12 - 12 - 2019
بحران بیاعتمادی
محمد هدایتی
سیاستهای اقتصادی دولتها در ایران به ویژه در زمینه مسایل بانکی از اصلیترین عوامل تشدید بحرانهای اقتصادی بودهاند. چند سال قبل و پیش از آغاز به کار دولت اول حسن روحانی، مساله ورشکستگی برخی صندوقها و بانکها به دغدغهای جدی بدل شده بود. سپردهگذارانی که عموما از قشرهای ضعیف و میانی جامعه بودند به یکباره سپردههای خود را از دست رفته دیدند. در نتیجه دولت ناچار شد با همراهی برخی دیگر از بانکها و به تدریج به بازپرداخت همه یا بخشی از این سپردهها بپردازد. این سالها اخباری که از وضعیت بانکها منتشر شده نشانگر بحرانی اساسی بوده است؛ هم به لحاظ وجود فساد گسترده و هم به دلیل سیاستهای نادرست. نتیجه همه اینها شده است بیاعتمادی گسترده به نظام اقتصادی و به ویژه بخش بانکی آن. بخشی که خیلی بیشتر از آنکه مددکار تولید باشد، به سوداگریهای مالی پرداخته و واسطهای بوده برای توزیع رانت. در این شرایط طبیعی است که از این بخش سلب اعتماد شود. فراموش نکنیم که روند وضعیت اقتصادی اتفاقا نه نتیجه بازار خودتنظیمگر که نتیجه وجود عوامل غیراقتصادی همچون قدرت و اعتماد هستند. در اتفاقات دو هفته اخیر ارز، این بیاعتمادی به اوج خود رسید. حتی بخشی از مردم نگران از دست رفتن سپردههایشان شدند. آقای وحید محمودی، اقتصاددان، با ذکر موردی به بیان این بیاعتمادی پرداخته است: ۱
«زمانی که فضای ملتهب ارز و بازار بود، فردی عشایر در یکی از استانها در بانک ٣٠٠ میلیون تومان سپردهگذاری کرده بود. یک روز با همان لباس محلی به بانک رفته و خواهان پولهایش شد. گفتند ما الان پول نداریم اما اصرار کرد. با کمک گرفتن از بانکهای دیگر پولش را تامین کردند. این فرد نگاهی به گونی پولهایش کرد و گفت حالا پولها را برگردانید؛ میخواستم مطمئن شوم که پولهایم در بانک موجود است.»
این مورد نشانهای است قاطع بر بیاعتمادی به سازوکارهای نهادی در ایران امروز. نهادهایی که باید آرامش را به مردم تزریق کنند خود به اصلیترین تهدیدکنندگان آنها بدل شدهاند. شاید مهمتر از بحران اقتصادی در این کشور، فروریختن دیوار اعتماد نگرانکننده باشد.
پینوشت: ۱- روزنامه شرق ۲۵/۱/۹۷
hedayati.mohammad@yahoo.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد