12 - 12 - 2019
پیام روشن سقوط شاخص بورس
نادر کریمیجونی- در حالی که دلار تنزل قیمت را تجربه میکند، بورس نیز پس از یک دوره صعود دچار ریزش شد و دیروز شاخص بازار سهام هفت هزار واحد ریزش کرد. این سقوط شاید نخستین ریزش قابل توجه و مهم از ابتدای سالجاری باشد.
البته پیش از این و هنگام شروع مجامع، بازار سرمایه ایران ریزش را تجربه کرده بود و آن هنگام این ریزش به شروع فصل مجامع عمومی شرکتها نسبت داده شده بود ولی آن هنگام نیز میزان سقوط تا این رقم نرسیده و شگفتی ناظران را برنیانگیخته بود.
اگر این نکته مورد توجه قرار گیرد که فصل مجامع چند هفتهای است که شروع شده، آنگاه نمیتوان سقوط قابل توجه کنونی را به شروع فصل مجامع نسبت داد. در این صورت تنها رویداد قابل توجه که میتواند بهگونهای این سقوط را توجیه کند، سقوط نرخ ارز طی روزهای اخیر است. در یک ماه گذشته نرخ دلار از حدود ۱۳ هزار تومان به حدود ۱۱ هزار و ۸۰۰ تومان در روز گذشته رسید که حدود ۱۰ درصد کاهش را نشان میدهد.
این کاهش البته در سایر بازارها نیز مشاهده شده است چنانکه نرخ سکه هم روند نزولی داشته و طبیعی است که در این موقعیت، بازار بورس هم دچار افت شاخص شود چنان که در یک رویداد شاخص بورس بیش از دو درصد کاهش یافت؛ کاهشی که به سرعت در محافل اقتصادی مورد توجه قرار گرفت و خبرساز شد.
این تحول نشان میدهد اقتصاد ایران تا چه حد به نرخ ارز و نوسانهای آن وابسته است و چقدر افت و خیزهای قیمت دلار روی سایر بازارهای کشور تاثیرگذار است. ناظران اقتصادی البته این وابستگی را چندان عجیب نمیدانند و میگویند که با گران شدن دلار در سالهای اخیر حتی قیمت کالاهای تمامایرانی که ارزبری هم نداشتهاند- مانند میوه و سبزیجات تازه- به شدت رشد کرد و نابسامانی عجیبی در بازارها مشاهده شد.
پیام روشن سقوط بورس در اثر سقوط ارزش دلار به راهبران و تصمیمگیران اقتصادی دولت آن است که نوسانهای نرخ ارز در واقع میتواند فعالیت بسیاری از بنگاههای اقتصادی را به مخاطره اندازد. هماکنون دولت با تلاش فراوان و با تکنیک مهار ریال، توانسته بازار پولی کشور و در نتیجه بازار ارز را مدیریت کند. برخی منتقدان میگویند به خاطر وضعیت جنگ اقتصادی دولت به جای مدیریت بازار ارز، آن را سرکوب میکند تا نرخ ارز با این سرکوب کاهش یابد. اگر چنین باشد باید انتظار داشت در ماههای آینده فشار و قدرت سرکوب دولت- به هر دلیل- کاهش یابد و قیمتهای ارز جهش کند؛ امری که به ویژه برای فعالان اقتصادی بخش خصوصی خطر مرگ را به همراه دارد.
برخی دیگر نیز میگویند سرکوب در کار نیست و دولت با ابزار بانک مرکزی از سفتهبازی پول جلوگیری کرده است که در نهایت باعث توقف رشد قیمت ارز و حتی کاهش آن شده است. این اقدام و نتیجه حاصل از آن منطقی به نظر میرسد. در این صورت اگرچه نمیتوان انتظار جهش قیمت ارز را در آینده دور یا نزدیک داشت اما نکته مهم آن است که نوسان نرخ ارز نباید برای فعالان اقتصادی زیانبار باشد؛ امری که هماکنون دلمشغولی بسیاری از دستاندرکاران تولید و واردات کشور را موجب شده است. برای نمونه توجه کنید که ماده اولیهای که با نرخ ۱۳ هزار تومان برای هر دلار وارد کشور شده است قیمت آن در حال حاضر براساس دلار ۱۲۸۰۰ تومان محاسبه میشود که این افت دلار حدود ۱۰ درصد کاهش قیمت و زیان نصیب تولیدکننده یا واردکننده میسازد. حال اگر اراده دولت آن باشد که باز هم قیمت دلار را کاهش دهد، این زیان برای تولید یا واردکننده بیشتر میشود و خسارت افزونتری به اقتصاد نحیف بخشخصوصی وارد میشود.
البته مادامی که کاهش قیمت ارز به سمت واقعی شدن نرخ پیش رود و نتیجه سرکوب و تعیین دستوری قیمت نباشد، اقدام مفید و قابل قبولی است اما در همان حال باید به این نکته نیز توجه داشت که باید برای زیانهای تولیدکنندگان و واردکنندگانی که با نرخهای بالاتر ارز مبادرت به ورود کالا یا مواد اولیه کردهاند هم چارهای اندیشید. چه در غیر این صورت تولیدکنندگان یا واردکنندگان برای کاهش قیمت کالا یا محصول خود در بازار مقاومت میکنند و طعم شیرین مدیریت بازار ارز هیچگاه کام مشتریان و شهروندان را شیرین نمیسازد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد