11 - 07 - 2024
پیامهای محافظهکاران پرنفوذ برای پزشکیان
نادر کریمیجونی
ماه عسل پیروزی به پایان رسیده و از این به بعد اصلاحطلبان و مسعود پزشکیان باید به دنبال اجرای وعدههایی باشند که در طول رقابتهای انتخاباتی به مردم دادهاند. در همین روزهای اخیر خبرهای غیررسمی حاکی از آن است که مسعود پزشکیان برای برعهده گرفتن اعضای دولت خود اعم از معاونان، مشاوران و وزیران از افراد متعددی برنامه خواسته و درصدد تشکیل هرچه سریعتر کابینه است. او به خوبی میداند که دوره ریاستجمهوریاش عملا از هماینک آغاز شده و اگر بخواهد اعتماد ایرانیان به خودش را پاسخ دهد و شهروندان ایرانی را امیدوار نگه دارد و البته امیدوارتر کند، باید این روزها را قدر بداند و مهمانیهای تشریفاتی برای عرض تبریک و… او را از کار باز ندارد.
جالب آن است که همانقدر که متحدان و همراهان نامزد پیروز به کابینه و ترکیب آن چشم دوخته و انتظار دارند که اعضای کابینه از میان کسانی انتخاب شوند که به برنامهها، اهداف و وعدههای پزشکیان نزدیک باشند، محافظهکاران هم به این ترکیب چشم دوخته و درصدد اعمال نفوذ برای تاثیرگذاری بر انتخاب اعضای کابینه هستند. این ادعا که کدام معاون رییسجمهور یا وزیر را چه کسی باید انتخاب کند یا اینکه کدام مقام کشور باید کل کابینه و… را تایید کند، ادعاهایی که اگرچه شنیده میشود اما نباید چندان مورد توجه قرار گیرد چراکه اگر قرار است رییسجمهور به اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران و نقاطی که توسط مقام معظم رهبری تعیین شده دست پیدا کند، باید کاملا در انتخاب همکاران خود آزاد باشد چراکه اگر چنین نباشد نمیتوان از یک تیم ناهماهنگ انتظار نتیجه هماهنگ و ثمربخش داشت.
محمود احمدینژاد که نظرش به برخی محافظهکاران نزدیک بود همیشه بر این نکته تاکید میکرد که کابینه دولت مانند تیم فوتبال است و در این بین رییسجمهور نقش سرمربی تیم را ایفا میکند چون اگر حتی آبدارچی تیم و تدارکات آن با رییسجمهور هماهنگ نباشند، از این تیم ناهماهنگ نمیتوان انتظار پیروزی داشت. از این مثال رییسجمهور پیشین نتیجه میگیریم که حتی کارمندان خرد و پایینرتبه دولت نیز علاوه بر آنکه باید دیدگاهها و اهداف رییسجمهور را باور داشته باشند، باید در جهت حصول و اجرای این اهداف و بنیانها تلاش کنند وگرنه شانس موفقیت رییسجمهور کاهش پیدا میکند.
این نکته مهم است که کسانی که اکنون از موضع ناصح و دلسوز برای کابینه و همکاران رییسجمهور تعیینتکلیف و توصیههای تحکمآمیز میکنند، فردای کار و فعالیت در قبال توصیهها و دستورهای خود چه مسوولیتی برعهده میگیرند؟ تجربه نشان میدهد که چنین افرادی، چه در موقعیتهای ارشد باشند، چه موقعیتهای حزبی و… بالا داشته باشند، در قبال این توصیهها و دستورها هیچ مسوولیتی را برعهده نمیگیرند و حتی وقتی افراد توصیه شده خودشان ضعیف و ناکارآمد باشند، باز هم عملا مسوولیتی متوجه ایشان نیست چراکه این افراد فقط تا مرحله اعمال نفوذ پیش میآیند و در پاسخگویی و مسوولیتپذیری رییسجمهور را تنها میگذارند.
پزشکیان حتما میداند که رفع تحریمها، مرتفع ساختن مشکلات با دولتهای غربی، حل مشکلات مالی با جهان و پایان دادن به پروندههای بینالمللی که علیه ایران تشکیل شده، همراه شدن ایران با جامعه جهانی، رفع محدودیتهای اینترنت، آزادسازی جریان اطلاعات، پاسخگو شدن حکومت در قبال حاکمان و دهها محور دیگر بسیاری از حکومتکنندگان را در جمهوری اسلامی ایران ناراحت و عصبانی میسازد و به همین دلیل پروندههای لاینحل زیادی روی میز دولت وجود دارد که برای حلوفصل آن پیچیدگیهای فراوان و دشواریهای ناامیدکننده در مقابل دولت قرار دارد.
دولت گذشته همه این مسائل را به سادگی پاسخ داده بود اما مشهور است که سادهترین پاسخ لزوما بهترین پاسخ نیست. مثلا وقتی در نخستین کنفرانس مطبوعاتی، از ابراهیم رییسی پرسیده بودند که آیا با ایالاتمتحده رابطه برقرار خواهید کرد، وی گفته بود؛ نه. این پاسخ و رفتاری که در پیرو آن انجام شد، باعث گردید تا تحریمهایی که رییسی و همکارانش و به تبع آنان مردم، بارها از آن گلایه کردند، تشدید شود. یا در مورد حل پرونده هستهای، ایران رفتار توسعهطلبانه در مورد فعالیتهای هستهایاش را تشدید کرده و به عنوان وجهالمصالحه درباره پرداخت مطالبات ایران از آن استفاده کرد. در یک مورد که اروپاییها با ایران برای حل کامل پرونده هستهای همراهی کردند، در لحظات آخر که قرار بود امیرعبداللهیان برای امضای توافق با اروپا راهی وین شود، مذاکرهکنندگان ایرانی خواسته جدیدی به توافق افزودند و به این ترتیب کل توافق نابود شد. آن پرونده کماکان باز است و چشماندازی درباره حل آن وجود ندارد اما همه این پاسخهای ساده به پرسشهای پیچیده آیا نتایج ساده و مطلوب در بر داشته است؟ حتما پاسخ به این سوال مثبت نیست چراکه محفلی نیست که در آن تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان ایرانی حضور داشته باشند و از تاثیر سختگیریها و محدودیتهای اعمال شده علیه ایران گلایه نکنند.
به همین دلیل روشن است کسانی که از دادن پاسخهای ساده و صریح به طرفهای خارجی حمایت میکنند، اصلا نمیتوانند مسوولیت بازخوردها و تبعات همین پاسخها را برعهده بگیرند اما این همه ماجرا نیست؛ پس از گفتوگوی رییسجمهور منتخب با رییسجمهور ترکیه، اعلام شد که دفتر هواپیمایی ترکیش ایرلاین در تهران به خاطر آنچه وجود بیحجاب در آن خوانده شده، تعطیل و پلمب شده است. جالب است که دادستان تهران نیز اعلام کرده که هیچگونه حکمی برای پلمب دفتر مذکور صادر نشده است. در این صورت آیا نیروهای اماکن فراجا خود اختیار تعطیل کردن و پلمب دفتر مذکور را داشتهاند؟ یا این کار به طور خودسرانه انجام شده است. آیا بیحجابی در این دفتر فقط در آن روز انجام شده یا فقط پلیس اماکن از آن آگاه شده است؟ آیا این اقدام پیام به رییسجمهور منتخب بوده است؟ پس چرا کسی مسوولیت اولیه و ارسال این پیام را برعهده نمیگیرد؟
تا چند هفته دیگر مسعود پزشکیان باید کابینه خود را به مجلس معرفی و پس از کسب رای اعتماد، کار خود را به طور رسمی آغاز کند. آنوقت دوره تبریکها، مهمانیها و تشریفات به پایان میرسد و دوره فعالیت جدی و اجرای برنامهها فرا میرسد. هیچ بعید نیست که تاکنون محافظهکاران قدرتمند و پرنفوذ پیامهای جدی به پزشکیان داده و از او خواسته باشند که از برنامهها، اهداف و وعدههایش کوتاه بیاید. این پیامها همیشه محرمانه و مخفیانه نیست و گاهی پیام برای هواداران ارسال میشود تا نامزد پیروز خودش آن را دریابد.
اکنون پرسش آن است؛ آیا پزشکیان این پیامها را دریافت کرده؟ آیا رییسجمهور منتخب این پیامها را پذیرفته است؟ در این صورت چه بلایی بر سر وعدههای داده شده خواهد آمد؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد