه داشته باشد؟
ماموریت این روزهای علی شمخانی که زمانی وزیر دفاع دولت سیدمحمد خاتمی بود، یک واقعیت را آشکار میکند که توسعه و رفاه هر کشوری در سایه تعامل و ارتباط پویا با دنیا اتفاق میافتد. هیچ کشوری در انزوا به توسعه دست نیافته است که ما آن را الگو قرار دهیم. شمخانی شاید امروز نماینده دولت باشد، اما به هر حال در دولتی وزیر بوده که طرح «گفتوگوی تمدنها»ی آن در جهان طنینانداز شد. اگر محمدجواد ظریف توانست با مذاکره به قرارداد برجام برسد، دلیلش آشنا بودن به زبان دیپلماسی و تعامل با دنیا بود. ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به فنون دیپلماسی و تعامل دوسویه و چندسویه با کشورهای دیگر نیاز دارد.
* مدیرمسوول
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد