16 - 06 - 2021
نگاه جامعهشناختی به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و پیشبینی نتایج احتمالی
دکتر احمد بخارایی*
رفتار رایدهی و تحلیل چگونگی و چرایی آن در جامعهشناسی سیاسی هر جامعهای اهمیت دارد و در شرایط کنونی جامعه ایران که در حوزههای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با تکانههای جدی مواجه است دارای اهمیت بیشتری است. به نظر میرسد جامعه ایران در مواجهه با انتخابات ریاست جمهوری چند روز دیگر در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ به دوره ششم در سال ۱۳۷۲ شباهت دارد که از کمترین میزان مشارکت، حدود ۵۰ درصد افراد واجد رای در میان ۱۲ دوره انتخابات ریاست جمهوری گذشته برخوردار بود. در آن دوره هم چهار کاندیدا تایید صلاحیت شدند که سه نفرشان همسو بودند و دو کاندیدای لیبرالمسلک برای پوشش کاندیداتوری آقای اکبرهاشمی رفسنجانی به صحنه آمده بودند و فقط یک کاندیدا یعنی آقای احمد توکلی متعلق به اصولگرایان منتقد تفکر لیبرال بود. در آن دوره نهایتا ۶۳درصد آرا معادل ۳۲درصد افراد واجد رای (از هر سه شهروند، یک تن) به آقای هاشمی و ۲۴درصد آرا معادل ۱۲ درصد افراد واجد رای به آقای توکلی و مابقی به دو کاندیدای دیگر تعلق گرفت و حدود دو درصد هم رای سفید دادند. در آن زمان نسبت به سیاستهای تبعیضآلود اقتصادی و افزایش فاصله طبقاتی در کنار بسته بودن فضای سیاسی اعتراضاتی وجود داشت و اینک هم همان پارامترها به اشکال متنوع و عمیقتر در جامعه مطرح است. در یک نگاه واقعبینانه جامعهشناختی که فارغ از افراطیگری سیاسی در هر دو بُعد سنتگرا (اقتدارگرایی) و مدرن (دموکراسیخواهی حداکثری) است شاید بتوان چیزی را گفت که سعی کردهام در جدول بیاورم و حدود ۹۵درصد سلیقههای انتخاباتی و علتهای پنهان و آشکار رفتار رایدهی را ترسیم کنم. در جدول، ۱۶ ردیف مشاهده میشود که ۹ ردیف به کسانی تعلق دارد که احتمالا در انتخابات پیشرو مشارکت نخواهند داشت و هفت ردیف هم به مشارکتجویان مربوط است. با شناختی که هر یک از شما از پیرامون خود و افراد و شهروندان در جامعه ایران دارید به احتمال قوی آنها در یکی از ردیفهای شانزدهگانه واقع میشوند. به عنوان مثال در ردیف ۱، سخن از کسانی است که فارغ از جهتگیری خاص سیاسی، عمدتا میخواهند یک زندگی نرمال داشته باشند و این خواسته را در نظام کنونی، کمتر مییابند پس دست به مهاجرت میزنند یا تلاش برای رفتن دارند و نسبت به جامعه ایران و آیندهاش خوشبین نیستند.
اگر در مقابل این دسته از افراد نوشته شده: «۱۰درصد»، معنایش این نیست که فقط ۱۰درصد اعضای جامعه چنین فکر میکنند. قطعا آمار کسانی که اندیشهای این گونه دارند بسیار بیشتر از ۱۰درصد اعضای جامعه است. منظور از اعداد مندرج در ستون «درصد»، اشاره به نسبت درصدی افراد در جامعه است که علت مهمتر و متغیر مستقل اصلی در میان انواع علتها و متغیرهای موثر بر کنشگری انتخاباتیشان در هر ردیف، اثرگذاری بیشتری نسبت به عوام دیگر دارد. بدیهی است که همواره همه پدیدههای اجتماعی و همه کنشهای اجتماعی در میان همه افراد، دربردارنده مجموع عوامل متعدد و چندوجهی است اما در هر ردیف در جدول و در هر گروه از افراد، یک علت از میان مجموعه علل، برجستهتر و دارای ضریب اثرگذاری بیشتری است که در ستون «عوامل انگیزشی» به آنها اشاره کردهام و بر این اساس، مصداق و مثال بارزشان در ستون «مصداقها» و متعاقبا، جمله و شعار کلیدی هر گروه در ستون «جمله محوری» آمده. به بیان دیگر باید توجه داشت که این تفکیکها در جدول مربوطه جنبه انتزاعی و ذهنی دارد اما در واقعیت اجتماعی، همه افراد دربردارنده همه فاکتورها، کموبیش هستند. بر این اساس اگر در ردیف ۳ به «زنان شهری» به عنوان مصداق «تحولجویان» اشاره شده که عمدتا جهتگیری «اجتماعی- فرهنگی» با شدت «حداقلی» در کنشهایشان دارند به این دلیل است که آنها در زندگی اجتماعی با «تبعیض جنسیتی» مواجهند و این نظام سیاسی به این تبعیض دامن میزند پس در اعتراض به این رویه، ممکن است در انتخابات شرکت نکنند. این «مصداق» معنایش این نیست که همه زنانی که چنین احساسی دارند در انتخابات شرکت نمیکنند و نیز معنایش این نیست که فقط «زنان» در این ردیف مطرح هستند بلکه هر شهروندی که تبعیض اجتماعی را حس میکند نسبت به مشارکت در انتخابات، سرد میشود و به سمت عدممشارکت سوق پیدا میکند. در ردیف ۳ به نظر میرسد در ذهن و تحلیل حدود «۱۰درصد» اعضای جامعه، وجود تبعیضهای اجتماعی و فرهنگی عامل اصلی (و نه تنها عامل) عدممشارکت آنهاست که همین نوع نگاه و تحلیل به شکل گستردهتر و عمیقتر و «حداکثری» در ردیف ۴ جدول در میان اهالی اندیشه و منتقدانی وجود دارد که عمدتا نگاه کلاننگر جامعهشناختی دارند و فارغ از چارچوبهای متعصبانه ایدئولوژیک به جامعه نگاه میکنند و سعی دارند تحلیل واقعی و علمی ارائه دهند. ردیفهای ۳ و ۴ شامل «تحولجویان» است که خشونت در براندازی را زیاد برنمیتابند و عمدتا به مبارزه منفی و سلبی مانند عدم مشارکت در انتخابات به عنوان بستری برای ارسال پیام منتقدانه خود نسبت به ساختارها اقدام میکنند. البته عدهای از اعضای جامعه هم هستند که انتقادات جدی به ساختارها دارند اما به جای «تحولجویی»، مسیر «اصلاحطلبی» را در ردیفهای ۱۲ و ۱۳ طی میکنند که نسبت به تداوم شرایط موجود هر چند نگرانند اما در کل، ساختارها را قابل اصلاح میبینند پس در انتخابات، هر چند با اعطای رای اعتراضی سفید شرکت میکنند. بر اساس آنچه که در جدول پیشبینی شده حدود ۴۴درصد افراد واجد رای در دور اول انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ مشارکت خواهند داشت و اگر کاندیدای اصولگرا در دور اول رای لازم را نیاورد (که به نظر میرسد «میآورد»!) و انتخابات به دور دوم کشانده شود قطعا آمار مشارکت افزایش پیدا خواهد کرد و در دور دوم احتمال موفقیت کاندیدای موسوم به اصلاحطلب که در ردیف ۱۳ به آن اشاره شده افزایش خواهد یافت زیرا همان معیار قدیمی: «انتخاب بین بد و بدتر» دوباره محرک مشارکت افرادی خواهد شد که در دور اول رای نداده بودند. با نگاه به جدول و ردیفهای شانزدهگانه به سهولت میتوان تیپولوژیای نسبت به رفتار رایدهی در جمعه این هفته داشت اما نتیجه انتخابات هر چه باشد، در پایان نسبت به یک موضوع، شدیدا اظهار تاسف و نگرانی میکنم و آن اینکه: در جامعهای که نسبت به مسائل و آسیبهای اجتماعی نگاه و تحلیل علمی وجود نداشته باشد ایران متعلق به همه ایرانیهاست و شایسته نیست که امروز هم پس از ۴۳ سال دوباره قدرت بین همان کسانی توزیع شود که یا در سال ۱۳۶۸ در شرایطی که هنوز جوان کمتر از ۳۰سالهای بیش نبودند معاون سیاسی سازمان صدا و سیمایی شدند که انتقادات زیادی به آن وارد بوده است یا فرد دیگری که همواره در نظام تنبیهی و قضایی، کاری از پیش نبرده و روزبهروز به کماثرتر شدن نظام تادیب قضایی افزوده شده است.
*جامعهشناس
مشارکت احتمالی | محور(دالّ مرکزی) | انواع | معیار اصلی | شدّت | عوامل انگیزشی | مصداقها | جملهی محوری | درصد | جمع
(درصد) |
اگر چنین باشد «بحران مقبولیت»، جامعه را بیش از پیش در بر خواهد گرفت و فروپاشی اجتماعی بیشتر خواهد شد. |
خیر | کارکردگرایی | توسعهطلبها | اقتصادی | حداقلی | زندگی | ۱- برخی اعضای طبقه متوسط | اینجا جای زندگی نیست! | ۱۰ | ۵۶ | |
حداکثری | رشد درازمدت
اقتصادی |
۲- طبقه بالا | بحران اقتصادی گریبان جامعه را خواهد گرفت! | ۳ | ||||||
تحولجویان | فرهنگی- اجتماعی | حداقلی | آرامش | ۳- زنان شهری | تبعیضهای اجتماعی، جامعه را فراگرفته است! | ۱۰ | ||||
حداکثری | تکامل | ۴- روشنفکران | تحت ساختارهای کنونی، «تحول» امکانناپذیر است! | ۵ | ||||||
براندازان | سیاسی | حداقلی | امنیت ملی درازمدت | ۵- ملیگرایان | با نافرمانی مدنی، رژیم را به عقب برانیم! | ۵ | ||||
حداکثری | قدرت | ۶- اپوزیسیون خارج | مردم، مبارزه کنید! | ۵ | ||||||
انفعال | درماندگان | اجتماعی | – | زندگی | ۷- طبقه فقیر | چرا کسی به فکر ما نیست؟! | ۸ | |||
رفتار «باری به هر جهت» | ناآگاهی | – | جهل | ۸- تحصیلنکردهها | ای بابا کار، کار انگلیسیهاست! | ۵ | ||||
فرصتطلبها | سودجویی شخصی | – | ثروت | ۹- موجسوارها | آدم زرنگ، همیشه و در همه نظامها میتواند رنگ عوض کند! | ۵ | ||||
بله | جبهه انقلاب | اصولگرایان | تکلیفگرایی مذهبی | حداقلی | امنیت روانی | ۱۰- خانوادههای مذهبی در پیروی از ولیّفقیه حتّی با اعطای رأی سفید | بالاخره ولیفقیه بهتر از ما میفهمد! | ۱۰ | ۴۴ | |
حداکثری | خداترسی | ۱۱- مدافعان «وجوب عینی» و بدون شرط مشارکت در انتخابات برای حفظ نظام با ۵ کاندیدا و عمدتا آقای رئیسی | ولایت امر، ولایت امام معصوم است! | ۱۰ | ||||||
اصلاحطلبها | استمرار حاکمیت | حداقلی | اصلاحطلبی در
ساختارها |
۱۲- احزاب سیاسی منتقد و حتّی مشارکت با رأی سفید در انتخابات(مانند حزب اتحاد ملت که صراحتا اعلام موضع نمیکنند) | میتوان با همین ساختار حقوقی و قانون اساسی به اصلاحات رسید! | ۵ | ||||
حداکثری | دینگرایی دنیوی | ۱۳- روشنفکرنمایان دیندار (رأی به یکی از دو کاندیدای موسوم به اصلاحطلب از سوی حزب کارگزاران سازندگی) | مردمسالاری دینی و اقتصاد اسلامی را میتوان تحقق بخشید! | ۷ | ||||||
ترس | نگرانهای مهر شناسنامه | اضطراب اجتماعی | – | امنیتجویی فردی | ۱۴- حقوقبگیران دولتی (داوطلبان آتی استخدام) | اگر رای ندهیم و شناسنامه مهر نخورد بعدا دچار مشکل میشویم! | ۵ | |||
هیجان | رفتار «باری به هر جهت» | ناآگاهی | – | جهل | ۱۵- تحصیلنکردهها | خواهی نشوی رسوا، هم رنگ جماعت شو! | ۵ | |||
رأی اولیها | هویتیابی | – | اجتماعی شدن | ۱۶- دختران و پسران سرگردان | بالاخره من هم نظری دارم! | ۲ |
تحلیل جامعهشناختی رفتار رأیدهی: آمار و جهتگیریهای احتمالی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری (خرداد ۱۴۰۰)
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد