25 - 11 - 2024
ژئواکونومی گاز
عرفان ناظریه- در حالی که رقابتهای ژئوپلیتیکی بیشترین نقش را در رفت و برگشتهای کشورهای خاورمیانه، جنوب آسیا و آسیای مرکزی دارند، اما با این حال مسائل ژئواکونومیکی و مناسبات اقتصادی نیز از اهمیت بالایی در مناطق یاد شده برخوردار هستند. این تبادلات که بیشتر از همه ذیل نفت و گاز میگردد، خود را در اشکال رقابت و همکاری نمایان میکند. در همین راستا یکی از مهمترین پروژههای اقتصادی در این امر، موضوع انتقال و صادرات گاز ایران به کشورهای پاکستان و هند موسوم به «خط لوله صلح» است. در واقع هرچند که تهران آمادگی فنی و سیاسی برای انجام این موضوع را داشت، اما شرایط بینالمللی تا به امروز مانع از به سرانجام رسیدن خط لوله صادراتی فوقالذکر شده است.
با این همه، رقبای ایران همچون ترکمنستان در این زمینه ساکت ننشسته و سعی کردند در این سالها خود را به عنوان یک آلترناتیو (جایگزین) به اسلامآباد و دهلینو معرفی کنند. در واقع هرچند که عشقآباد از چند سال پیش و تحت عنوان «خط لوله تاپی» سعی در انتقال گاز به کشورهای پاکستان و هند را از طریق خاک افغانستان داشت، اما تحولات امنیتی و ژئوپلیتیکی منطقه آسیای مرکزی در این سالها، مانع از کامیابی کامل این پروژه شد. با این حال، دیدار چند روز پیش وزیر نفت پاکستان با سفیر ترکمنستان در اسلامآباد و گفتوگو ذیل مساله دریافت گاز طبیعی از عشقآباد، سیگنال دور جدیدی از ارتباطات و تعاملات طرفین برای به سرانجام رساندن خط صادرات گاز ترکمنستان- پاکستان- هند را مخابره کرد.
خط لوله صلح؛ منفعت بر باد رفته؟
در همین راستا گفتنی است که سخن پیرامون شکلگیری محور صادراتی 2700کیلومتری گاز ایران به پاکستان و هند در سال1990 میلادی مطرح شد. به گزارش ایسنا، پیشبینی شده بود که در صورت توافق نهایی، ۱۱۰۰کیلومتر از این خط لوله در ایران، ۱۰۰۰کیلومتر در پاکستان و ۶۰۰کیلومتر در هند احداث شود. طبق طرح اولیه قرار بود روزانه ۱۵۰میلیون مترمکعب گاز ایران به هند و پاکستان صادر شود. از این مقدار، ۹۰میلیون مترمکعب برای هند و ۶۰میلیون مترمکعب برای پاکستان در نظر گرفته شده بود. با این حال هند به بهانههایی درباره امنیت و قیمت معاهده، نسبت به آن سرد شده و از تعهد سهجانبه کنارهگیری کرده و از آن پس، این پروژه به عنوان خط لوله آیپی به معنای انقال گاز از ایران به پاکستان شناخته شد. بعد از آن در سپتامبر۲۰۱۲، عملیات اجرایی معاهده آغاز شده و روسای جمهور وقت ایران و پاکستان توافق کردند که در این زمینه همکاری داشته باشند؛ براساس این همکاری، پیشبینی شده بود پاکستان نیز خط لوله خود را طی ۲۲ماه تا مرز ایران بکشد.
طبق بندهای مندرج در این قرارداد، هر یک از طرفین که در مهلت مقرر یعنی تا 31دسامبر۲۰۱۴ به تعهدهای خود عمل نکند، باید بابت هر روز تاخیر، مبلغ مشخصی به طرف مقابل جریمه پرداخت کند. اکنون حدود 10سال است که این ضربالاجل سپری شده و هنوز هم از جانب پاکستان اقدام موثری صورت نگرفته است؛ کوتاهیای که کارشناسان اصلیترین دلیل آن را فشارهای ایالاتمتحده آمریکا میدانند. در واقع وابستگی بالای اقتصادی و امنیتی اسلامآباد به واشنگتن، این فرصت را به طرف آمریکایی داده تا بتواند با اهرم فشاری قوی، خواستههای خود را درخصوص جلوگیری از راهاندازی این خط لوله پیادهسازی کند.
خط لوله تاپی و معمای امنیت انرژی
از سوی دیگر خط لوله رقیب ترکمنستان- پاکستان- هند نیز از سال 2015 رنگ و بویی عملیاتی و میدانی به خود گرفت. در واقع ساخت این خط لوله در اواخر دهه 1990 میلادی مطرح شد و شرکتهای
Unical و Argentinian Bridas برای مدیریت این خط لوله گاز که طول آن 1814کیلومتر بوده و در صورت اجرا و تکمیل، ظرفیت خواهد داشت که سالانه ۳۳میلیارد مترمکعب گاز را از ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند انتقال دهد، با یکدیگر رقابت کردند. در این میان، شرکت Unical توانست با حمایت واشنگتن قراردادی را با طالبان برای سرمایهگذاری در پروژه انتقال گاز از ترکمنستان در سال1998 میلادی امضا کند، اما شروع کار را به دلیل رقابت منطقهای و به بهانه اینکه طالبان نیاز به تشکیل یک دولت به رسمیت شناخته شده بینالمللی دارد، به تعویق انداخت. خبرگزاری الجزیره به نقل از وکیل احمد، وزیر خارجه سابق افغانستان خبر داد که دولت ترکمنستان در آن زمان تحت نفوذ روسیه بود و شرکت آرژانتینی بریداس را ترجیح میداد. با این حال بعد از آغاز نمادین فاز اجرایی این پروژه در سال۲۰۱۵ در ترکمنستان، یک مراسم نمادین دیگر در سال۲۰۱۸ برای شروع عملیات اجرایی این طرح انتقال گاز در ولایت هرات افغانستان با حضور مقامات عالی وقت چهار کشور برگزار شد اما روند اجرا بدون کوچکترین پیشرفتی کاملا راکد و مسکوت ماند. در واقع اصلیترین دغدغه و دلیل تعلل طرفین در این امر، تحولات داخلی افغانستان و موضوع ناامنی خاک این کشور بود زیرا دولتهای دخیل در این پروژه معتقد بودند رژیم طالبان توانایی برقراری امنیت انرژی را در سرزمین تحت سلطهاش ندارد؛ دغدغهای که البته با گذشت سه سال از روی کار آمدن طالبها و برقراری نسبی امنیت در افغانستان تا حدودی برای ترکمنستان و کشورهای مقصد پروژه برطرف شده است. طبق برآوردهای اولیه، اجرای این پروژه به اعتباری بیش از ۱۰میلیارد دلار نیاز دارد که بعید به نظر میرسد افغانستان و ترکمنستان بتوانند به تنهایی چنین سرمایهگذاری سنگینی را انجام دهند، بنابراین چالش اقتصادی و تامین سرمایه نیز از دیگر موانع این پروژه است. با این حال خبر «اندیشکده اقبال» پیرامون دیدار چند روز پیش مصدق ملک، وزیر نفت پاکستان با آتاجان موولاموف، سفیر تاجیکستان در اسلامآباد و ابراز علاقه دولت پاکستان برای دریافت گاز طبیعی از عشقآباد، سیگنال دور جدیدی از ارتباطات و تعاملات طرفین برای به سرانجام رساندن خط صادرات گاز ترکمنستان- پاکستان- هند را مخابره کرد.بهرهگیری ژئوپلیتیکی زیر سایه ژئواکونومیک
در نهایت گفتنی است که کشورها براساس اصل معروف پیگیری منافع شخصی خویش عمل کرده و سعی میکنند با ایجاد گزینههای متنوع، خود را وابسته به یک بازار و دولت خاص نسازند. پاکستان هم از این امر مستثنی نبوده و طبیعتا سعی میکند با پیشبرد همزمان پروژه خط لوله تاپی و آیپی (همان خط لوله صلح)، هرکدام را که نزدیکتر به حالت عملیاتی شدن است، اجرایی کند. با این حال گفتنی است که خط لوله صلح تنها منفعتهای اقتصادی برای ایران نداشته و تهران میتواند از آن بهرهگیری ژئوپلیتیکی و امنیتی نیز بکند. در واقع همکاری و مشارکت دو طرف برای مدیریت و مرتفع کردن چالشها و مسائل امنیتی مانند روبهرو بودن هر دو دولت با تجزیهطلبی بلوچی و حضور گروههای تروریستی در خاک پاکستان که امنیت ملی ایران را تهدید میکند، میتواند زیر سایه مناسبات قوی اقتصادی شکلی مستحکمتر به خود بگیرد. به هر حال فراموش نکنیم که به لحاظ نظری و حتی تجربه تاریخی، همکاری اقتصادی یکی از موثرترین مکانیسمها و عوامل همگرایی سیاسی و مشارکتهای امنیتی است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد