12 - 03 - 2025
بهینهسازی انرژی، بدون اما و اگر
هستی عبادی- با عبور از «زمستان سخت» ناترازی گاز و برق، چشمانداز سال آینده هم چندان روشن نیست. هرچند دولت در تلاش است که با طرحهایی برای بهینهسازی و کاهش مصرف همزمان با پیگیری افزایش تولید بخشی از مشکل را حل کند اما بنا به گفته کارشناسان این طرحها در بلندمدت میتوانند مشکل ناترازی انرژی را در کشور برطرف کنند.
مصرف انرژی اعم از گاز، برق و فرآوردهها هر سال در کشور افزایش مییابد، این در حالی است که ظرفیتها به دلیل مشکلات ناشی از عدم سرمایهگذاری و تحریمها با تقاضا پیش نرفته؛ موضوعی که به کسری بزرگ بین عرضه و تقاضا تبدیل شده است. همزمان میزان مصرف انرژی در ایران در مقایسه با سایر کشورهای دنیا هم بالاست. نتایج بررسیهای انجام شده در این رابطه نشان میدهد که شدت مصرف انرژی در ایران دو برابر متوسط جهانی بوده؛ رقمی که خود بیانگر هزینههای سنگین بر اقتصاد ایران است. فقط یک مقایسه در مصرف برق نشان میدهد که میزان مصرف انرژی خانگی در ایران 5/1برابر ترکیه و دو برابر آمریکاست و سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی ایران 6/1برابر متوسط جهانی و به صورت کلی نیز شدت مصرف انرژی در ایران دو برابر متوسط جهانی است. یکی از مهمترین دلایل مصرف بالای انرژی قیمتهای ارزان است؛ موضوعی که باعث شده انرژی با گرانترین حالت ممکن تولید شود اما با ارزانترین قیمتها در دسترس مصرفکنندهای قرار بگیرد که عمدتا بهایی برای این کالا قائل نیست. ارزان بودن قیمت حاملهای انرژی در ایران باعث شده که تمایل به سرمایهگذاری در این حوزه هم کاهش یابد.
محمدصادق مهرجو، کارشناس انرژی میگوید: «یکی از موانع اصلی سرمایهگذاری در این حوزه، قیمتگذاری دستوری است.» «جهانصنعت» با این کارشناس حوزه انرژی درباره ناترازی گاز، بهینهسازی مصرف و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در سال آینده گفتوگو کرده است.
در سه سال گذشته شاهد افزایش سال به سال ناترازی انرژی و بهویژه کمبود گاز در فصلهای سرد سال بودیم. پیشبینیها از ادامه این شرایط در سال آینده خبر میدهد. چه اقدامی میتوان برای کاهش تبعات این ناترازیها انجام داد؟
گزارشهای منتشرشده از سوی مرکز پژوهشهای مجلس هر ساله به این موضوع میپردازد و تراز انرژی کشور را بررسی میکند. تولیدات ما مشخص است و روند افزایش تولید نیز تا حد زیادی قابل پیشبینی بوده اما مشکل اصلی در رشد نامتوازن تولید و مصرف است. در حال حاضر در اوج مصرف نزدیک به ۳۰۰میلیون مترمکعب ناترازی داریم و این فاصله هر سال بیشتر میشود. طی ۱۱سال اخیر، رشد مصرف سالانه گاز بهطور متوسط 8/4درصد بوده، در حالی که رشد تولید فقط 8/3درصد بوده است. این اختلاف باعث شده که ناترازی گاز در کشور طی این سالها به ۱۱درصد برسد که رقم قابل توجهی است. در چنین شرایطی، تامین انرژی مورد نیاز صنایع بزرگ، پتروشیمیها و حتی صادرات با مشکل مواجه شده و گاهی مجبور به محدودیت یا حتی قطع گاز این بخشها میشویم تا مصرف خانگی تامین شود.
با توجه به این ناترازی، چه راهکارهایی برای کنترل مصرف و بهینهسازی انرژی وجود دارد؟
کنترل تقاضا و مدیریت مصرف انرژی باید در اولویت قرار بگیرد. همیشه فشار را روی مشترکان کوچک و خانگی میگذاریم و از آنها میخواهیم مصرف را کاهش دهند، در حالی که صنایع بزرگ و بخش توزیع و انتقال انرژی نیز نیازمند اصلاحات جدی هستند. مثلا در بسیاری از نقاط شبکه گاز شاهد هدررفت و گازسوزی هستیم که باید بهطور جدی مدیریت شود. در بخش خانگی، استفاده از بخاریهای پربازده میتواند یکی از راهکارهای سریع باشد. میتوان طرحی اجرا کرد که هر خانوار یک بخاری کمبازده را با یک بخاری پربازده جایگزین کند و هزینه آن بهصورت اقساطی از قبوض گاز پرداخت شود.
این اقدام میتواند در مناطق روستایی و شهرهای کوچک که اغلب از تجهیزات غیراستاندارد استفاده میکنند، تاثیر قابل توجهی داشته باشد. در بخش صنعتی نیز باید بهینهسازی مصرف را جدی بگیریم. مشوقهای قیمتی میتوانند نقش مهمی در این زمینه داشته باشند. برای مثال، میتوان طرحی اجرا کرد که اگر صنایع یا مشترکان خانگی نسبت به سال گذشته مصرف خود را کاهش دهند، بخشی از صرفهجویی حاصل از این کاهش مصرف را به صورت نقدی یا مشوقهای دیگر دریافت کنند. به این ترتیب، انگیزه بیشتری برای مدیریت مصرف ایجاد خواهد شد. از طرف دیگر، مازاد گازی که از این طریق ذخیره میشود، میتواند به صادرات یا تامین صنایع بزرگ اختصاص یابد که ارزش اقتصادی بالاتری دارد.
در کنار مدیریت مصرف، برنامههای افزایش ظرفیت تولید یا بهینهسازی شبکه توزیع چقدر میتواند راهگشا باشد؟
قطعا بهینهسازی باید جدی گرفته شود. یکی از مسائل مهم توسعه ذخیرهسازی گاز است که متاسفانه در سالهای اخیر پیشرفت چندانی نداشتهایم. دولت سیزدهم در این زمینه عملکرد قابل قبولی نداشت و برنامهریزی مشخصی برای افزایش ظرفیت ذخیرهسازی انجام نشد. امیدواریم در دولت چهاردهم این موضوع با سرعت بیشتری پیگیری شود. از سوی دیگر، توسعه میادین گازی نیاز به سرمایهگذاری دارد که باید منابع لازم برای آن تامین شود. ما همچنین نیازمند یک مدیریت منسجم برای بهینهسازی مصرف هستیم. در برنامه هفتم توسعه، تاسیس سازمانی برای مدیریت بهینهسازی مصرف پیشبینی شده که باید هرچه سریعتر راهاندازی شود. این سازمان میتواند نقش کلیدی در هماهنگی میان وزارتخانههای مرتبط، صنایع و مصرفکنندگان ایفا کند.
در بخش برق نیز با چالشهایی مانند تلفات شبکه و راندمان پایین نیروگاهها مواجه هستیم. چه اقداماتی برای بهبود این وضعیت پیشنهاد میشود؟
راندمان نیروگاههای ما بهطور متوسط حدود ۳۰درصد است که رقم بسیار پایینی محسوب میشود. این راندمان باید حداقل به ۶۰درصد افزایش پیدا کند. یکی از راهکارهای اصلی، تبدیل نیروگاههای قدیمی به سیکل ترکیبی است. در حال حاضر حجم زیادی از انرژی حرارتی در نیروگاههای ما هدر میرود، در حالی که میتوان از این گرما برای تولید بخار و افزایش راندمان نیروگاه استفاده کرد. علاوه بر این، تلفات شبکه انتقال و توزیع برق نیز بین ۱۵ تا ۲۰درصد است که باید حداقل به نصف کاهش یابد. این موضوع یکی از تکالیف برنامه هفتم توسعه است که باید بهطور جدی پیگیری شود.
نقش انرژیهای تجدیدپذیر در آینده صنعت انرژی کشور را چگونه میبینید؟
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر یک ضرورت است اما متاسفانه در ۱۵سال اخیر در این حوزه کمکاری زیادی داشتهایم. کشورهای همسایه ما، بهویژه عربستان سعودی، سرمایهگذاریهای کلانی در این زمینه انجام دادهاند و در آینده نزدیک ممکن است جای ما را در بازارهای منطقه بگیرند. ما برای تامین برق مورد نیاز کشور باید حداقل ۱۵ تا ۲۰هزار مگاوات برق تجدیدپذیر تولید کنیم. این موضوع از طریق احداث مزارع بزرگ خورشیدی و بادی، بهویژه در مناطقی مانند سیستان که بادهای ۱۲۰روزه دارد، امکانپذیر است. استفاده از انرژی زمینگرمایی و سایر منابع تجدیدپذیر باید در دستور کار قرار گیرد.
آیا سیاستهای قیمتگذاری میتواند به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر کمک کند؟
بله، یکی از موانع اصلی سرمایهگذاری در این حوزه، قیمتگذاری دستوری است. باید به سرمایهگذاران داخلی و خارجی اجازه دهیم که در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کنند و امکان فروش برق به قیمت واقعی را داشته باشند. کشور ما ظرفیت بسیار بالایی برای تبدیل شدن به یک هاب انرژی در منطقه دارد. میتوانیم گاز وارد کنیم، آن را به برق تبدیل و با راندمان بالا صادر کنیم. این مدل اقتصادی برای ما بسیار سودآور خواهد بود، بهویژه اینکه توانایی تولید توربینهای با راندمان بالا را داریم.
در پایان، مهمترین اقدامی که برای حل بحران انرژی باید انجام شود، چیست؟
نیاز به یک مدیریت منسجم و یک مرکز تصمیمگیری قدرتمند در حوزه انرژی داریم. تاکنون مدیریت بازار انرژی کشور به شکل پراکنده و غیرمتمرکز بوده و همین مساله باعث شده مشکلاتی مانند ناترازی گاز، راندمان پایین نیروگاهها و کمبود سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر حل نشود. تاسیس سازمان مدیریت و بهینهسازی مصرف انرژی میتواند به هماهنگی میان بخشهای مختلف کمک کند و راهکارهای عملیاتی را برای بهینهسازی مصرف، توسعه تولید و افزایش بهرهوری ارائه دهد. اگر این اقدامات به درستی انجام شود، میتوانیم نهتنها بحران فعلی را کنترل کنیم، بلکه جایگاه کشور را در بازار انرژی منطقه نیز تقویت کنیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد