28 - 05 - 2018
واکنش چهرههای سینمایی در شبکههای اجتماعی
پرویز پرستویی
انالله و اناالیه راجعون با نهایت تاسف و تاثر، دقایقی پیش ناصر ملکمطیعی، بعد از تحمل مدتها بیماری و نامهربانی، ستاره ماندگار سینمای ایران دار فانی را وداع گفت. درگذشت این هنرمند عزیز را به خانواده محترمش و جامعه هنری به خصوص هنرمند در غربت بهروز وثوقی تسلیت میگویم. قیصر؛ داداش فرمونت رفت. ناصرخان دیگه ممنوعالتصویر نیستی. تبریک به صداوسیما… تبریک به مسوولان ارشاد اسلامی و تبریک به هنرمندانی که در طول این سالها سکوت کردند ولی حتما در مراسم تشییع در صف اول حضور خواهند داشت.
گوهر خیراندیش
فراموش نمیکنم لحظهاى را که در مقابلت نشستیم و تو بجاى دیالوگ فیلم حرف دلت را زدى و همه را شگفتزده کردى و اشک که امان همه را بریده بود. و همین صحنه بىتکرار ثبت شد.
ناصر عزیز پیشکسوتانى چون شما، فردین، بهروزِ وثوقى، و به قول پرویز پرستویی عزیز پنج تنِ سینما: عزتالله انتظامى، جمشیدِ مشایخى، على نصیریان، داود رشیدى و محمدعلى کشاورز اساتید بىتکرارى هستید که تا همیشه در قلب مردم خواهید بود.
امین حیایی
درد تنها واژهای است که با نگارش عمقش مشخص نخواهد شد بلکه از راه که میرسد خاطرههایت را زنده میکند و به یکباره در قلبت سوزش آن را حس میکنی و امشب با نهایت دردی که در سینه داریم به سوگ هنرمندی خواهیم نشست که با رفتنش به ما ثابت کرد قدر آنها را نمیدانیم و یکی پس از دیگری در کنج دلتنگیهایشان آسمان هنر را ترک میکنند. ناصرخان ملکمطیعی اسطوره بیتکرار، آرامشت ابدی! روحت شاد.
مجید برزگر
شمایل مهم سینماى ایران، تشخص با اعتبار سینماى مردم، خداحافظ. با شما عاشق سینما شدیم. بابت این چهل سال به سهم خودم شرمندهام. ملکمطیعی گفته بود: بهتر بود مودبانه کنار بروم چون افراد جدید نمیخواستند نامشان زیر نام من باشد و من نمیخواستم به ته صف بروم و کسی من را صدا کند. کسی از دوستان من هم نمانده بود. بهروز که به خارج رفت، فردین هم مدتی تقلا کرد تا بتواند کار کند، ایرج قادری هم خواست که کار کند و کار کرد ولی من از کسی تقاضای کار نکردم و خودم را کنار کشیدم.
فریبرز عربنیا
ناصرخان ملکمطیعی هم از میان ما پرکشیدند! روان ایشان شاد شد و شماری فراوان از مردم اندوهگین، اما من به آن کسانی میاندیشم که نگذاشتند بر پرده سینما و صفحه تلویزیون دیده شود. آقایان، روی سخنم با شماست! حالتان چطور است؟ خوب هستید؟ مردم را میبینید؟ جای بزرگ «ناصرخان ملکمطیعی» و «ناصرخان حجازی» را در دلهاشان میبینید؟ چیزی شما را به فکر آن دنیا و آخرین سفر ما آدمها نمیاندازد؟ «وجدان» چند بخش است؟
علی روئینتن
همه میمیریم. ناصر سینمای ایران هم روح به دادارش تقدیم کرد. اما ناصر ملکمطیعی اینک نمرد که دیرزمانی بود کشته شده بود و به کشتنش برآمده بودند. اما زهی خیال باطل. یکی نیست به اینان بگوید که تاریخ و باور تاریخی مردم را نمیتوان زدود. و ممنوعیت؛ محبوبیت را سبب میشود. این بزرگان خاطرهسازان مردماند. تمام که نمیشوند هیچ بلکه هرروز جاودانتر میشوند. آنها با هنرشان مرگ را هم بیاثر کردهاند. بدا به حال ناکسانی که هنر و هنرمند را دربند میکنند و نمیدانند آنان هستند و زندهاند تا عشق زنده است. کاش رفتن ناصر ملکمطیعی درنگی بشود تا بگذارند ماندهها مانند او و فردین در وطن خود غریب نمانند. اگر که چنین باید ناپاک زیست، نه بر مرده که بر زنده باید گریست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد