20 - 07 - 2024
کنترل انتظارات شفافیت و اعتبار میخواهد
سیدفواد حسینی*- معرفی مفهوم انتظارات به یک انقلاب در علم اقتصاد تعبیر میشود که حکایت از اهمیت موضوع دارد چراکه انتظارات عوامل اقتصادی رابطه دوسویه با متغیرهای دیگر از جمله تورم دارد. برای مثال انتظارات تورمی بالا اگر به شکل خود محقق شوند تورم ایجاد میکند و از سوی دیگر تورم نیز باعث شکلگیری انتظارات تورمی و ماندگاری آن میشود. انتظارات اقتصادی به تعبیری آیندهنگری و پیشبینی افراد نسبتبه آینده است که بر فعالیتها و تصمیمات امروز آنها تاثیر میگذارد. طی یکسال گذشته نهادهای مختلفی روی موضوع انتظارات اقتصادی و بهخصوص انتظارات تورمی کار کردند. این تلاشها شامل انتشار کتاب، دورههای آموزشی، نظرسنجیها و حتی پروژههای تحقیقاتی مبتنیبر هوشمصنوعی است که عمدتا با هدف سنجش انتظارات انجام گرفته است. اولین نتیجه و نمود این فعالیتها ورود اصطلاح انتظارات و تحلیل آن در سطح رسانهها و حتی سیاستمداران است. با این حال به نظر من انتظارات برای بانک مرکزی نسبت به دیگر نهادها مهمتر است چراکه ارتباط مستقیمی با عملکرد و حتی اثرگذاری سیاستهای اعمالشده توسط این نهاد دارد. در واقع اگر سیاستهای بانک مرکزی در جهت کاهش تورم باشد اما به دلایلی جامعه به کاهش تورم خوشبین نباشد، اثرگذاری این سیاست کاهش پیدا خواهد کرد و حتی میتوان تصور کرد که سیاست بانک مرکزی بیاثر شود و تورم افزایش یابد. اساسا یک رکن اصلی در سیاستگذاری کنترل و جهتدهی به انتظارات آحاد جامعه است. لازمه توان و قدرت جهتدهی برای بانک مرکزی در درجه اول شفافیت و در درجه دوم شهرت و اعتبار بانک مرکزی است یعنی اگر بانک مرکزی جهت کنترل تورم بخواهد سیاستی را اعمال کند، نرخ بهره را افزایش دهد یا رشد نقدینگی را به طریقی محدود کند، باید آن را با شفافیت تمام به اطلاع جامعه برساند. در عین حال این نهاد باید نزد افکار عمومی آنچنان معتبر باشد که اگر سیاست خود را اعلام کرد جامعه بداند که این سیاست حتما انجام میشود و نتیجه خواهد داد. متاسفانه در ایران نهادهای سیاستگذار مختلف از بانک مرکزی تا وزارت صمت با درجات مختلفی فاقد شفافیت و اعتبار لازم برای اعمال سیاستهای خود هستند. برای مثال اگر وزارت صمت بگوید بنا دارد که واردات خودرو را آزاد یا تولید خودرو قرار است افزایش پیدا کند اما این اقدامات را انجام ندهد به اعتبار خود لطمه زده و در هر موردی دیگر که بخواهد سیاستی را اعمال کند، جامعه به سرعت مسوول مربوط را قضاوت میکند و میگوید مانند قبل انجام نخواهد شد.
برای بانک مرکزی هم چنین وضعیتی وجود دارد. اگر بانک مرکزی اعلام میکند که فلان پول بلوکه شده در خارج از کشور آزاد شده است ولی در عمل اتفاقی رخ ندهد، اعتبار بانک مرکزی در این زمینه خدشهدار خواهد شد. همچنین در حالی که بانک مرکزی توانسته به کمک سیاست کنترل مقداری ترازنامه بانکها رشد نقدینگی را تا حدود 25درصد کاهش دهد اما تورم آنطور که باید کنترل نشده، نشانگر عدم کنترل موثر انتظارات تورمی است. براساس بسیاری از نظریهها تورم در بلندمدت معلول مقدار تولید و نقدینگی است. در کوتاهمدت نیز متغیرها و اتفاقات از کانال انتظارات تاثیر خود را بر تورم میگذارند. یکی از سیاستهای خوبی که بانک مرکزی به دنبال آن بود کاهش رشد نقدینگی و کنترل ترازنامه بانکهاست، هر چند در جزئیات کارشناسان و متخصصان اختلافنظرهایی داشته باشند اما این سیاست توانست رشد نقدینگی را با شیب بالایی کاهش دهد ولی موفق به کنترل تورم نشد. برای مثال مطابق گزارش مرکز آمار تا اردیبهشت سال 1403 در 12ماه منتهی به این ماه نسبت به دوره مشابه سال قبل شاخص قیمت تولید در بخش خدمات نزدیک به 50درصد (8/49) افزایش داشته است. همچنین تورم ماهانه براساس گزارش همین بانک مرکزی طی سالهای مختلف (از 1400 تا خرداد 1403) تغییرات بنیادی نداشته است. از سوی دیگر بانک مرکزی توانسته است نرخ رشد شاخص مصرفکننده را نسبت به نیمه انتهایی سال 1401 کاهش دهد. نرخ رشد نقطهبهنقطه شاخص قیمت مصرفکننده در فروردین 1402 معادل 55درصد بوده و با اقدامات بانک مرکزی این نرخ به حدود 32درصد در خرداد 1402 کاهش یافته است. این در حالی است که این نرخ در فروردین سال 1400 نیز معادل 51درصد بود که در طول سال کاهش یافته و به عدد 32درصد در فروردین 1401 رسیده اما پس از آن افزایشی چشمگیر را تجربه کرد و در تیرماه آن سال به 49درصد هم رسید. بخشی از این تغییرات در تورم را باید از مسیر انتظارات در کنار تحولات سیاسی داخلی و خارجی بررسی کرد بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بانک مرکزی با مدیریت دکتر فرزین توانسته است از گسترش و افزایش انتظارات تورمی جلوگیری کند اما در ساختارهای تورمی به نظر تغییری رخ نداده است. بالطبع و براساس مقدمهای که بیان شد، انتظارات از واقعیتهای اقتصادی شکل میگیرد، هر چند که در کوتاهمدت ممکن است صحبت یک سیاستمدار یا پروپاگاندای رسانهای انتظارات را کمی منحرف کند، چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی اما در بازهزمانی کوتاهی آحاد جامعه انتظارات و نگرش خود را نسبت به آینده تعدیل خواهند کرد.
*کارشناس اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد