10 - 10 - 2024
نجات اقتصاد در گرو رفع تحریمها
بنیامین نجفی
در سه سال گذشته و در دولت سیزدهم تفکری اداره امور را برعهده داشت که بر این باور بود که بدون رفع تحریمها و از طریق بهرهمندی از ظرفیتهای داخلی میتوان گره مشکلات اقتصاد کشور را باز کرد. مسوولان دولت سیزدهم بارها این شعار را مطرح میکردند که سفره مردم را شرطی نخواهند کرد و معیشت را به خارج گره نمیزنند اما آنچه آمار و ارقام و مشاهدات نشان داد این بود که پروژه نگاه به درون بدون توجه به بیرون که در دولت قبل به اجرا درآمد عملا با شکست مواجه شد.دلیل آن هم مشخص است. هیچ کشوری در جهان امروز بدون مناسبات بینالمللی نمیتواند نسبت به بهبود شاخصهای خود اقدام کند. جهان امروز دیگر جهان قرن نوزدهم یا حتی قرن بیستم نیست. سرعت تحولات به لحاظ تکنولوژی، فناوریهای نوین و دانش نرمافزاری و سختافزاری به شدت شتابان شده و جهان به جهانی پیچیده و درهمتنیده تبدیل شده است. در واقع الگوی پیشرفت و ثروتآفرینی با مدلهای یک یا دو قرن پیش به کلی تفاوت کرده است. برای همین هم است که بسیاری از ابرقدرتهای پیشین دنیا یا فرو پاشیدن یا توان سابقشان را از دست دادند. مناسبات و روابط اقتصادی، بانکی، تجاری و پولی امروز هیچ شباهتی حتی با دو، سه دهه گذشته ندارد. امروز جدا از باورها و آرمانهایی که هر دولت- ملتی به لحاظ تاریخی یا سیاسی برای خود دارد، برای کار کردن با نظام و نظم بینالملل فرمول و راه مشخصی را در پیشرو دارد که خوشبختانه یا متاسفانه راه دور زدنی هم برای آن وجود ندارد. اگر دولتی پارادایم رشد و توسعه را دنبال میکند، نمیتواند در شرایط انسداد مالی، بانکی و تجاری به این هدف دست پیدا کند اما احتمالا اگر پارادایم بقا را دنبال کند، راههایی برای آن خواهد یافت ولی دیگر نمیتواند توقعی برای رشد و بهبود وضعیت شاخصهای خود داشته باشد و برای بلندمدت اقدام به برنامهریزی کند. جهان امروز جهانی مبتنی بر برنامهریزی است، آن هم نه برنامهریزی برای یک هفته یا یک ماه یا حتی یک سال آینده بلکه برنامهریزی برای چهار یا پنج دهه آینده. تنها به عنوان نمونه در عرصه فولادسازی کشورهایی مثل چین چشمانداز خود را برای تولیدات در زمینه فولاد سبز و کاهش تولیدات کربن محور تا سال 2060 تعریف کردهاند. این الگو کم و بیش در سایر حوزهها نیز وجود دارد. از اینرو امکان برنامهریزی با وجود محدودیتهای فزاینده مالی، پولی و تجاری به هیچوجه ممکن نیست. خوشبختانه دولت چهاردهم با شعار رفع تحریم به راس امور اجرایی کشور وارد شده است و در همین مدت کوتاه هم پالسهای مثبتی را برای حرکت در این مسیر به جامعه مخابره کرده و برای همین هم فعالان اقتصادی نسبت به آینده امیدوار شدهاند. همین که دولتی بر سر کار باشد که ضرورت این امر را درک کند، میتواند یک گام به جلو باشد، هر چند در میانمدت و بلندمدت باید گامهای عملی برای تحقق رفع تحریم برداشته شود. ساماندهی اقتصاد یک کشور با شعار و آرمان ممکن نیست، سیاستگذاری داخلی برای به حرکت درآوردن چرخهای یک اقتصاد، بدون توجه به ضرورتها و مناسبات بینالمللی عملا ممکن نیست. کافی است که به سطح تجارت خارجی کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه نگاه کنیم. این کشورها تقریبا کم و بیش مبانی و اصول تجارت آزاد را- به غیراز موارد و مواقع خاص- پذیرفتهاند و براساس آن عمل میکنند. امروز مشارکتهای چندجانبه در تولید محصولات «هایتک» و نسل جدید یکی از پایههای اقتصاد جدید است و هر کشوری که بتواند بیشتر خود را در دایره زنجیره ارزشهای جهانی قرار دهد، سهم بیشتری از کیک ثروت خواهد برد. الگویی که در ایران طی دهههای گذشته بر فضای کلی اقتصاد حاکم بوده هنوز این ضرورت را به طور کامل درک نکرده یا اگر هم درک کرده بنا به دلایل سیاسی و غیراقتصادی نتوانسته اهداف خود را محقق کند. کسانی که سهم تحریمها در مشکلات امروز اقتصاد را ناچیز عنوان میکنند، در واقع آدرس ناکجاآباد را برای حل مسائل به جامعه میدهند. اینکه بخش زیادی از مشکلات به نحوه مدیریت در داخل برمیگردد همگی درست است اما آنچه این دوستان عمدا یا سهوا پنهان میکنند این است تا زمانی که اقتصاد کشور با حصارهای تحریم روبهرو باشد، اصلاحات در داخل هم چندان راه به جایی نمیبرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد