18 - 02 - 2024
گناهمان این است که عاشق تئاتر هستیم
محسن علیمحمدی بازیگر و کارگردان نمایش «رکوئیم برای یک راهبه» با اشاره به فضاسازی این اثر نمایشی که درباره قضاوت است، در مورد چالشهای کارگردانی در تئاتر گلایههایی را مطرح کرد.محسن علیمحمدی کارگردان نمایش «رکوئیم برای یک راهبه» که در تماشاخانه اهورا روی صحنه است، درباره این اثر نمایشی گفت: این نمایشنامه نوشته آلبر کامو و برگرفته از رمان ویلیام فاکنر است از این رو برای جستوجو در فضا و سبک نوشتاری اثر باید آثار ویلیام فاکنر مورد بررسی قرار گیرد. فضای داستان معمایی و سبک نوشتاری از جریان سیال ذهن بهره میگیرد.
وی ادامه داد: شاید مخاطب امروزی بیش از هر چیز در این روزگار درگیر قضاوت و رنج است، در این اثر مخاطب همانند یک کارگاه کشف و مانند یک قاضی در هر لحظه شخصیتها را قضاوت میکند و گاهی ممکن است خود او با رنجی که شخصیت میکشد همذاتپنداری کند. شاید این موضوع وجه اشتراک با مخاطب امروز ما باشد، مخاطبی که این روزها آنقدر درگیر است که شاید بیشتر به دنبال فرصتی باشد برای تسکین و التیام از رنجی که میکشد و ناخواسته جذب آثار کمدی و شادیآوری شود که دور از هر اندیشهای است و تنها مسکنی برای التیام لحظهای اوست. البته که آثار کمدی فاخر و اندیشمندانه زیادی وجود دارد که تاملبرانگیز و فرهنگساز هستند. علیمحمدی درباره چالشهایی که برای اجرای این متن داشته است، بیان کرد: عمیقترین چالشی که بر سر راه کارگردان وجود دارد، تمام و کمال اجرا کردن متنی است که برای اجرا انتخاب میکند. جدا از آن میتوان به بخش اقتصادی اشاره کرد چون بدون پشتوانه مالی که در تمام بخشها اثر سوء خود را میگذارد، نمیتوان اثری روی صحنه برد؛ از جمله هزینههای ابتدایی پیش تولید، دستمزد عوامل، مکان تمرین، هزینههای جاری تمرینها، گرفتن سالن اجرا، تبلیغات و…
این کارگردان افزود: از این چالشها که بگذریم، زمان و مکان اجرا و توانایی گروه برای گرفتن یک سالن استاندارد که علاوهبر بخش اقتصادی نیازمند روابطی نیز است، اهمیت دارد. در شرایط فعلی حداقل سرمایه برای بردن یک اثر روی صحنه ١۵٠ میلیون تومان است، البته اگر عوامل کار با شما همراه باشند و طلب دستمزد واقعیشان را نکنند یا به صورت افتخاری شما را همراهی کنند. حال با شرایط فعلی که بیشتر از مخاطبان خود همکاران تئاتری کار همدیگر را به صورت مهمان میبینند بردن یک اثر روی صحنه هیچ توجیه اقتصادی ندارد و تماما ضرر است. تنها گناه ما این است که عاشق کارمان هستیم و اگر اندوختهای شخصی داریم در این راه استفاده میکنیم تا شاید بتوانیم اثری خلق کنیم. علیمحمدی درباره انتخاب این نمایشنامه توضیح داد: دلیل انتخاب متن توفیق اجباری بود، کارگردانی این متن را انتخاب کرده بود و برای بازی در این اثر از من هم دعوت کرد، سه بار تاریخ اجرا تعیین کرد (آبان، آذر و دی) و در نهایت گفت که به دلیل هماهنگ نشدن سالن و مسائل مالی مطرحشده از سوی سالنها کار را اجرا نمیبرد، این شد که من و مجری طرح نمایش خانم سلیمی تصمیم گرفتیم برای ضایع نشدن حق بازیگران و از بین نرفتن زحماتمان از اول این کار را طراحی کنیم و نمایش را روی صحنه ببریم. وی درباره وفادار بودن به متن آلبر کامو یادآور شد: تلاش کردیم هیچ دخلوتصرفی در متن ایجاد نشود، اما در هر صورت این نمایش در بعضی موارد با اصلاحیه روبهرو شد و برای کم کردن زمان نمایش و قرار گرفتن در باکس اجرایی سالنها نیز ناگزیر بخشهایی از آن را حذف کردیم. علیمحمدی در پایان درباره همزمانی بازی و کارگردانی این اثر عنوان کرد: کارگردانی کردن و بازیگری همزمان روی صحنه، جزو عجیبترین تجربههایی بود که داشتم. انگار دو روح در یک پیکر روی صحنه است و هر کدام کاری انجام میدهد. این کار تمرکز عجیبی میطلبد چون باید همچنان که شخصیت نمایش را عینیت میبخشید، حواستان به میزانسنها، نحوه بیان بازیگران، احساسشان روی صحنه، رفت و آمد نور و موسیقی و تعویض صحنه، اتفاقات ناگزیری که روی صحنه میافتد، صداهای مزاحمی که ممکن است از بیرون سالن اجرا را تحت شعاع قرار دهد و خیلی موارد دیگر باشد. رسیدن به کیفیتی بالا در هر دو زمینه، نیازمند تلاش و تمرکز بسیار بالایی است.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: نانسی خدمتکار خانواده استیونز، فرزند ۶ ماهه آنها را به قتل رسانده است، رای دادگاه اعدام اعلام شده و تلاشهای وکیل نانسی که عموی خانواده استیونز است، برای تبرئه او ادامه دارد… سمیرا سلیمی، محسن علیمحمدی، باران ستوده، فرشاد کوکبیان، یحیی گلنسایی، مهدی فرتاش، آرمان کارخانه و پریچهر ریالی بازیگران این اثر نمایشی هستند که تا ۴ اسفند ساعت ۲۰:۴۵ در تماشاخانه اهورا روی صحنه میرود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد