29 - 01 - 2024
هراس حاکمیت یکدست از خواست اکثریت
جواد امام در گفتوگو با «جهانصنعت»: براندازان ساز عدم مشارکت را کوک کردهاند و مسوولان هم با آنها همنوا شدهاند
علیرضا کیانپور- ابتدای همین هفته، برخی منابع خبری با استناد به آنچه «جدیدترین نظرسنجی یک مرکز دولتی» عنوان کردند، نوشتند که میزان مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم و خبرگان رهبری که درست یک ماه و یک روز دیگر در سراسر کشور برگزار خواهد شد، تنها ۳۰ درصد پیشبینی میشود؛ نرخ مشارکتی که در حالی بیش از ۱۰ درصد از میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه ۹۸ نیز کمتر پیشبینی شده که بنابر نتایج این نظرسنجی تازه، نرخ مشارکت استان تهران در انتخابات اسفندماه ۱۴۰۲، حدودا ۲۲ درصد و میزان مشارکت شهروندان تهرانی در پایتخت نیز تنها ۱۵ درصد عنوان شده است.
نگرانی نسبت به مشارکت سیاسی- انتخاباتی ایرانیان به ویژه آنگاه جدیتر و عمیقتر میشود که نتایج این نظرسنجی تازه را با نتایج نظرسنجیهای مشابهی که پیشتر منتشر شده، مقایسه کنیم. چنانکه یکی از همین نظرسنجیهایی که تنها چندماه پیش از این انجام شده، میزان مشارکت در کل کشور را ۳۶ درصد پیشبینی کرده بود، آن هم در شرایطی که حالا ظاهرا شهروندان حتی دیگر چندان تمایلی به شرکت در این دست نظرسنجیها ندارند، چه برسد به آنکه مایل به شرکت در انتخابات باشند. چه آنکه ظاهرا در همین نظرسنجی اخیر تاکید شده که قبلا از هر دو و نیم نفر، یک نفر پاسخگوی سوالات نظرسنجی بود، ولی در ادامه از هر ۵ نفر، یک نفر حاضر به پاسخگویی بوده و در حال حاضر تنها یک نفر از هر ۸ نفر حاضر است به سوالات نظرسنجیهای انتخاباتی همچون همین نظرسنجی پاسخ دهد. در این میان شاید جالبترین بخش این نظرسنجی آنجاست که شرکتکنندگان در این نظرسنجی، خود از دلایل این بیمیلی عمومی به مشارکت انتخاباتی سخن گفتهاند و ازقضا به نکاتی اساسی و جدی نیز اشاره کردهاند؛ نکاتی که به روشنی نشاندهنده عمق مشکلات است و مهمتر از آن بیانگر این است که این مشکلات عمیق، در عین حال مشکلاتی است ساختاری که طبیعتا اصلاح آن نیز نیازمند عزمی اساسی و جدی است برای اعمال اصلاحاتی ساختاری و بنیادین.
آنطور که در بخشی از نتایج این نظرسنجی آمده، عواملی سهگانهای که شرکتکنندگان، به عنوان دلایل اساسی بیمیلی عمومی نسبت به مشارکت انتخاباتی مطرح کردهاند، عبارتند از «ناکارآمدی» که آنها معتقدند نهتنها نهاد «مجلس» به آن گرفتار است، بلکه فراتر از آن، حتی «نهاد انتخابات» نیز به آن مبتلا بوده و طبیعی است که وقتی در آستانه انتخابات مجلس، نزدیک به ۷۰ درصد جامعه، هم «مجلس» و هم «انتخاباتی» را که برای تشکیل آن مجلس برگزار میشود، «ناکارآمد» میبینند، تمایلی به شرکت در آن نیز نداشته باشند و اساسا رای دادن در این «انتخابات مجلس» را امری عبث و بیهوده بدانند. «ناکارآمدی مجلس و انتخابات» البته تنها یکی از عوامل سهگانهای است که به این عنوان مطرح شده و شرکتکنندگان در این نظرسنجی پس از آن، به بحث «فساد» به عنوان دومین عامل بیانگیزگی عمومی نسبت به مشارکت سیاسی-انتخاباتی اشاره کرده و معتقدند که «فساد» نیز از دلایل و عواملی است که «موجب عدم مشارکت شده است!» این در حالی است که بیراه نیست اگر بگوییم آنچه از سوی این شهروندان به عنوان سومین عامل بیمیلی عمومی نسبت به مشارکت در انتخابات پیشرو مطرح شده، حتی از دو عامل نخست نیز جدیتر و البته به همین میزان، نگرانکنندهتر است. آنطور که در نتایج این نظرسنجی آمده، سومین عامل عدم مشارکت شهروندان این است که آنها، «از آینده کشور ناامید هستند».
این ناامیدی عمیق نسبت به آینده و افق ناروشنی که ایرانیان پیشروی خود متصورند، اما ظاهرا نهتنها منجر به تغییر رویکرد دولت نشده، بلکه چنانکه در همین روزها و هفتههای منتهی به انتخابات نیز به دفعات شاهد بودیم، مسوولان دست به اقداماتی میزنند که عملا همان کورسوی امید را نیز از بین میبرد؛ اقداماتی که حتی اگر صرفا به بحث خاص انتخابات و رقابتهای سیاسی- جناحی معطوف به آن بود، میشد آنها را با همین تحلیل انتخاباتی درک کرد و احیانا این وضعیت عجیب را اینطور توضیح داد که جناح حاکم بر دولت و مجلس، منافع خود و مشخصا حفظ کرسیهای قدرت را نسبت به آینده ملت و مملکت در اولویت قرار داده و در نتیجه، از آنجا صرفا به منافع حزبی- جناحی توجه دارد، به عنوان مثال بیتوجه به تاثیر ردصلاحیت گسترده نیروهای سیاسی غیرهمسو، دست به حذف گسترده رقبا میزند و در این مسیر، نهتنها حاضر نیست دستکم حسن روحانی را که تا همین دو سال پیش، بالاترین مقام اجرایی مملکت بود، مستثنی قرار دهد، بلکه حتی به رقبای ناشناس ابراهیم رییسی در انتخابات مجلس خبرگان استان خراسان رضوی نیز رحم نمیکند و آنان را کنار میگذارد. واقعیت این است که مساله به مراتب فراتر از این مسائل سیاسی-جناحی است؛ وضعیتی که حتی صدای برخی از نمایندگان مجلس انقلابی را نیز درآورده و همین چندی پیش یکی از نمایندگان اصولگرای کنونی، با اشاره به طرح مجدد بحث «افزایش قیمت بنزین» در هفتهها و ماههای گذشته و «گرانی ناگهانی تعرفه اینترنت» در همین بازه زمانی، تلویحا از دستهای پشت پردهای سخن گفت که ظاهرا قصد دارند به هر قیمت، همان اندک انگیزه شهروندان برای مشارکت را نیز نابود کنند؛ نکتهای که نهتنها حبیبالله دهمرده به عنوان یک نماینده کنونی مجلس انقلابی و سیاستمداری با سابقه همکاری با دولت احمدینژاد، بلکه سخنگوی جبهه اصلاحات نیز نسبت به آن ابراز نگرانی کرده و با توصیف اوضاع «عجیب» و البته «خطرناکی» که با آن مواجهایم، میگوید: «هیچ عقل سلیمی نمیتواند بپذیرد که این اقدامات کمکی به افزایش مشارکت انتخابات میکند. آنچه میتوانیم بگوییم این است که اگر براندازان در خارج از کشور ساز عدم مشارکت را کوک کردهاند، ظاهرا برخی مسوولان نیز در داخل کشور با این ارکستر، همنوازی میکنند و عملا پروژه مشترکی را با براندازان پیش میبرند.»
جواد امام که در این رابطه با «جهانصنعت» به گفتوگو نشسته، میگوید: «واقعیت آن است که هیچیک از شعارهایی که داده میشود، با عملکرد دستگاههای مختلف ازجمله دولت و شورای نگهبان، سازگاری ندارد و عملکردی که میبینیم، به هیچ عنوان در راستای تحقق شعارهایشان نیست. چه آنکه اگر دنبال تحقق آن شعارها بودند، دستکم از بخشی از این اقدامات چشمپوشی میکردند.» او که این «تصور» را که بتوان «با برگزاری چند مناظره تلویزیونی و فشار به جریانهای سیاسی» زمینه «جلب مشارکت» را فراهم کرد، از اساس «باطل» میداند، میگوید: «واقعیت آن است که با توجه به وضعیت اجتماعی و تنگناهایی که به لحاظ معیشتی با آن مواجهایم، مردم هیچ انگیزهای برای شرکت در انتخابات ندارند و حتی اگر هیچیک از این اقدامات مخرب نیز صورت نگیرد، باز نباید توقع چندانی از حضور مردم پای صندوق داشت.» او با اشاره به برخی از اقدامات ضدمشارکتی در آستانه انتخابات اسفندماه پیشرو میگوید: «در ادوار قبل، یکی از مواردی که همواره شاهد بودیم، این بود که دستگاههای قضایی و اجرایی، شورای نگهبان و ستاد برگزاری انتخابات و اصولا همه بخشهای دولت، تمام تلاش خود را به این مهم معطوف میکردند که آرامش جامعه در آستانه انتخابات، تحتالشعاع هیچ مسالهای قرار نگیرد. بارها شاهد بودیم که در گذشته حتی ابلاغیههایی صادر میشد که برخی از احکام قضایی متوقف شود و حتی از صدور و اجرای احکام مربوط به قلع و قمع و تخلیه ساختمانها و املاک یا برخی موارد حساستر همچون احکام سیاسی و احکام اعدام جلوگیری میشد. حال آنکه امروز میبینیم به راحتی در ارتباط با همه این موارد تصمیمگیری و اقدام میشود و حتی شاهد اجرای حکم اعدام یکی از بازداشتشدگان اعتراضات سال گذشته بودیم!» دبیرکل مجمع ایثارگران با اشاره به حکم اعدام محمد قبادلو که چندی پیش اجرا شد و با واکنش گسترده افکار عمومی مواجه شد، گفت: «فارغ از اتهامات افرادی که احکام اعدامشان اجرا میشود، اجرای این احکام با توجه به ابهاماتی که به هر حال در روند دادرسی از سوی وکلای این افراد و حقوقدانان مستقل مطرح شده، به خصوص در این شرایط حساس کنونی جامعه، دور از انتظار بود.»
سخنگوی جبهه اصلاحات همچنین با اشاره به تحولات امنیتی اخیر که مشخصا پس از حمله تروریستی در کرمان شاهد بودیم، واکنش جمهوری اسلامی از طریق انجام عملیات موشکی علیه دو کشور همسایه غربی و شرقی را اقدامی نامتعارف خوانده و میگوید: «نتیجه این اقدامات این بود که برای اولین بار پس از جنگ تحمیلی، یک کشور به خاک ما تعدی کرد. البته برخی میگویند ترکیه چنین اقدامی کرده، اما واقعیت این است که مساله واکنش نظامی پاکستان در این ماجرا هیچ ارتباطی به آنچه در ارتباط با ترکیه گفته میشود، ندارد و در آن غائله، ترکیه رسما اعلام کرد که مرتکب اشتباه شده است. حال آنکه در غائله اخیر، حتی صدای واحدی نیز از داخل کشور شنیده نشد و به عنوان مثال در حالی که یکی از ائمه جمعه گفت که عملیات موشکی ایران برای آزمایش بوده، یکی دیگر از ائمه جمعه با طرح این نکته که مراکز نظامی پاکستان هدف حمله نبودند، سعی کرد موضوع را کوچک جلوه دهد که نشان میدهد نگاه درستی به این مسائل ندارند. فارغ از تمامی این مسائل آنچه در این ماجرا مشخصا بر بیمیلی شهروندان برای مشارکت انتخاباتی تاثیر گذاشت، آثار اقتصادی آن بود و اینکه متعاقب آن تحولات، بار دیگر نرخ دلار افزایش یافت و وضعیت تورمی نیز وخیمتر شد.» سخنگوی جبهه اصلاحات همچنین با اشاره به برخی فشارهای فرهنگی و اجتماعی و به ویژه اصرار روز گذشته رییس مجلس انقلابی مبنیبر تعیینتکلیف لایحه حجاب در اسرعوقت گفت: «به نظرم بخشی از این مسائل ناشی از اختلافات درون جریان اصولگرایی است. در واقع از آنجا که جبهه پایداری پیوسته قالیباف را تهدید میکند که به وظایفت در بحث حجاب عمل نکردهای و او را متهم میکنند که میخواهی موضوع را به دوران پس از انتخابات موکول کنی، قالیباف هم با اهداف تبلیغاتی و شعاری چنین مسالی را مطرح میکند.» جواد امام در ادامه با اشاره به مشکل دولت در عدم اجرای این لایحه که بنابر اعلام مجلس، بار مالی است که مصوبات مجلس در این زمینه به دولت تحمیل کرده، میگوید: «اساسا همین که بحث امر به معروف و نهی از منکر، بار مالی ایجاد کرده، محل تامل است! نمیشود جامعه را به جان یکدیگر بیندازیم و با برخورد قهری این مساله را مدیریت کنیم. نمیشود افراد را بازداشت کنیم و درنهایت همین اقدامات نیز منجر به مرگ یک جوان دیگر شود.» او با اشاره به برخی از دیگر اقدامات و اظهارنظرهای مقامها در آستانه انتخابات، از جمله آنچه در ارتباط با «گرانی بنزین و اینترنت» مطرح شده، گفت: «هیچ عقل سلیمی نمیتواند بپذیرد که این اقدامات کمکی به افزایش مشارکت انتخابات میکند، آن هم در حالی که بنابر نظرسنجیهایی که چهرههایی چون آقایان باهنر و کنعانیمقدم اعلام کرده و میکنند، اوضاع مشارکت هر روز بدتر میشود.»
آنچه به ویژه با توجه به همین نکته اخیر، یعنی آگاهی اصولگرایان نسبت به اوضاع مشارکت محل تامل بوده، این است که در این صورت، حتی آن تحلیل قدیمی درخصوص نگرانی اصولگرایان نسبت به افزایش مشارکت نیز نمیتواند این رفتار دولت را توضیح دهد. به بیان دیگر حتی اگر این فرض را بپذیریم که اصولگرایان پیروزی خود را در انتخابات، در کاهش مشارکت میبینند، باتوجه به آنکه به نظر میرسد حتی اگر اقداماتی در راستای جلب مشارکت شهروندان انجام شود، باز نباید انتظار مشارکت گسترده داشت، روشن نیست علت پافشاری بر این دست اقدامات چیست و به عنوان مثال، حتی با این تحلیل نیز نمیتوان به علت واقعی ردصلاحیت حسن روحانی یا ردصلاحیت تمامی رقبای ابراهیم رییسی در حوزه انتخابیه استان خراسان جنوبی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری پی برد. جواد امام معتقد است همان نگرانی و هراس نسبت به شکست در انتخابات، دستکم میتواند علت بخشی از این اقدمات باشد. او با تاکید بر اینکه «جریان حاکم بر دولت و مجلس به هیچ عنوان حاضر به ریسک نیست»، میگوید: «آنها نگران هستند که مبادا با یک محاسبه اشتباه، بار دیگر نتیجه انتخابات برخلاف خواستشان رقم بخورد. چنانکه در سال ۹۲ وقتی آقای هاشمی ردصلاحیت شد، تصور میکردند که دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد، اما دیدند که به رغم تمام آن اقدامات، باز مردم از چهرهای همچون آقای روحانی حمایت کردند و آنان را ناکام گذاشتند.» سخنگوی جبهه اصلاحات با اشاره به تجربه انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم میگوید: «انتخابات ۱۴۰۰ به روشنی نشان داد که آقایان با چه تحلیلی پیش میروند. در واقع این جریان اساسا به نقش و رای مردم باور ندارند. چنانکه در بحث انتخاب رهبری نیز بر این باورند که اساسا مردم دخیل نیستند و حتی خبرگان منتخب مردم را در این موضوع دخیل نمیدانند، بلکه معتقدند رهبر توسط خداوند متعال انتخاب میشود و آنها صرفا میتوانند با علم خود، این انتخاب الهی را کشف کنند.»
جواد امام با تاکید بر اینکه «عدم مشارکت مردم در انتخابات، یک ضعف بزرگ و اساسی است»، میگوید: «کاری به جریانهای سیاسی ندارم. هر نظام و حکومتی نیازمند پشتوانه مردمی است. مسوولانی که کاری از دستشان ساخته است، باید به خودشان بیایند و حتی اگر هزینهای دارد، آن را بپذیرند و اشتباهاتشان را با صدای بلند اعلام کنند. در وضعیت ما با توجه به مسائلی که در منطقه شاهدیم، اگر مردم پشتوانه حاکمیت نباشند، اوضاع بسیار خطرناک خواهد بود. جلب حمایت مردم نیز جز از طریق سپردن امور به مردم، ممکن نیست. مهمترین خدمتی که آقایان میتوانند به خودشان کنند این است که زمینه برگزاری انتخابات واقعی، آزاد، رقابتی و منصفانه را فراهم کنند و اجازه دهند همه سلایق درباره سرنوشت مملکتشان تصمیم بگیرند. جز این راهی نیست!»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد