3 - 08 - 2022
آخرین برگ کتاب زندگی گلشیری ورق خورد
«جهان صنعت»- احمد گلشیری مترجم ادبیات داستانی، دوشنبه شب ۱۰ مرداد در ۷۶ سالگی در اثر نارسایی قلبی دار فانی را وداع گفت. این مترجم پیشکسوت که مدتی بود به بیماری پارکینسون مبتلا بود، در پی تشدید این بیماری و عفونت خون و ریه در بخش گوارش بیمارستان الزهرای اصفهان بستری شده بود.
زندهیاد احمد گلشیری مترجم مطرح متولد سال ۱۳۲۵ بود که فعالیت ادبی خود را از جنگ اصفهان آغاز کرد. احمد گلشیری، برادر هوشنگ گلشیری، نویسنده فقید و پدر سیامک گلشیری، نویسنده است.
از میان آثاری که احمد گلشیری ترجمه کرده، مجموعه چندجلدی داستان و نقد داستان است که جلد اول آن در سال ۱۳۶۸، جلد دوم در سال ۱۳۷۰، جلد سوم در سال ۱۳۷۶ و جلد چهارم در سال ۱۳۷۸ به چاپ رسید و ۱۲ سال از عمر این مترجم را به خود اختصاص داد.
از دیگر آثار احمد گلشیری مجموعه ۱۰ رمان است با عنوانهای ساعت شوم نوشته گابریل گارسیا مارکز، پدرو پارامو نوشته خوان رولفو، نفرین ابدی بر خواننده این برگها نوشته مانوئل پوئیگ، ناپدیدشدگان نوشته آریل دورفمن، از عشق و دیگر اهریمنان نوشته گابریل گارسیا مارکز، گرسنه نوشته کنوت هامسون، شکار انسان نوشته خوزه ایبالدو ریبیرو، دوئل از آنتون چخوف، سالهای سگی نوشته ماریو بارگاس یوسا، و چه کسی پالومینو مالرو را کشت نوشته ماریو بارگاس یوسا که در سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۸۳ منتشر شدهاند.
به گفته سیامک گلشیری پسر مرحوم گلشیری احتمالا مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری پیکر احمد گلشیری، امروز برگزار میشود.
غلامحسین سالمی با تاکید بر اینکه احمد گلشیری تحت تاثیر هیچکس نبود و با اشاره به پر کار بودن این مترجم فقید میگوید: حق احمد گلشیری در دورانی که زحمت کشید، ادا نشد. این مترجم با تاکید بر اینکه حق احمد گلشیری ادا نشد، خاطرنشان کرد: او واقعا زحمت کشید، کارهای خوب و گزیده منتشر کرد.
متاسفانه این سرزمین چنین است که اگر زیاد کار کنی، قَدرَت را نمیدانند.
بیش از ۲۰ کتاب منتشر کرد، نه با کسی کلنجار رفت و نه پشت سر کسی حرف زد، هرگز نشنیدم که احمد گلشیری گفته باشد فلانی فلان شد، یا چیزی درباره کسی گفته باشد. جز به نیکی نام بردن از همه کس، کار دیگری نکرد. او تاکید کرد: گلشیری مترجمی بسیار وارسته، نجیب و دوستداشتنی بود که فقط به کار خود و معرفی آثار نویسندگان خوب میپرداخت.
غلامحسین سالمی درباره اینکه احمد گلشیری چقدر زیر سایه نام برادرش (هوشنگ گلشیری) قرار گرفت، گفت: ما یکسری از این مشکلات را داشتیم. من نمونه دیگری میتوانم بگویم، پوران فرخزاد.
پیش از آنکه فروغ فرخزاد، کار نوشتن شعر را شروع کند، شعر مینوشت، در رادیو برنامه اجرا میکرد و جزو گردانندگان برنامههای رادیویی بود اما هیچوقت کارهایش را چاپ نکرد. کارهایی که بعدها بالاخره چاپ شد، به اصرار ما بود و هرجا مینشستم میگفتم پوران زودتر از فروغ شعر گفتن و نوشتن را آغاز کرد. خدا بیامرز احمد گلشیری هم همینبود.
این مترجم ادامه داد: درباره خیلیها همین حرف را میزنند که فلانی نان پدرش را میخورد، فلانی نان اسم برادر یا خواهرش را میخورد، متاسفانه خود انسانها مورد بررسی قرار نمیگیرند بلکه میگردند تا ببینند به کجا وصل است، خواهر و برادرش چه کسی هستند که این موضوع خیلی تلخ است. احمد گلشیری به هیچوجه تحت تاثیر کسی نبود، به هیچوجه.
این در حالی است که ضیاء موحد در این خصوص میگوید: احمد گلشیری با هوشنگ گلشیری رقابتی داشت که البته این رقابت معنایی نداشت، زیرا او مترجم بود و برادرش نویسنده.
موحد همچنین گفت: زندهیاد گلشیری از همان ابتدا با جُنگ اصفهان همراه بود، سهمش هم ترجمه داستان بود. او کارهای تئوری ترجمه نمیکرد، همه ترجمههایش داستان بود که بعدا مجموعه شد. نکته جالب در ترجمههایش این بود که میگشت تا ببیند راجعبه این داستان چه حرفهایی زدهاند و آنها را هم ترجمه میکرد. بنابراین کارهایش، هم ترجمه داستان بود و هم معرفی داستان و شگردهایی که نویسنده به کار برده است. این موضوع مورد توجه افرادی قرار گرفت که به داستان علاقه داشتند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد