22 - 09 - 2022
عدالت، وحدتآفرین است و ظلم، جنگافروز
«جهان صنعت»- حجتالاسلاموالمسلمین رییسی در سخنرانی خود در هفتادوهفتمین مجمع عمومی سازمان ملل با بیان اینکه ملت ایران بر این باور است که عدالت، وحدتآفرین است و ظلم، جنگافروز، تاکید کرد: اینکه کشوری در داخل خود مدعی عدالت باشد، اما در خارج، انواع تروریستها را تربیت کند و به جان ملتها بیندازد، یا با تحمیل فشارهای مختلف، ملتها را به تسلیم وادار کند، باید هم از بشریت شرم کند، هم از آزادی و هم از عدالت.
رییسجمهوری کشورمان به منظور شرکت در هفتاد و هفتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در راستای تلاش برای تحقق «نظم عادلانه بینالمللی از طریق چندجانبهگرایی اقتصادی» در نیویورک حضور دارد.
بخشهایی از سخنان رییسی به این شرح است:
معیار اساسی برای ساخت جهانی بهتر، عدالت است. همه آرمانهای بشری، نهایتا با عدالت سنجیده میشوند. «عقلانیت مبتنی بر وحی» قائل به چارچوبی وسیع برای عدالت است؛ عدالت یعنی نفی ظلم. ما پرچمدار عدالتی هستیم که همه سطوح ظلم، اعم از «ظلم به خود، خدا، جامعه و جهان هستی» را نفی میکند. میل به برقراری عدالت، ودیعهای الهی در وجود همگان است و انباشت بیعدالتی، موجب حرکت ملتها در قالب انقلابهای مردمی میشود.
اگرچه بسیاری از حرکتها به بلوغ انقلاب نرسیدند و بسیاری از انقلابها از مسیر اصیل خود منحرف شدند، اما موفقیت برخی از ملتها مانند ملت ایران در تداوم ماهیت انقلاب خود، امید به برقراری عدالت را همچنان در دلهای مردم جهان، زنده و پابرجا نگه داشته است.
انقلاب اسلامی ایران، تبلور حرکت ملت ایران به سمت عدالت بود که با وجود فتنههای مختلف، توانسته است از کرامت و اصالت آرمانهای خود صیانت نماید. ملت ایران در گام نخست، بنای یک نظم مدنی- سیاسی پیشرفته بر اساس «عقلانیت منبعث از وحی» را به نام جمهوری اسلامی بنا نهاد و در گام دوم، به دنبال شکلدهی به «نظم و نظام عادلانه بینالمللی» است. عناصر کلیدی در این مسیر، «خداخواهی، آگاهیبخشی، نوعدوستی و چندجانبهگرایی» است.
من مفتخرم که نماینده ملتی هستم که میراثدار تمدنی بزرگ است. ملتی که همیشه آزاد بوده و قرنها تلاش سلطهگران برای اسارت سرنوشت خود را ناکام گذاشته است. ملتی که همواره ظلم را مایه تباهی دانسته و در طول تاریخ خود با اسارت دیگر ملتها نیز مبارزه کرده است؛ از «اسارت باب لی» تا «اسارت فلسطینی.»
ما قائل به سرنوشت مشترک برای بشریت هستیم و از جهانی شدن عدالت حمایت میکنیم. ما آنچه را برای خود میپسندیم برای دیگران آرزو میکنیم و آنچه را برای خود نمیپسندیم، به دیگران تحمیل نمیکنیم. ملت ایران بر این باور است که عدالت، وحدتآفرین است و ظلم، جنگ افروز.
اینکه کشوری در داخل خود مدعی عدالت باشد اما در خارج، انواع تروریستها را تربیت کند و به جان ملتها بیندازد، یا با تحمیل فشارهای مختلف، ملتها را به تسلیم وادار کند، باید هم از بشریت شرم کند، هم از آزادی و هم از عدالت.
انسانیت، منحصر به بخشی از انسانها نیست و حقوق بشر جز با تامین حقوق همه بشر متصور نیست. جمهوری اسلامی ایران با الهام از باورهای دینی و برمبنای روح و نص قانون اساسی خود، یکی از کارآمدترین سازوکارها را در صیانت از حقوق بشر در اختیار داشته و با موثرترین ابزارها، استیفای حقوق نقض شده هر فرد را رسالت انسانی، مسوولیت حاکمیتی و یک ماموریت تفویض شده از سوی مردم میداند. جمهوری اسلامی، استانداردهای دوگانه برخی از دولتها در زمینه حقوق بشر را مهمترین عامل نهادینه شدن نقض حقوق انسان دانسته که پیامد آن، موضعگیریهای متنوع و متعدد در قبال یک رخداد در حال بررسی در جمهوری اسلامی ایران و سکوت مرگبار درباره قتل دهها زن بیپناه در مدت کوتاهی در یکی از کشورهای غربی است. تا زمانی که این دوگانگی پابرجا باشد، حقوق بشر از گزند نقضهای مکرر در امان نخواهد بود.
بالاتر از حقوق بشر، حقوق ملتهاست که به راحتی توسط قدرتهای ظالم پایمال میشود. حق جوامع بومی کانادا که فرزندانشان به جای کلاسهای مدرسه در گورهای دستهجمعی حیاط مدرسه دفن شدند؛ حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین، حق توسعه ملتهای تحت تحریم، حق حیات ملتهای تحت اشغال یا قربانی تروریسم، حق زندگی آوارگان بیپناهی که کودکان را در قفسهایی جداگانه از مادران و پدران خود محبوس میکنند؛ همگی نشان میدهند که جایگاه مدعی و متهم در مساله حقوق بشر نباید جابهجا شود و اینکه ناقضان واقعی حقوق بشر، شایستگی اخلاقی لازم را برای اظهارنظر درباره حقوق بشر ندارند. نقش بینظیر ایران در نابودی داعش، که فقط یک مورد از جنایاتش این بود که زنان کُرد و ایزدی و مسیحی را به بردگی میگرفت، کفایت میکند که نشان دهد ما در جایگاه مدعی و مدافع حقوق بشر هستیم و حامیان داعش در جایگاه متهم قرار دارند. همه ملتهای آزاده، دل در گرو این ارزشهای والا دارند اما همین سلسله باورها، دلیل همه دشمنی ظالمان جهان با ماست. آنچه ما میخواهیم حقوق ملت ایران است و رابطه مبتنی بر ظلم را برنمیتابیم. ما پای حقوق ملت خود ایستادهایم. ما بر این باوریم که هرگونه رابطه ستمگری به ضرر صلح و امنیت جهانی است و مهمترین تهدید برای جامعه جهانی، »عادیانگاری ظلم» است. دست یافتن به امنیت جهانی از هر طریقی غیر از عدالت، پایدار نخواهد ماند و این همان چیزی است که ما از سازمان ملل انتظار داریم انجام دهد.
آری، اجرای عدالت سخت است و شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از مدعیان صلح از عدالت گریزانند. سوال ما از دولتهای مدعی آن است که اگر ارادهای برای اجرای عدالت ندارید، آیا تمایلی برای مقابله با ظلم هم ندارید؟
مدتی پیش رییسجمهور سابق آمریکا اعلام کرد که داعش را آمریکا ایجاد کرده است؛ برای ما فرقی نمیکند که داعش، ساخته دست کدامیک از دولتهای آمریکا باشد. مساله این است که دولتی از آن طرف کره زمین، تصمیم گرفت که جغرافیای منطقه ما را به قیمت ریختن خون صدها هزار زن و کودک، دوباره خطکشی کند اما جمهوری اسلامی، این پروژه را متوقف کرد و سپس به عقب راند. فرمانده و قهرمان این جنگ علیه تروریسم و نابودکننده داعش کسی نبود جز سردار سپهبد قاسم سلیمانی. کسی که در راه آزادی ملتهای منطقه به شهادت رسید و رییسجمهور سابق آمریکا سند این جنایت را به اسم خود زد.
رسیدگی عادلانه قضایی به جنایتی که رییسجمهور سابق آمریکا به آن اعتراف کرده، خدمت به انسانیت است؛ تا از این پس ظلم، زبون شود و عدالت، سربلند باشد. ما اجرای عدالت و محاکمه آمر و مباشر شهادت سپهبد قاسم سلیمانی را از طریق یک دادگاه عادلانه، حصول نتیجه را دنبال خواهیم کرد.
داستان ملت ایران، داستان ملتی است که آموخته است روی پای خود بایستد و به دیگری تکیه نکند؛ این تجربه را زمانی آموخت که در هر دو جنگ جهانی، اعلام بیطرفی کرد اما در هر دو بار اشغال نظامی شد؛ یا آنجایی که در پی ملی کردن صنعت نفت برای نجات از دست استعمار انگلیس، به آمریکا متوسل شد ولی همانها علیه دولت وقت ایران کودتا کردند و آنجایی که در یک توافق چندجانبه بینالمللی که مورد تایید شورای امنیتسازمان ملل قرار گرفته بود، وعده رفع تحریم گرفت ولی خود را در برابر بیرحمانهترین نظام تحریمها یافت.
این دشمنان ما نبودند که کوتاه آمدند، بلکه این ملت ما بود که هر دشمنی را از میدان بیرون کرد. ملت ایران با حضور موثر و مشارکت فراگیر در نظم سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، توانست ضمن پایبندی به ارزشها و الهامبخشی به ملتها، مرحله اول انقلاب اسلامی را با قدرت و موفقیت طی کند، و اینک در گام دوم، «سیاست همسایگی» و «تعمیق چندجانبهگرایی اقتصادی» را در اولویت دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است.
جمهوری اسلامی ایران خواستار تعامل حداکثری با همه کشورهای جهان به خصوص کشورهای همسایه و دوست خود است. جنگ راهحل بحرانها نیست بلکه مسیر حل بحران، گفتوگو و تفاهم است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری قدرتمند در منطقه، دارای اراده و توانایی برای کمک به حل بحرانها است. در یک سال گذشته پیوندهای اقتصادی ایران تقویت شده و تجارت منطقهای آن بهصورت چشمگیری رشد کرده است و با گسترش زیرساختهای همکاری اقتصادی پایدار، فصل نوینی از دوستی و اعتماد متقابل پدید آمده است. این سیاست همسایگی، سیاستی امنیتساز و ثباتآفرین است. ما در دوران سختی همسایگان، اثبات کردهایم که یار همسایگان خود هستیم.
جمهوری اسلامی با حسننیت و با قصدی متین، توافقنامهای را در سال ۲۰۱۵ پذیرفت و در همان وهله اول تمام تعهدات خود را انجام داد اما نتیجه آن، عهدشکنی آمریکا و اعمال تحریمهایی بود که به اذعان خودشان بیسابقهترین تحریمهای تاریخ بود. تحریم، مجازات عدالتخواهی و استقلال ملت ایران است. تحریم، سلاح کشتار جمعی است و همراهی یا سکوت در مقابل آن نیز کمک و رضایت دادن به ظلم است.
این آمریکا بود که از توافق خارج شد نه ایران. آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۱۵ بار در گزارشهای خود اعلام کرد که ایران به مفاد توافق کاملا پایبند بوده است.
ایران در عین حال که هزینه التزام به تعهدات خود را پرداخته، اما به علت نقضعهد طرف آمریکایی و ناپایبندی طرف اروپایی، از منافع این توافق برخوردار نشده است.ما براساس ظرفیتهای دیده شده در توافق، اقداماتی قانونی انجام دادیم تا طرف ناقض به تعهدات خود برگردد. ایران با پایبندی به تعهدات خود، محور اصلی بقای برجام بوده و اگر ابتکارها و انعطافهای جمهوری اسلامی ایران نبود، مذاکرات در همان روزهای نخست متوقف میشد.
منطق مذاکراتی ایران برمبنای تحلیل عادلانه از تحولات فقط یک کلمه است: «پایبندی به تعهدات». موضوع تضمینهای اطمینانبخش صرفا آمادگی برای یک اتفاق احتمالی نیست. ما از یک تجربه صحبت میکنیم. ما تجربه خروج آمریکا از برجام و بیش از یک سال و نیم تعلل دولت کنونی آمریکا در بازگشت به تعهدات خود را پیش چشم داریم. همین امروز که دولت آمریکا از قصد خود برای بازگشت به تعهدات خود سخن میگوید، صدای دیگری از داخل آن کشور به گوش میرسد که تعهدپذیر بودن آمریکا را زیر سوال میبرد.
آیا با آن تجربه و این چشمانداز، میتوانیم در موضوع مهم تضمین پایداری توافق، با مسامحه عمل کنیم؟البته جمهوری اسلامی با امکانات وسیع و ارتباطات گسترده با جهان، آثار تحریمها را یکی پس از دیگری خنثی و فرصتهای جدیدی را خلق کرده است. به اذعان رسمی دولت آمریکا، سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست مفتضحانه خورده است.ما مسیر خود را فارغ از هرگونه توافق، پیدا کرده و با قدرت ادامه میدهیم.
ضمن اینکه ما در مذاکرات جدیای که داشتهایم، نشان دادهایم که اگر منافع ملت ایران تضمین شود، ارادهای قوی برای حل عادلانه این موضوع داریم. گره توافق هستهای از همان جایی باید باز شود که گره خورده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد