9 - 01 - 2021
بهکارگیری نیروهای بومی؛ فرصت یا تهدید؟!
مطهره مرادی*-بحث استخدام و بهکارگیری نیروها و حتی مدیران غیربومی یکی از پرحاشیهترین بحثهای مبتلابه استان سیستانوبلوچستان است. برخی میگویند مگر قحطالرجال است که از استانهای دیگر خصوصا از استانهای همجوار (خراسان و کرمان و…) مدیر و مسوول برای استان ما میگمارند. یا اینکه چرا وقتی جوانان و تحصیلکردگان این استان محتاج به شغل و درآمد هستند از سایر استانها نیروی کار استخدام میکنند. از قضا در بحث توسعه نیز این سخن قابل اعتناست که برای توسعه استان باید به تربیت و استخدام نیروهای بومی پرداخت تا علاوه بر رفع مشکل اشتغال، سبب شکوفایی پتانسیلهای بومی استان شود.
برخی حذف محدودیت در جذب نیرو، تکمیل ظرفیت و خالی نماندن ظرفیتها را توجیهگر جذب و بهکارگیری نیروهای غیربومی میدانند. برخی نیز توانمندی نیروهای غیربومی و زودبازدهی را توجیه این انتصابات و استخدامها قرار میدهند در حالی که مطالعات نشان میدهد که استفاده از نیروهای غیربومی اگر برای آموزش و تربیت نیروهای محلی استفاده شود به روند توسعه منطقه کمک میکند، اما اگر صرفا برای مدیریت و تصدی مشاغل باشد این سیکل معیوب ادامه خواهد داشت و نیروهای بومی پیش و بیش از بیکاری، بدون مهارت و تخصص باقی خواهند ماند. این بیتخصصی و عدم داشتن مهارت نیز خود مستمسک و توجیهگر استفاده از نیروهای غیربومی خواهد شد.
متاسفانه همچنان شاهد انتصابها و عزل و نصبهای ژنهای خوب و نیروهای مامور و بازخریدی در پستهای حساس و اعضای هیاتمدیره منطقه آزاد چابهار با وجود و حضور چند ده نیروی متخصص و متعهد و دستپاک و باسابقه بومی در بدنه سازمان و سطح شهرستان چابهار هستیم. این امر علاوه بر اینکه هیچ دستاوردی به جز صرف دهها میلیارد تومان هزینه حقوق و مزایا و پاداشهای نجومی و زمینهای مرغوب و زدوبندهای پشت پرده و حاشیهسازی برای منطقه نداشته، باعث دلسردی و بیانگیزگی نیروهای شایسته نیز شده است.
استفاده از نیروها و مدیران غیربومی عملا به هدر دادن و حیف و میل بیتالمال منجر شده، چرا که نیروهای غیربومی خواهناخواه دلسوزی کمتری نسبت به نیروهای بومی برای منطقه دارند و معمولا خدمت و مدیریت در استانهای دیگر خصوصا استانهای محروم مانند سیستانوبلوچستان را مستمسک دریافت حقوق و مزایای بیشتر تحت عناوین خدمت در مناطق محروم، دوری از محل زندگی، حق ماموریت ودریافت هزینههای رفتوآمد به محل زندگی و محل کارشان و… میکنند.
به همین دلیل است که بومیگرایی اگر به معنای واقعی کلمه اجرا شود میتواند گره بسیاری از مشکلات کنونی منطقه را باز کند. البته این بدان معنا نیست که تمام کارکنان ادارات و نهادهای منطقه از آبدارچی گرفته تا مدیر همگی باید از افراد بومی منطقه باشند اما با توجه به اینکه مدیران جوان و توانمند بومی هیچ شانس و سهمی از مناصب مدیریتی کشور و حتی استان ندارند، اندک کرسیهای مدیریتی در ادارات، سازمان منطقه آزاد یا فرمانداریهای استان میتوانست عرصهای برای استفاده از ظرفیت و سکوی رشد برای نیروهایی بومی باشد.
در واقع بومیگرایی به معنای استفاده بهینه از پتانسیلهای انسانی منطقه بدون توجه به اینکه به چه طایفه، گروه و طیف سیاسی تعلق دارند، است. از این منظر باید کارکنان و مدیران توانمند و متخصص بومی را حفظ کرده و از قدرت و توانایی آنان برای حرکت در مسیر توسعه استفاده کرد. استفاده از توان مدیران بومی تهدید نیست بلکه یک فرصت و سرمایهگذاری است.
لازم به ذکر است که شواهد نشان میدهد نیروی غیربومی فردای استخدام، به فکر انتقال است. به همین دلیل در استان محرومی مانند سیستانوبلوچستان که نیازمند نیروی انسانی بوده، نباید یک ردیف استخدامی از بین برود. یکی از مشکلات جذب نیروی غیربومی، تماسهای مکرر از سوی برخی کارمندان و فرهنگیان مبنی بر انتقال آنها به سایر استانها است به این علت که بیماری داشته یا به دلایل شخصی همسر و فرزند، توان خدمت در سیستانوبلوچستان را ندارند. اینها که میدانستند با ماندن در این استان مشکل دارند چرا یک ردیف استخدامی را از بین برده و در حق مردم بومی ظلم کردند.
از آنجایی که ساختار آموزشی این خطه از کشور از نظر زیرساخت و نیروی انسانی دچار مشکل است برای آنکه بتوانیم عدالت را در استان برقرار کنیم باید یک تغییر وضعیتی در امور استخدامی و نحوه سهمیه اعمال شود. ضمن اینکه با تقویت مراکز دانشگاهی و آموزشی و فنی و حرفهای میتوان این خلأ را پر کرد و به تربیت نیروی بامهارت و متخصص پرداخت.
از آنجا که استان سیستانوبلوچستان یکی از محرومترین استانهای کشور محسوب میشود و جوانانش در صدر آمار بیکاری کشور قرار دارند، اما مسوولان استان علاوه بر آنکه تلاشی بر رفع معضل بیکاری منطقه نمیکنند، از هر نوع همکاری با بخشهای فنی و حرفهای در جهت آموزش نیروهای بومی خودداری میکنند و از نیروهای غیربومی بهره میبرند. مثلا پتروشیمی چابهار با وجود نامهنگاریها و مذاکرات متعدد فعالان فنی و حرفهای، حتی در حد ارائه لیست مشاغل فنی مورد نیاز خود برای تشکیل کلاسهای آموزشی آن توسط سازمان فنی و حرفهای خودداری میکند. در حالی که اجرای پروژههای متعدد پتروشیمی در قالب بدل شدن سواحل مکران به قطب سوم توسعه این صنعت تنها نفعی خواهد بود که برای نیروهای غیربومی در نظر گرفته شده، ولی اکنون آلودگی و مشکلات محیطزیستی ناشی از احداث این پروژهها دامن مردمان این استان را خواهد گرفت. متاسفانه در سایر حوزهها نیز اوضاع بر همین منوال است.
در بحث تولید و توسعه واحدهای صنعتی برخی از واحدهایی که در سطح استان فعال هستند، در سیستانوبلوچستان حساب بانکی ندارند، به این معنا که نقدینگی آنها در بانکهای استان به گردش در نمیآید و کمکی به استان نمیکند. پیمانکارانی که خارج از استان استخدام میشوند، نه حساب بانکی در استان دارند و نه ارزشافزوده و مالیات پرداخت میکنند. این مسائل، در پیشرفت استان تاثیرگذار است و بسیار مهم است کسانی که در استان فعالیت میکنند در مسائل گوناگون استان نیز تاثیرگذاری داشته باشند.
هر چند در آزمونهای استخدامی و علمی تواناییهای فردی حرف اول را میزند، اما در اینگونه مسائل با توجه به شرایط استان سیستانوبلوچستان میتوان برای افراد بومی امتیازاتی را در نظر گرفت.
لازم به ذکر است که میتوان از آزمونها و استخدام نیروهای شایسته ولی غیربومی در استان در ردههای که نیاز به توانایی و قدرت علمی دارد و فعلا نیروی بامهارت و متخصص در آن حوزهها وجود ندارد، دفاع کرد اما استخدام نیروهای خدماتی و ردههایی که نیاز به مهارت علمی بالایی ندارد از خارج استان قابل دفاع کردن نیست.
در آخر نیز لازم است به مسوولان و نمایندگان و دستاندرکاران صنعت استان یادآوری کرد که وقتی منطقه برای آنها محیطی بخشنده است، آنان نیز متقابلا باید برای این محیط بخشنده باشند.
*کارشناس مسائل اجتماعی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد