10 - 12 - 2019
مفهوم صنعتی شدن و فرهنگ صنعتی در ایران
صنعت به معنای استفاده از خلاقیت انسان برای ایجاد کالاها و تغییر شکل دادن منابع طبیعی برای رفع نیازهای انسانهاست. بنابراین منظور از فرهنگ صنعتی، فرهنگی است که زمینه را برای تولید و خلاقیت انسان و افزایش ثروت فراهم میکند. منظور از صنعتی شدن، غالب شدن فرهنگی است که در آن به کارگیری خلاقیت در تمامی زمینههای کشاورزی، خدمات و تولید لازم است.
وضعیت صنعت ایران در رویارویی با فضای رقابتی جهانی
جهانی شدن اقتصاد، مرزهای گمرکی را فرو ریخته و اقتصاد و صنعت کشورها را در مقابل فضای شدید رقابتی قرار داده است. اقتصاد و صنعت کشور ما نیز در سازگاری با فعالیتهای رقابتی میتواند قدرت رقابتی خود را بهبود بخشد. در گذشته مجموعههای صنعتی با هدف نوسازی صنایع، ایجاد صنایع بزرگ و تحولآفرین، توسعه مدیریت و ساختار نیروی انسانی، توسعه فناوری و توسعه بازار بهوجود آمد و گامهای موثری در راستای صنعتی شدن کشور برداشتهاند و اکنون نیز در تلاش هستند به کمک جذب سرمایهگذاریهای خارجی و توجه به رویکردهای دانشبنیانی و رصد تحولات فناورانه این رسالت مهم را دنبال کنند.
نقش دولت در رقابتپذیری صنعت
دولت باید با اتخاذ سیاستهای مناسب در جریان و جابهجایی منابع و عوامل تولید به نحوی انعطافپذیر اقدام کند تا الزامات رقابتی شدن به آسانی صورت گیرد و شرایطی فراهم شود تا تامین مالی مناسب، اطمینانبخش شود و تشویقهای موثر از واحدهای کارآمد بهعمل آمده و موجبات توسعه و رشد صنایعی که میتوانند رقابتی شوند، فراهم و خروج صنایع غیررقابتی و واحدهای ناکارآمد تسهیل شود و فشار رقابتی، واحدهای صنعتی را وادار کند تا سازمان و فعالیتهای خود را بهرهور سازند.
نوسازی صنایع و نیز ساختار مالی واحدهای صنعتی، هنگامی ثمربخش خواهد بود که این اقدام به موازات اصلاحات مربوط به افزایش توان و عملکرد رقابتی و ارتقای ظرفیتهای مدیریتی، سازماندهی، تکنولوژیکی و بازاریابی صورت گیرد و موفقیت اصلاح ساختار نیز مستلزم آن است که سیاستهای کلان اقتصادی به گونهای طراحی شوند که محیط مناسب و سازگار باثباتی برای کسبوکار و تولید فراهم شود و در نهایت اکثر صاحبنظران بر این عقیدهاند که نوسازی صنعتی با هدف رقابتی شدن صنایع باید مورد توجه قرار گیرد و قبل از فراهم شدن محیط سازگار با فعالیتهای تولیدی و سازوکارهای تلاش رقابتی، از تخصیص منابع مالی بهصورت گزینشی خودداری شود.
بازسازی و نوسازی صنایع کاری است که توسط مدیران و صاحبان صنایع انجام میشود و دولت باید محیطی را فراهم کند تا این مدیران و صاحبان صنایع خود به این امر همت گمارند.
دولت بهعنوان نقشآفرین اصلی در مدیریت فضای کسبوکار با شناسایی و برداشتن مشکلات و عوامل اصلی بازدارنده از سر راه میتواند نقش اصلی را ایفا کند. اگر دولت عناصر تشکیلدهنده فضای فعالیتهای اقتصادی را اصلاح و پویایی صنایع را در این فضا امکانپذیر کند، اصلیترین نقش و مسوولیت خود را در این باره انجام داده است. بنابراین ضرورت ایجاد ارتباط سازمانیافته و منسجم بین دو سطح اصلی مدیریت (مدیریت فضای کسبوکار و مدیریت انجام کسبوکار) در امر نوسازی صنایع دقت در عدم مداخله و جابهجایی مسوولیتها از ضروریات اصلی و اثربخش به شمار میروند.
تاثیر الگوهای صنعتی کشورهای توسعهیافته
الگوهای سیاستی از یک کشور به کشوری دیگر متفاوت است و نمیتوان یک راهحل کلی و واحد جهت خطمشیهای موفق تجاری و نیز صنعتی شدن، ارائه کرد. هر کشور باید اجازه یابد که سیاستهای تجاری خود را بر مبنای درجه صنعتی شدن و نیز اهداف توسعه را براساس نیازها، سطح توسعه و شرایط ویژه کشور خود، طرحریزی و معین کند ولی در روند توسعه صنعتی قرار گرفتن تابع توسعه برخی از شاخصهای بینالمللی است. ما نمیتوانیم مدعی احراز جایگاه نخست صنعتی در منطقه باشیم ولی در کنوانسیونهای بینالمللی و منطقهای عضویت و تعامل و مراوده نداشته باشیم و یا رشد تولیدات صنعتی به ویژه در مقیاس کلان داشته باشیم اما در راستای کاهش هزینه تولید و کاهش قیمت تمام شده، مهار تورم کار، افزایش بهرهوری نیروی کار، سرمایه، ماشینآلات و تجهیزات صنعتی که کشورهای توسعهیافته بدان توجه جدی دارند بیتفاوت باشیم. وقتی قیمت تمام شده تولیدات صنعتی داخلی به سمت پایین حرکت میکند، واردات کالاهای مشابه با قیمت رقابتی نیز احتمال وقوع پیدا میکند و نرخ تورم وارداتی را نیز به سمت پایین میکشاند. از طرف دیگر، رشد و توسعه صنعتی به همراه نرخ سود مناسب و به ویژه در صورت کامیابی در توسعه صادرات، نقدینگی در جامعه را به سمت سرمایهگذاری در تولید سوق داده و در یک فرآیند توسعه صنعتی است که کشورهای پیشرو به آن مبادرت کردهاند.
توسعه صنعت از مسیر صنعت و فناوری
صنعت نه به عنوان یک نوع شیوه تولید، بلکه شتابدهنده توسعه در جوامع مختلف شناخته شده است. بحث از شیوههای تولید هر جامعه همواره متقارن با فرهنگ آن جامعه بوده است. تعامل این دو عنصر موجب تبادل شدید و اثرگذاری روی نحوه مبادلات فکری افراد جامعه میشود و به عبارتی شناسنامه هویتساز یک جامعه هستند.
اگر تاریخی به موضوع نگاه کنیم متوجه میشویم که صنعت به عنوان یک نوع شیوه تولید انتخاب نشده بلکه بهعنوان هموارکننده و شتابدهنده توسعه درجوامع مختلف شناخته شده است.
امروز توسعه به کمک فناوریهای پیشرفته مانند فناوری اطلاعات، مواد جدید، بیوتکنولوژی، الکترونیک و میکروالکترونیک، نانوتکنولوژی، صنایع هوا-فضا و تکنولوژیهای همگرا و… سهم مهمی در توسعه صنعتی جهان ایفا میکند. این حوزهها با بالا بودن سهم دانش فنی، نفوذ روزافزون در صنایع و خدمات، نفوذ گستردهای در زندگی روزمره، نرخ زیاد نوآوری و ارزشافزوده فراوان نقش مهمی در توسعه صنعتی کشورها ایفا میکنند.
علاوه بر آن امروز ما با انقلاب صنعتی چهارم مواجه هستیم و ناگزیریم زیرساختهای صنعتی را برای این انقلاب فناورانه آماده کنیم. موضوعاتی همچون هوشمندسازی تولیدات و کارخانهها و آمادهسازی منابع انسانی و پرورش مدیران در کلاس جهانی، نوسازی هوشمند و… از مهمترین موضوعاتی است که در راستای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تابآور کردن بخشهای صنعتی و توسعه اقتصاد دانشبنیان باید کشور برای دستیابی به آن تلاش کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد