28 - 04 - 2021
نوآوری تدریجی یا نوآوری انقلابی؟
*محمدجواد مستوفی
یک شرکت برای ارتقا و بقای خود همیشه نیازمند تغییرات است. تغییراتی مثبت که بازار هدف را از آن دور نکند و آنان را ترغیب کند که مشتری این شرکت بمانند. این تغییرات را ما به نوآوری تعبیر میکنیم؛ روشهایی برای بهبود محصولات و خدمات و فرآیندها و هر چیزی که در سازمان وجود دارد تا بازار هدف را راضی نگهدارد. توجه به این نکته نباید فراموش شود که نوآوری تنها مخصوص بنگاههای اقتصادی نیست و هر مجموعهای از جمله آموزشی، بهداشتی و اجتماعی و… نیازمند بررسی مداوم وضعیت خود و رفتار نوآورانه است؛ مفهوم نوآوری اجتماعی در همین بستر مطرح میشود.
سوالی که در این یادداشت قصد پاسخگویی به آن را داریم به راهبرد یک شرکت برای تداوم حضور پرقدرتش در بازار برمیگردد. اینکه یک شرکت آیا باید به صورت رادیکال یا انقلابی به نوآوری بپردازد یعنی چارچوبهای قبلی و قواعد بازی را تغییر دهد یا به صورت تدریجی و پیوسته نوآوری کند و همواره کارهای فعلی را بهتر انجام دهد؟
برای نوآوری انقلابی میتوان نابودی صنعت فلاپیدیسک و جایگزینی سیدیها را مثال زد، فلاپیدیسکها به صورت کامل برانداخته شدند و سیدیها که حاصل نیاز به ذخیرهسازی بیشتر و استفاده از یک فناوری دیگر بودند، جای آنها را گرفتند. در صنایع مختلف از این دست مثالهای برانداز حاصل از نیاز و رشد فناوری بسیار یافت میشود که البته همچنان معروفترین و شاید تاثیرگذارترین آنها اختراع ماشین بخار و آغاز انقلاب صنعتی است.
نوآوری تدریجی اما شاید برای همه خیلی واضح نباشد ولی مسیری است که در آن همواره یک خدمت یا محصول در حال تغییر است. سیر تغییرات نوآوری تدریجی میتواند به یک نوآوری انقلابی بدل شود؛ به طور مثال اتومبیلها بعد از هر نوآوری تدریجی و پیوسته با مدل قبلی خیلی متفاوت نیستند اما اگر در یک دوره ۵۰ ساله به آن توجه کنیم متوجه انقلاب وسیعی در صنعت خودروسازی میشویم.
نوآوری تدریجی مختص محصولات نیست به طور مثال نوآوری در خدمات یکی از محلهای اثری است که متوجه شرکتهای گوناگون است. فروشگاههای زنجیرهای همواره در حال تغییر وضعیت محصولات و اضافه کردن خدمات مختلف هستند؛ فروش تلفنی را آغاز و بعد با ارائه اپلیکیشن سفارش را راحت میکنند و پیگیری دریافت محصول را نیز به برنامههای خود اضافه میکنند. نوآوری تدریجی در خدمات انتها نخواهد داشت و هر چند وقت یکبار وابسته به نوع خدمت نیازمند ارائه یک خدمت بهبود یافته هستند.نوآوری در هر بنگاه وابسته به موقعیت آن است و محیط درونی و بیرونی آن باید تعیین کند که از چه طریقی رفتار خود را بهروز کند به طور مثال در یک فروشگاه کوچک استفاده از کامپیوتر و پرینترهای ساده میتواند انقلابی قلمداد شود در حالی که در یک شرکت بزرگ تجاری اینچنین نیست و نوآوریهای جزئی و تدریجی هم نیاز به بررسی بیشتری دارند.
باید گفت که اگر چه نوآوری حاصل یک تغییر است ولی معمولا به صورت تدریجی اتفاق میافتد و نوآوری انقلابی نیز اغلب از پس آن برخواهد آمد. انتخاب راهبرد مناسب وابسته به وضعیت شرکت است، به محیط درونی و کارکنان بنگاه، دانش درونی شرکت و آموزش منابع انسانی، بررسی مرزهای شرکت و محیط بیرونی آن شامل رقبا، مشتریان و زنجیره ارزش، همه و همه در پیدا کردن راهبرد مناسب برای نوآوری تاثیرگذارند.
نکته پایانی
در مورد نوآوری تدریجی یا انقلابی هم، همه چیز وابسته به شرایط مجموعه مورد نظر است اما به نظر میآید هر بنگاه انتفاعی و غیرانتفاعی نیازمند بهروزرسانی مداوم است یعنی نوآوری تدریجی نمیتواند از دستورکار هیچ شرکتی خارج شود. هر لحظه باید تمامی هوش و حواس سازمان درگیر این مساله تدریجی باشند.
نیازی نیست این نوآوریها خیلی ملموس باشند ولی باید اثرگذار بوده و در مسیر ماموریت سازمان قرار گیرند. فراموش نکنید که یک نوآوری انقلابی بسیار محتملتر است که از مسیر تدریجی اتفاق بیفتد تا به صورت ناگهانی.
پایش وضعیت شرکت و بازار و نیاز مشتریان، استفاده از تحقیق و توسعه رسمی و غیررسمی و مواردی که در یادداشتهای قبلی نیز ذکر کردیم همه توانمندیهایی هستند که یک شرکت باید برای بهرهبردن از نوآوریهای تدریجی در خود تقویت و از آنها استفاده کند تا اگر رهبر بازار هم نشد از بازار عقب نیفتد. بنگاههای بزرگ و کوچک حتی صنایعی بودند که به محیط توجه نکرده و از نوآوری به خوبی استفاده نکردند و امروز فقط خاطرهای از آنها باقی مانده است.
*پژوهشگر مدیریت فناوری
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد