پیوند آینده سیاسی حسینی با بومرنگ خشم

«جهان‌صنعت»‌- انتشار ویدئویی از یکی از چهره‌های سیاسی وابسته به برخی جناح‌های درون حاکمیت، در حالی با واکنش انتقادی کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شده که این بار سیدمجید حسینی، از چهره‌های نزدیک به رییس مجلس انقلابی است که در خیابان‌های ونکوور کانادا مشغول گشت و گذار است. سیدمجید حسینی که البته آن‌طور که در همین ویدئوی پربازدید نیز گفته، مدتی است از قالیباف فاصله گرفته، در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر از فعالان ستادی ابراهیم رییسی بود و به این اعتبار، احتمالا دوری مقطعی‌اش از رییس مجلس انقلابی نیز صرفا یک اختلاف موردی و جزئی بوده و چندان حائزاهمیت نیست. به بیان دیگر، حتی اگر این ادعا را از این چهره سیاسی به‌اصطلاح نواصولگرا بپذیریم، باز نمی‌توانیم منکر آن شویم که او کماکان از نیروهای فعال در جناح نزدیک به دولت انقلابی است. حسینی که در دوران شهرداری قالیباف، از یاران بسیار نزدیک به او بود و حتی در جریان انتخابات ۹۶ نیز به‌شدت در ستاد انتخاباتی قالیباف فعال بود، در واقع همان کسی است که ایده تبلیغاتی اصلی ستاد قالیباف در آن انتخابات را پیشنهاد کرده بود؛ ایده‌ای بر پایه دوقطبی‌سازی طبقاتی در جامعه که در آن سعی شده بود دولت اعتدالی وقت به ریاست‌جمهوری روحانی و مدیریت شماری از اقتصاددانان معتقد به اقتصاد بازار را با برچسب «لیبرال‌»، به‌عنوان اقلیتی ثروتمند معرفی کند و چهره آنان را به‌عنوان گروهی که تنها ۴ درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند، در مقابل اکثریت ۹۶ درصدی جامعه، تخریب کند. مغز متفکر ستاد قالیباف که زمانی خود را متعلق به جریان به‌اصلاح نوچپ‌گرای جناح اصولگرا معرفی می‌کرد و فراتر از آن، بسیاری از چهره‌های سرشناس سیاسی و فرهنگی کشور را صرفا به‌دلیل اقامت موقت در کانادا مورد انتقاد قرار می‌داد، حالا عملا پا جای پای همان کسانی گذاشته که زمانی آنان را جماعت ۴ درصدی معرفی می‌کرد.
این در حالی است که همزمان با انتشار ویدئوی جدیدی که سیدمجید حسینی را در حال گشت و گذار در ونکوور کانادا نشان می‌دهد که با پالتوی برند، سوار خودروی بسیار گران‌قیمت خود می‌شود، ویدئوی دیگری نیز از یکی از مصاحبه‌های قدیمی‌تر او منتشر شده که در آن، به برخی چهره‌های صنعت سرگرمی و سینما به‌دلیل سفر به کانادا و دیگر کشورهای خارجی برای به دنیا آوردن فرزندانشان، انتقاد می‌کند. جالب آنکه حسینی در بخشی از آن مصاحبه نه‌چندان قدیمی که توسط رسانه عبدی‌مدیا منتشر شده و ظاهرا مربوط به گفت‌وگوی تصویری شهریورماه ۹۸ او با «پایگاه خبری تحلیلی پارسینه» است، از سفر رامبد جوان به کانادا و برخی اظهارات صادق زیباکلام انتقاد می‌کند و می‌گوید: «آینده من و یک کانادایی به هم پیوند نخورده است!»
جالب آنکه اردیبهشت‌ماه سال گذشته نیز انتشار عکسی از سیدمجید حسینی در دوبی که ظاهرا همراه با زنی بدون حجاب اسلامی در یک رستوران نشسته بود، با واکنش مشابه کاربران مواجه شده بود، آن هم فارغ از پوشش زنی که ظاهرا همراه این چهره اصولگرا بود، پوشش خود حسینی نیز موجب شگفتی و البته انتقاد شماری از کاربران شده بود. آن زمان این چهره ارزشی بالاخره واکنش نشان داد و در اینستاگرام نوشت: «تخریب‌ها را در ایامی که پسرم در فشار بیماریست به اوج رساندند! در سفری که قبلا جهت گرفتن ویزای کانادا (به دعوت و هزینه و برای دیدن برادرم در کانادا) به دوبی رفتم، از غذا خوردن من همراه همسر هم‌شاگردی سابقم- که آنجا هر دو‌ به من کمک کردند- عکس‌هایی منتشر کردند.» آنچه از این جالب‌تر بود، اینکه سیدمجید حسینی حتی در جریان دفاع از خود نیز از اتهام‌زنی و طرح تئوری‌های توطئه همیشگی‌اش دست برنداشت و در ادامه با استفاده از هشتگ «مافیای پزشکی»، نوشت: «اینکه در همه احوال علیه من تخریب می‌کنید؛ یعنی جان به لبتان رسیده! آماده باشید! حرف‌های جدید دارم! مافیای تخریب.» این در حالی بود که او در آن زمان، اضافه کرده بود که «به‌رغم پیگیری‌های برادر و هم‌شاگردی‌ام، نتوانستم ویزای کانادا را بگیرم. عجیب است دوستان مافیا دغدغه حجاب پیدا کردند!»
هرچه بود اما حالا روشن شده که دولت کانادا همان زمان یا شاید چندماه بعد، به او ویزای سفر داده است. با این همه در پی انتشار ویدئوی جدید و بالا گرفتن انتقاد افکار عمومی و کاربران شبکه‌های اجتماعی از رفتار متناقض سیدمجید حسینی، یک روزنامه‌نگار در یادداشتی در پایگاه خبری- تحلیلی خبرآنلاین، نوشت: «مجید حسینی یکی از هزاران قهرمان‌نمای ساخته‌شده پروپاگاندای سیاسی جریان‌های رادیکال صاحب‌رانت قدرت و ثروت در کشور است. او پس از سال‌ها کار با نواصولگراهای مفتخر به تجملگرایی و با استفاده از رانت وابستگی به جریان قالیبافیسم، در یک بزنگاه تاریخی، اینگونه سیبل می‌شود؛ مستاصل و درست در تضاد با همه شعارهای عامه‌فریبی که مدام در نقد و گاه سلاخی دیگران سر می‌داد!» فرهاد عشوندی می‌نویسد: «مجید حسینی تنها یکی از تولید و بازتولیدهای سیستم مروج پوپولیسم در کشور است. مدلی از پروپاگاندا که در آن به سبک تئوری‌های دهه ۳۰ در ارتباطات با تزریق گلوله‌ای و پمپاژ نکات ضربدار به افکار مخاطب و با برساخت فضایی رادیکال، کار را پیش می‌برند. غافل از اینکه اگرچه رادیکالیسم با فریاد بلند شاید در کوتاه‌مدت حربه‌ای برای پیشرفت باشد، اما این کارخانه تولید و بازتولید فرهنگ رادیکال هر روز «نوعشق شهرت‌های جدیدی» را از راه می‌رساند که تشت رسوایی‌شان را نزد افکار عمومی به زیر می‌اندازند!» او همچنین نوشته: «چه تلخ که درست پشت دوربین و آنکه اینچنین به مجید حسینی ده‌ها هزار کیلومتر آن‌طرف‌تر می‌تازد، یکی از تولیدات سیستم مدیریتی خود اوست؛ مجید رسولی طلبه‌ای که پیش‌نماز نمازخانه دفتر شهریاران جوان به مدیریت مجید حسینی بوده!» عشوندی همچنین نوشته: «شما که تولید خشم می‌کنید، هیچ نمی‌دانید این چرخه خشم اثر بومرنگی دارد و خودتان هم روزی اسیرش می‌شوید!»