27 - 10 - 2021
خطر افت فشار در کمین پارسجنوبی است
افت فشار گاز در میدان گازی پارسجنوبی افزایش یافته است. این خبر را سعید محمد داده است؛ دبیر جدید شورای عالی مناطق آزاد که نخستین حضور خود را در این مقام در همایش معرفی فرصتهای سرمایهگذاری و توسعه صنایع نفت، گاز، پالایش، پتروشیمی و انرژیهای تجدیدپذیر در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی اعلام کرد. محمد گفته است که تاکنون تمهیداتی برای حفظ و نگهداشت تولید گاز پارسجنوبی دیده نشده و وضعیت پارسجنوبی مطلوب ارزیابی نمیشود. ضمن اینکه تاکنون تمهیداتی برای حفظ و نگهداشت تولید گاز پارسجنوبی دیده نشده است و وضعیت پارسجنوبی مطلوب ارزیابی نمیشود.
رقابت بر سر برداشت گاز از میدان مشترک گازی پارسجنوبی بین ایران و قطر بیش از یک دهه است که ادامه دارد. هر دو کشور تلاش کردهاند با احداث چاه، برداشت خود را افزایش دهند. هرچند ایران به دلیل تحریمها در برداشت از این میدان نسبت به قطر عقبتر است، با این حال رقابت در سالهای اخیر ادامه داشته است.آخرین گزارشها نشان میدهد که میزان تولید گاز طبیعی ایران از پارسجنوبی با قطر برابر شده و افت فشار اتفاقی قابل پیشبینی است. قطریها از سال ۲۰۰۶ میلادی بهدلیل جلوگیری از افت فشار گاز در مخزن و کاهش تولید، هرگونه طرح توسعه از میدان گنبد شمالی را متوقف کردهاند.مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی که اخیرا منتشر شد، اعلام کرده که اجرایی شدن سیاست قطریها و رقابت دو کشور برای بهرهبرداری حداکثری و غیرصیانتی موجب افزایش هزینه تولید بهدلیل ضرورت نصب کمپرسورهای متعدد برای فازهای مختلف، وارد شدن آسیبهای جدی در آینده به مخزن و کاهش قابل توجه و زودتر از موعد تولید گاز طبیعی و محبوس شدن بخش معتنابهی از هیدروکربورهای مایع بهخصوص میعانات گازی و زیان اقتصادی قابل ملاحظه به طرفین خواهد شد؛ اتفاقی که میتواند برای ایران به دلیل وابسته بودن صنایع پتروشیمی در عسلویه خطرناک باشد.
رقابت به شرط همکاری
کارشناسان میگویند نگهداشت توان تولید این میدان مهم، با بررسی پیشنهاد وزارت انرژی قطر مبنی بر تولید صیانتی در چارچوب بهرهبرداری مشترک، ضرورت دارد چه آنکه در صورت تولید بیشتر طرف قطری هم ترغیب به افزایش تولید از این میدان میشود و این تهدیدی برای این میدان است. ضمن اینکه آنچه بین ایران و قطر رخ داد میتواند در سایر میادین مشترک هم تکرار شود.
اگرچه راهکار توسعه این میدان مشترک، همکاری ایران با کشورهای همسایه در توسعه میادین مشترک در چارچوب یکپارچهسازی است، اما اختلافات سیاسی با عربستان مانع از هرگونه همکاری اقتصادی شده است. همانطور که در میدان گازی پارسجنوبی این مشکل با قطر هم وجود دارد.
به گفته کارشناسان چالش مهم صنعت گاز ایران، پایین بودن ضریب بازیافت مخازن، بالا بودن عمر مخازن گاز و افت تولید طبیعی آنها، محدودیت در دسترسی به منابع مالی بینالمللی و محدودیت دسترسی به فناوریهای نوین، کمبود شدید منابع مالی برای توسعه طرحهای بخش انرژی و غیره است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس هم این موضوع را مورد تاکید قرار میدهد. در گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس تاکید شده است که در سال ۱۳۹۷، بالغ بر ۲۲ میدان فعال گازی در منطقه خشکی و دریایی کشور بوده که ۱۸ میدان آن شامل میادین مستقل، سازندی، گنبدی در مناطق خشکی و چهار میدان مستقل گازی و سازندی در مناطق دریایی فعال بوده است.این گزارش میافزاید: در سال ۱۳۹۸ میزان کل ذخایر نهایی گاز طبیعی نسبت به سال ۱۳۹۷ تغییری نداشته و در حدود ۷۳/۳۸ تریلیون مترمکعب بوده است. اما ذخایر قابل استحصال گاز طبیعی بین سالهای ۱۳۹۶ الی ۱۳۹۸ با کاهش بالغ بر ۷۸/۰ درصدی همراه بوده است.ایران به جز قطر سه میدان مشترک دیگر هم با همسایههای خود دارد؛ میدان گازی فرزاد، آرش و هنگام. اکتشاف چاههای گاز نقش مهمی در حفظ توان تولید گاز از طریق کشف و جایگزینی مخازن جدید و همچنین افزایش ذخایر کشور و ارتقای جایگاه ایران در میان کشورهای تولیدکننده گاز دارد.
چشم هندیها به دنبال یک میدان گازی ایران
فرزاد از دیگر میدانهای مشترک گازی ایران است که میتواند در بلندمدت شرایطی شبیه میدان گازی پارسجنوبی داشته باشد. میدان گازی مشترک با عربستان سعودی. توسعه این میدان به دلیل تحریمها و عدم تامین منابع مالی با مشکل مواجه شده است.میدانهای گازی مشترک فرزاد «الف» و «ب» در محدوده بلوک فارسی در نوار مرزی ایران و عربستانسعودی و در فاصله قریب ۲۰ کیلومتری در دو طرف جزیره فارسی واقع شدهاند. سهم ایرانی میدان فرزاد «الف» تقریبا ۲۵ درصد و میدان فرزاد «ب» تقریبا ۷۵ درصد است.گاز این دو میدان ترش و میزان ناخالصیهای گوگرد، دیاکسیدکربن و نیتروژن بسیار بالا است. میزان گاز در میدان فرزاد «الف» معادل ۱۲ هزار میلیارد فوت مکعب گاز خشک و میدان فرزاد «ب» حدود ۲۳ هزار میلیارد فوت مکعب گاز حاوی مقادیرکم میعانات گازی برآورد شده است.میدان گازی فرزاد «ب» یکی از میدانهای گازی مشترک ایران و عربستان است که در سال ۲۰۱۲ کشف شد و تولید گاز طبیعی و میعانات گازی آن از سال ۲۰۱۳ توسط عربستان آغاز شد. حجم ذخیره این میدان ۷/۲۱ تریلیون فوت مکعب است که حدود ۶۰ درصد آن قابل استخراج است. ظرفیت تولید این میدان حدود ۱/۱ میلیارد فوت مکعب در روز است.
هندیها از سال ۲۰۰۹ به دنبال انعقاد قرارداد برای میدان گازی فرزاد بودند. حدود ۷۵ درصد از این توافقنامه تا ماه می ۲۰۱۸ نهایی شد؛ اما هنگامی که ایالاتمتحده به طور یکجانبه از توافق هستهای خارج شد، این قرارداد نیز به مانع برخورد کرد. دست آخر ایران و هند برای توسعه این میدان به توافق دست نیافتند و با افزایش تحریمهای غیرقانونی آمریکا، هندیها میز مذاکره را ترک کردند. با این حال چشم هندیها هنوز به دنبال میدان گازی فرزاد است. هم شواهد نشان میدهد و هم پیامهایی که رسمی و غیررسمی به مقامات وزارت نفت رسیده،گویای این موضوع است.
کنسرسیوم هندی در سال ۲۰۰۲ عملیات اکتشاف در آبهای جنوبی ایران، در نزدیکی عربستان را آغاز کرد و بعد از شش سال فعالیت لرزهنگاری و حفاری چاهها، همچنین صرف ۸۵ میلیون دلار هزینه، موفق به کشف بلوک فارسی شد که میدان گازی «فرزاد ب» نیز بخشی از آن است.
بهطوری که هفته گذشته روزنامه هندی اکونومیک تایمز از قول مقامات این کشور از مناقشه گازی جدید بین ایران و هند خبر داد و مدعی شد حتی اگر شرکتهای ایرانی عملیات توسعه میدان گازی «فرزاد ب» را اجرا کنند، کنسرسیوم شرکتهای هندی حق دریافت ۳۰ درصد از سود این پروژه دارد.یک مقام هندی به این روزنامه گفته ایران هند را در شرایط قراردادهای توسعه این میدان قرار نمیدهد ولی مجوز توسعه این پروژه در اختیار کنسرسیوم هندی است و باید سهم داشته باشد.
مرکز پژوهشهای مجلس هم در گزارشی که اخیرا منتشر کرده تاکید کرده که با وجود آغاز برداشت از این میدان و تمایل کنسرسیوم هندی به توسعه آن برای ایران، وزارت نفت نتوانسته به توافقی با این کنسرسیوم برای توسعه این میدان مشترک با عربستان سعودی برسد.
هندیها حق دارند؟
سیدمهدی حسینی کارشناس ارشد حوزه انرژی درباره ادعای هندیها در مورد«فرزاد ب» به ایلنا گفت: آنچه مسلم است ما از زمان ملی شدن صنعت نفت اعطای امتیاز نفتی را به هر کسی ممنوع کردیم. به عبارت دیگر قرارداد امتیازی در ایران ملغی بوده و مجوزی ندارد و هیچکس حتی با مجوز دولتی امکان انعقاد قرارداد امتیازی را ندارد، بنابراین ما قانونا حق نداشتیم برای هیچ کشوری امتیازی قائل شویم، در مورد «فرزاد بی» هم همینگونه است.
وی با بیان اینکه علاوه بر قرارداد امتیازی، قرارداد Production Sharing هم نمیتوانیم با کشوری داشته باشیم، افزود: مطابق قواعد کشور هنوز مجوزی برای نوع قراردادهای مشارکت در تولید وجود ندارد چون قراردادهای نفتی هر مدلی که هستند باید به تصویب دولت برسند در غیر این صورت قانونی نیست، بنابراین قرارداد با هندیها مشارکت در تولید هم نیست و حتی اگر به اشتباه قرارداد مشارکت در تولید هم منعقد شده شرط این است که با ما شریک شوند. صرف اینکه در مرحله اولیه اکتشاف یعنی لرزهنگاری انجام دهند یا حتی در نگهداری چاه همراهی کنند حقی را برایشان ایجاد نمیکند، مگر اینکه در تمام مراحل اکتشاف تا تکمیل چاه، ارزیابی مخزن، توسعه و سرمایهگذاری و هزینه تولید شرکت داشته باشند، آنگاه میتوانستند بر اساس قرارداد سهمی در تولید داشته باشند که البته قطعا این نوع از قرارداد هم نمیتواند باشد، زیرا ما مجوز قرارداد مشارکت در تولید را نداریم اگر هم کسی منعقد کرده به لحاظ قانونی اشتباه بوده و نباید امضا میشد.
این کارشناس ارشد حوزه انرژی تصریح کرد: بنابراین آنچه میماند قراردادهای نوع بایبک است که اساسا در این قراردادها نیز هیچ حقی برای شرکت ایفا نمیشود مگر اینکه سرمایهگذاری کرده و به تولید برساند و اگر به تولید رسید، سرمایهگذاری به اضافه سود را در مدتکوتاه حداکثر ظرف پنج سال برمیدارد یعنی سهم و امتیازی در تولید در چارچوب قرارداد بیع متقابل متصور نیست. شاید به همین دلایل است که شرکتهای نفتی بیع متقابل را نمیپذیرند چون این امتیاز گنجانده نشده است. بنابراین با همه احتمالات قراردادهای امتیازی، مشارکت در تولید و یا بایبک هر کدام اشکالاتی داشته و هیچکدام برای هندیها حقی را ایجاد نمیکند جز اینکه اگر هزینهای کردهاند که توسط شرکت ملی نفت تایید شده باشد همان هزینه را با سود دریافت خواهند کرد.
وی در ادامه با بیان اینکه ما باید با کشورهای مختلف، خصوصا کشورهای نزدیک و بازارهای با مصارف و تقاضای بالای نفت و گاز روابط داشته باشیم، خاطرنشان کرد: با هر کشوری متناسب با توان، ظرفیت و نوع بیزینس و تجارت میتوانیم وارد مذاکره شویم نه اینکه هر کشوری مدعی شد بخواهد در کشور ما کار انجام دهد. از نظر بنده هندیها بازار خوبی برای نفت ما هستند که البته این روزها تقریبا هیچ نفتی از ایران خریداری نمیکنند همچنین میتوانستند مقصد خوبی برای گاز ما باشد، بنابراین میتوانستیم یک رابطه تجاری با این کشور داشته باشیم، نه اینکه این کشور که نه برای توسعه میدان نفتی و گازی تکنولوژی دارد و نه مثل چینیها که اگرچه ویژگی خاصی به لحاظ تکنولوژی ندارند اما پول زیادی دارند، وارد قرارداد توسعه میدان شویم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد