6 - 04 - 2020
کرونا دشمن مفیدی است؟!
دکتر صلاحالدین هرسنی*
وقتی حسن روحانی در سال ۱۳۹۷ در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل گفته بود در مدت کمتر از دو سال توانسته به دستاوردهایی فراتر از همه روسای جمهور تاریخ کشورش دست یابد، کمتر کسی بود که نخواهد این سخن روحانی را به شوخی تفسیر نکند. البته در همان هنگام، این سخن او موجب خنده نیشدار حضار حاضر در مجمع شده بود.
اگرچه این سخن روحانی از عنصر واقعیت و حقیقت خالی بود و حکم لافی در غربت را داشت، اما هدف روحانی آن بود که نشان دهد اگر ایران در پی خروج آمریکا از برجام و به دنبال برقراری نظام تحریمها با مشکلی در عرصه اقتصاد مواجه نشده و شرایط موجود در آن عادی و طبیعی است، آن را مدیون دشمنی شخصی چون ترامپ است و ترامپ با وجود همه ایران آزاری و رفتارهای ایذاییاش دشمن مفیدی است.
در حقیقت باور روحانی در آن هنگام این بود که ترامپ با وجود همه نابخردی، بیکفایتی و بحران مشروعیت، آدم پیچیدهای نیست و برخلاف اسلافش یعنی بیل کلینتون، بوش و اوباما نهتنها پیچیده حرف نمیزند بلکه هر آنچه در دل دارد، بر زبان میآورد و البته که قطار سیاستش همواره خالی میرود. به این ترتیب و بر رفتاری که در روانشناسی شخصیت ترامپ حاکم است، راهبردهایش در قبال ایران بهتر از دوستان پاندولیسم و نامطمئنی چون شی جین پینگ، ولادیمیر پوتین، مرکل، جانسون و ماکرون است، چون به دولتمردان و مسوولان ما آموخته است که میتوانند با باورها و با اتکا به ظرفیتهای خود، خودکفا باشند و حتی در سختترین تحریمهای بی رحمانه، کشورشان را اداره کنند و از آن عبور کنند. در حقیقت مفهوم و تفسیر سخن روحانی آن بود که ترامپ ناخواسته و بدون آنکه خود بداند، سکوی پرتاب ایران شده است و او به ما درس استقلال آموخته و به ما یادآور شده است که میتوانیم روی پای خود بایستیم، از بیگانگان تمنا نکنیم و کمبودها را با تلاش و مجاهدتهای خود جبران کنیم.
البته شرایط حاکم لااقل از فردای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۹۷ تا به امروز نشان میدهد که ادعای روحانی تا چه میزان قابل راستیآزمایی است و همگان میدانند که سخنان روحانی بیشتر ترجمان یک احساس بود تا تصویر واقعیت. در شرایط حاضر استعاره مفید بودن دشمنی چون ترامپ روی سکه دیگر مفید بودن دشمن بیرحمی چون کروناست و کارکردش تابع همان قواعدی است که بر رفتارهای ترامپ لااقل درباره ایران جاری است و …
… به مصداق (از قضا سرکنگبین صفرا فزود) هر چه بر انزجار، خوفناکی، نفرت و هراس کرونا افزوده میشود، به جهت آنکه میخواهد درسهایی را به ما بیاموزد و البته پرده از برخی واقعیت ها نیز بردارد، زیاد هم شوم نیست و شاید هم مفید باشد که هست به گونهای که همین دشمن خوفناک، منزجر و البته پرتنفر و مرگبار در شرایط حاضر توانسته است دست مسوولان ما را بار دیگر در ناتوانی مدیریت بحران رو کند. به ما آموخته است که برخلاف الگوهای حکام، سلامتی باید زیربنا باشد نه ثروت، اقتصاد و پول و چهبسا که هم اینک ثروتمندن و متمولان مبتلایی حاضرند که بی پولی و گرسنگی شب را تحمل کنند، اما از خطر و ابتلا کرونا در امان بمانند و به مصیبت آن گرفتار نشوند.کرونا به ما آموخت که سلامت و درمان نیز مانند همه مقولههای دیگر سیاسی شده است و دولت قصد ندارد از وارونگی آمار تلفات کرونا و حتی برای برونرفت از پنهانکاری و دیرفهمی خود، تلاش کند. کرونا به ما آموخت که خیلی خوشبینانه است که بخواهیم روی حمایتهای دولت برای مبتلایان حساب باز کنیم. کرونا مرز شیفتگان و فرشتگان خدمت را با مدعیان بیهنر و برج عاجنشین جدا کرد. کرونا در کنار اپیدمی و پاندمی خود، مهربانی، نوعدوستی و همدردی را نیز هرچند موقتی و موسمی همهگیر کرد و به ما آموخت که اقدامات پیشگیرانه را جهت سلامت جامعه و همنوعان خود بهجا آوریم و خود طبیب خود باشیم. کرونا به ما آموخت که سلامتی گوهر تاجی است که بر سر شخص سالم قرار دارد که فقط افراد مریض و ناتندرست قادر به درک و اهمیت آن هستند. کرونا به آموخت که مرگخواهی برای دیگران را امری مذموم بدانیم و اینکه نباید برای عادی و طبیعی جلوه دادن شرایط کرونایی کشور، کارنامه و عملکرد دیگران در مهار و شکست این پاندومی را سیاه نشان دهیم. کرونا به ما آموخت که اگر در این شرایط پاندمی، کارنامه و عملکرد دیگران را کوچکنمایی و سیاهنمایی کنیم، نه آنکه چیزی بر اهمیت و بزرگی ما اضافه نمیکند و افتخاری را هم برای ما ایجاد نمیکند بلکه ما را در خودفریبی غرق میسازد که خود فاجعه بزرگی است و از همه مهمتر آنکه کرونا موجب افزونزدایی و خرافهزدایی از برخی از باورهای غیرعلمی شد و اینکه به ما آموخت که با کرونا باید جدی رفتار کرد و نباید با دشمنی چون او به اسلحه افسون و جادو به جنگش رفت و شکستش داد.
* کارشناس مسائل بینالملل
S.Harsani.k@gmail.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد