31 - 08 - 2023
هوش مصنوعی، روابط عمومی و سرنوشت اخلاق
خسرو رفیعی*
یکی از اصولیترین دغدغههای ما، سلامت جامعه است که وابسته به ایجاد جامعهای مستحکم، امیدوار و پویاست. وزارت آموزشوپرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما، رسانههای مکتوب مجازی و البته نهادهایی که در کشور ما برای اخلاق بهتر ایجاد شدهاند، هیچیک وظیفه خود را به خوبی نمیشناسند و روزبهروز فاصله انسان با انسان بودن کمرنگتر میشود. در مسیر بیانتهای رشد و توسعه علوم، نقطههای عطفی ایجاد شدهاند که دگرگونیهای شگرفی را پدید آوردهاند. امروز همه از هوش مصنوعی سخن میگویند و آینده ما را با آن تصویر میکنند. آیا این تغییرات اساسی و دگرگونیهای بنیادی حوزه تفکر و اندیشه را با تمام مدلها و چارچوبهای ذهنی کنار میگذارد؟!
واقعا ما به ذات آن توجه کردهایم؟ ما در راستای وظایف انسانی خود ابعاد وجود و کرامت انسان را پیش روی خود قرار دادهایم؟ «نه»! اگر اینگونه بود که بسیاری از مشکلات برای ما راهحل داشت. وقتی از جهان اینترنت، تحول دیجیتال، نسل چهارم، پنجم و ششم سخن میگوییم، هرچند در کشور عزیزمان در بسیاری از فضاهای ایجادشده مانند هوش مصنوعی، ریزپردازندههایی با حجم بالای اطلاعات مثل چت جیبیتی عقب ماندهایم، اما انگار تنها جایگاهی را که فراموش کردهایم، انسان است. قطعا در جامعهای که اخلاق را فراموش کردهاند بهترین دستاوردهای آن تکیه کردن بر مصنوعات است. دیجیتال را برای رفاه انسان عالی ایجاد کردهاند؛ هوش مصنوعی برای حل بسیاری از مشکلات ما آماده است تا بهترین راهکار را برای بررسی پروژهها ارائه دهد و ما از همین تکنولوژیها هم بسیار عقب هستیم. روابط عمومی که هنوز به یکصد سالگی در جهان غرب پا ننهاده، در کشور ما دوران جوانی است و هیچ مسوولی آن را نشناخته. در کشوری که رقابت مفهوم ندارد، انحصار بر بسیاری از شرکتها و سازمانهای ما سایه انداخته است و معنی مردمداری، اخلاق، شفافسازی، صداقت، مسوولیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و فرهنگ راه خود را گم کرده است. آیا هوش مصنوعی میتواند ما را در بسیاری از این کجرویها هدایت کند و بهترین راه برای اخلاق و راهنما باشد؟ زمانی که هوشنگ پیشدادی، کیومرث و طهمورث، انسان غارنشین و وحشی را اسکان دادند و راههای اجتماعی را به مردم خود یاد میدادند، از آن زمان تاکنون نزدیک به بیش از ۶۰۰۰ سال گذشته است
و زمانی که در موزه زاهدان آثار و بقایای تمدن ایرانیان را مشاهده میکنیم و هیچگونه اسلحهای در آن یافت نمیشود مشخص است که در آن زمان انسانها، انسان بودند و راه هجوم و کشت و کشتار را نمیشناختند. حال چگونه زندگی میکردند ایرانیانی که فقط برای دوستی و کمک به همنوع در کنار یکدیگر زندگی اجتماعی را تمرین میکردند. ولی امروز بشر (انسان نه!) بمب هستهای تولید میکند، انواع موشکهای کشتارجمعی را میسازد، مواد شیمیایی را برای بمباران استفاده میکند، اسلحههای کوچک و بزرگ را برای حمله به دیگران تهیه میکند، مشخص است تکلیف هوش مصنوعی چیست؟ آیا باور کنیم که تکنولوژی جدید به فریاد انسان هم خواهد رسید؟ همیشه زمانی که اسلحهای را در حال ایجاد آن بودهایم از صلح، دوستی و پیشرفت تکنولوژی برای رفاه انسان سخن گفته و دلایل متعددی را گفته و آن را توجیه کردهایم. وقتی که آلفرد نوبل دینامیت را اختراع کرد نمیدانست که از این اسلحه فقط برای رفاه بشر استفاده نخواهد شد و بزرگترین عامل کشتارهای سالهای بعد و آغاز ساخت اسلحههای مخرب خواهد بود. حال، شما جایزه بدهید؛ جایزه، ریاضی، جایزه فیزیک و زیستشناسی ولی روزبهروز جنگها بیشتر، آب و هوا آلودهتر، با بستن سد روی رودخانهها حقآبه دیگر کشورها را از بین بردن و به بهانه تئوری و ایدئولوژی موجب از دست دادن دیگر
انسانها مانند دکتر نادری یا خانم دکتر میرزاخانی استادان برجسته قرن حاضر را از دست دادن.
حکیم عمر خیام به همین دلایل شاید میگوید:
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامد است فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
امروزه که همه از هوش مصنوعی میگویند و آینده زیبایی را برای انسان تنبل و خیالپرور به تصویر میکشند، با دست خود اختیارمان را به کسانی میدهیم که با این روباتها هر آنچه میخواهند، بر ما تحمیل کنند؛ بله هرچه میخواهیم در کمترین زمان با موبایل خود درخواست میکنیم حاضر میشود. غذا، لباس و پوشاک در کمترین زمان ممکن با یک تلفن برای ما حاضر میشود. به راستی چرا در ۴۰ سال اخیر یک دانشمند به دانشمندان ایرانی اضافه نشده؟ چرا دیگر پروفسور حسابی، فردوسی، خیام، عطار، پورسینا، بزرگمهر حکیم و… را نداریم؟ آیا خیام به درستی دریافته بود که آیندهای برای کرامت انسانی وجود ندارد؟ آیا دوستیها، دروغی بیش نیستند؟ مولوی که دارای درجه اجتهاد بود، چرا دینگریز شد؟ چرا شیخ صنعان به بیراهه رفت؟
و چرا سعدی بزرگ میگوید:
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
به راستی هوش مصنوعی با همه مزیتها و کاربردهایش ما را به کجا خواهد برد و فضیلت انسانی چه خواهد شد؟ روابط عمومی به معنی مردمداری، شفافسازی و ایجاد اعتماد در باور مردم به کجا میانجامد؟ به قول اکثر پویندگان این راه، روابط عمومی دیجیتال، روابط عمومی آیندهنگر، روابط عمومی الکترونیک و انواع تعریفهای جدید را جایگزین مردمداری کردهایم و اصول اعتقاد خود را به مفهوم مردمداری یا همان «مدعیالعموم جامعه و مدافع سازمان» در حال فراموش کردن هستیم.
حکیم عطار نیشابوری میگوید:
گم شد از بغداد شبلی چندگاه
کس به سوی او کجا میبرد راه
باز جستندش به هر موضع بسی
در مخنث خانهای دیدش کسی
در میان آن گروه بیادب
چشم تر بنشسته بود و خشک لب
ساحلی گفت ای بزرگ رازجوی
این چه جای توست آخر بازگوی
گفت این قومند چون تردامنی
در ره دنیا نه مرد و نه زنی
من چو ایشانم ولی در راه دین
نه زنی در دین نه مردی چند از این
گم شدم در ناجوانمردی خویش
شرم میدارم من از مردی خویش
به راستی اخلاق در مرام ما هنوز جایگاهی دارد یا باید تعریف روابط عمومی را تغییر دهیم؟ ماه گذشته یک نفر ایتالیایی به دلیل ارتباط بیش از حد با یکی از نرمافزارهای هوش مصنوعی یا همان چتجیبیتی خودکشی کرد و دولت ایتالیا مجبور شد هوش مصنوعی را در این کشور ممنوع کند. به راستی هوش مصنوعی اولین قدم برای از بین رفتن اخلاق، عواطف و انسانیت است یا میتوانیم آن را کنترل کنیم؟ رفاه خوب است؛ به دست آوردن بهترین راهحل با استفاده از حافظه هوش مصنوعی، عالی است. هرچه دانش بشر افزایش یابد، انسان از راحتی و سلامت بیشتری برخوردار میشود. پس نمیتوان و نباید مقابل تکنولوژی ایستاد و باید حداکثر استفاده را از آن برد وگرنه در مقابل حجم سنگین و رو به رشد سریع تکنولوژی عقب مانده و با سایر کشورهای پیشرفته، جایگاه خود را بیشتر از دست میدهیم. این روزها رشد تکنولوژی بسیار سریع شده و غافل شدن از آن ما را دچار عقبماندگی میکند، اما باید هرچه سریعتر نیز نقش انسان، نقش اخلاق و روابط عمومی اخلاقمدار را در آن تعریف کنیم تا بیش از این دچار مشکل نشویم و اخلاقمداری از بین نرود.
احمد جام میگوید:
گر خرد کامل شود، انسان نمیبیند زیان
بدترین دشمن چه باشد آدمی را جز زبان
گرگها درندهاند تکلیفشان روشن ولی
وای از آن گرگی که پنهان است در ذات شبان
پیشرفت تکنولوژی را باید با آغوش باز پذیرا باشیم و از آن در راه آسودگی مردم به بهترین شکل ممکن بهرهمند شویم، اما ارتباط صحیح، روابط عمومی پایدار، دوستی، مردمداری و اخلاق را میتوانیم با آن پرورش دهیم تا انسانهای صلحطلب و به فکر همنوع را در کنار آن آموزش داده و یاد بگیریم تا آنکه کمتر شاهد دروغ، نیرنگ و جنگ در جامعه باشیم.
*رییس انجمن روابط عمومی ایران