پرسش از بودن یا نبودن ظریف در کابینه

یکم- اینطور که به نظر می‌رسد مجلس قانونگذاری سفت و سخت پای اجرای یک قانون مصوب 1400 ایستاده است و قصد دارد سدی بر‌پا کند که ادامه کار محمد‌جواد ظریف در کابینه ناممکن شود. چرا مجلس چنین سختگیری را اعمال می‌کند؟ آیا مجلس حق دارد چنین اقدامی را در دستور قرار دهد؟ واقعیت این است که دست‌کم در این یک پرونده مجلس بر مر قانون عمل می‌کند و باید حرفش را شنید.
دوم- مگر پیش از این نیز چنین درخواستی از پزشکیان نشده بود و مگر ظریف خودش استعفا نداده بود؟ چگونه شد که او دوباره برگشت و از کدام ساز‌وکار استفاده شد؟ در رخداد پیشین که به رفت و برگشت ظریف از کابینه و به کابینه رخ داد گویا مساله به طور قاطع حل نشده بود و امید بر این بود که اعضای مجلس دیگر کاری با ظریف نداشته باشند که اینگونه نشد.
سوم- راه‌حل چیست؟ راه‌حل این است که قانون یادشده با قانون جدیدی جایگزین شده و بند محدودکننده برداشته شود. خوب این راه‌حل که اعمال شد و دولت لایحه یک فوریتی آورد که یک فوریت آن تصویب نشد.
راه‌حل کلی‌تری وجود دارد؟ راه این است که پزشکیان و ظریف دو نفری در این‌باره صحبت کنند. محور صحبت‌ها می‌تواند این باشد که بودن یا نبودن ظریف در موقعیت لرزان چه سودی دارد‌. به نظر می‌رسد تا اینجای کار ظریف در منصبی که به او داده شده تصمیم فوق‌العاده‌ای که یک مساله را حل کند نگرفته است. جایی که ظریف در آنجا فعالیت می‌کند یک مرکز پژوهشی دارد که بازوی فکری به حساب می‌آید‌ اما تخصص ظریف این مقوله نیست و بیشتر به کار سیاست خارجی می‌آید که می‌توان حتی اگر او معاون ریاست‌‌جمهوری هم نباشد از وی درخواست کرد. بودن یا نبودن ظریف جز یک رو کم کنی به کار دیگری نمی‌آید.