17 - 03 - 2020
پیامد عدم مدیریت بحران
مصطفی اقلیما*- بیاعتمادی یکشبه در جامعه رخ نمیدهد بلکه ظرف ۵۰ سال گذشته به طور مستمر و مداوم در جامعه شکل میگیرد. در بحرانهای فردی، او با کمک همنوعان خود مشکل را به راحتی حل میکند. اما زمانی که در یک جامعه بحران اجتماعی به وجود میآید باید در بطن آن به دنبال دلیل مشکل گشت زیرا اگر درباره آن موضوع صحبت و اقدامی شود، دیگر بحرانی پایدار نخواهد بود. در این سالی که گذشت در پس هر اتفاقی مسوولان به هر نوعی بر واقعیت سرپوش نهادند. آنان هیچگاه پاسخگوی مردم نبودند. در حال حاضر بالای ۸۰ درصد بیاعتمادی مردم به دولت وجود دارد. البته این عدم اعتماد مختص به دستگاه دولت نیست حتی زن به شوهر، فرزند به والدین و دوست به رفیق هم اطمینان ندارند. مردم دیگر همانند سابق به رسانههای داخلی اطمینان ندارند به همین دلیل به اخبار غیرموثق فضای مجازی پناه بردهاند. البته نباید فراموش کرد اخبار فضای مجازی صرفا با منفعت شخص نشردهنده مطابقت دارد. بهطور مثال در دوران بحران کرونا بیش از ۱۰۰ نفر بر اثر مسمومیت الکلی جان خود را از دست دادند، زیرا در فضای مجازی خواندند مصرف خوراکی الکل ویروس کرونا را در داخل بدن از بین میبرد. در صورتی که چنین چیزی اصلا امکان ندارد. هرقدر دولت در این مورد به مردم اطلاعرسانی کرد که الکل برای بدن مفید نیست مصرف نکنید اما گوش کسی به این حرفها بدهکار نبود. حال اگر دولت به دنبال راهکاری برای آشتی دوباره با ملت باشد باید حرف و عملش یکی شود. از دروغ بپرهیزد و صداقت را سرلوحه کار قرار دهد.طبق آمارها مردم ایران در صدر افسردهترین مردم جهان هستند زیرا هیچ امیدی به آینده خود ندارند. همچنین جامعهای که فعالیت نمیکند جامعه مرده است. امروزه تمام تحصیلکردههای کشور با داشتن مدارک عالی بیکار هستند. حال در این وضعیت یک ویروس کشنده در سرتاسر کشور شیوع پیدا کرده و دولت از ابتدای امر تاکنون درباره آن با مردم شفافیت نداشته است. گرچه تمام مسوولانی که مدیریت بحران را به دست گرفتند واجد شرایط مدیریت آن نیستند.هنگامی که این اپیدمی فروکش کند بحرانهای دیگری مانند دمل سر باز میکنند، زیرا با وجود این شرایط و رکود اقتصادی تعداد کثیری از مردم بیکار و بیخانمان میشوند. دولت مدام میگوید در خانه بمانید، در صورتی که هیچ حمایت و کمک مالی به زنان سرپرست خانوار و کودکان زبالهگرد نشده است. همین افراد در طول روز با ۲۰۰ نفر انسان مراوده دارند حال اگر یک نفر از آنها مبتلا به کرونا باشد به ۲۰۰ نفر انتقال میدهد و هرکدام از آنان به ۲۰۰ نفر دیگر انتقال میدهند این یعنی شیوع مرگ بهطور ناخودآگاه، مشخص نیست مدیریت بحران در ایران چه میکند!
بارها برای مردم سوال شده که چرا از همان ابتدا دولت شهر قم را قرنطینه نکرد. پاسخ این سوال با کمی تامل بسیار واضح است زیرا توانایی این امر را نداشت. اگر به طور کامل یک شهر را قرنطینه میکرد باید طبق استاندارد بینالمللی برای تکتک خانهها اقلام خوراکی و بهداشتی ارسال میکرد. در صورتی که دولت حتی نمیتواند ماسک را بهطور صحیح در بین مردم توزیع کند. این همه ماسکهای احتکارشده پیدا میکنند، معلوم نیست چرا آنها را به بازار تزریق نمیکنند.نباید فراموش کرد که در این بحران خبرنگارانی صدای مردم شدند و خود در معرض آسیبهای روانی قرار گرفتند. آیا کسی به آنان توجه میکند؟ آیا دولت برای آنها بسته تشویقی حمایتی در نظر گرفته است؟ دولت به جای رایگان کردن پول آب و برق از کیسه خلیفه صاحبخانهها میبخشد. در صورتی که مگر پول برق هر خانه چقدر میشود که دولت حاضر نیست آن را دو ماه رایگان کند. باید واقعبین باشیم، مردمی که دوماه هیچ درآمدی ندارند، اردیبهشت ماه و حتی تا خرداد هم درآمدی نخواهند داشت. با این روشی که مسوولان پیش میروند شکاف بین دولت و ملت روزبهروز عمیقتر خواهد شد.
بهترین کار برای مدیریت چنین بحران دهشتناکی این است که از رهبر عاجزانه خواهش کنیم خودش زمام امور را به دست بگیرد، زیرا تنها ایشان میتواند با امکانات ویژهای که دارد ظرف ۴۸ ساعت اوضاع را کنترل کند. امروزه رییسجمهور نمیتواند هیچ کار مفیدی برای این مملکت انجام دهد زیرا دسترسی به امکانات ندارد و مشکلات را بر گردن مسوول دیگری میاندازد. روحانی که تاکنون نتوانسته مسوولیت قوه مجریه را به خوبی پیش ببرد صددرصد مدیریت چنین بحرانی را هم نمیتواند جلو ببرد. امیدواریم روزی فرا برسد که مسوولان نسبت به اعمالشان در مقابل مردم پاسخگو باشند.
* پدر مددکاری اجتماعی ایران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد