13 - 10 - 2024
موج طلاق در دهه 80
مهدیه بهارمست- طلاق یکی از آسیبهای اجتماعی در تمام جوامع است که ابعاد مختلف آن افراد و جوامع را تحت تاثیر قرار میدهد و متعاقب این آسیب اجتماعی، آسیبهای اجتماعی دیگر نیز بروز میکند و زمینهساز ایجاد مشکلاتی دیگر میشود و تاثیرات فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بیشماری به همراه خواهد داشت. یکی از مشکلاتی که در پس طلاق در جوامع ایجاد میشود، ایجاد ترس و واهمه برای جوانانی است که در آستانه ازدواج و تشکیل زندگی مشترک قرار دارند و با وجود اینکه بسیاری افراد فکر میکنند آمار طلاق در جامعه ایران افزایشی است، آمار انتشاریافته از سوی سازمان ثبت احوال کشور طی سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۲، نشان از کاهش یافتن تعداد طلاق دارد. مرکز رصد جمعیت کشور به تازگی آمارهایی در رابطه با طلاق در ایران در سال ۱۴۰۲ منتشر کرده است. در این آمارها بیشترین و کمترین شهرهایی که ازدواجهایشان با شکست مواجه شدهاند، آمده است و همچنین آمارهای مربوط به سن طلاق. برخی رسانهها براساس آمار مرکز رصد جمعیت کشور سازمان ثبتاحوال که شامل ۲۰۱ هزار و ۴۶۸ رویداد طلاق در سال ۱۴۰۲ نتیجهگیری کردهاند: «نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳ درصد کاهش داشته و به این ترتیب پس از سه دهه آمار طلاق در کشور کاهشی شده است.» این در حالی است که مشاهدات و بررسیهای نشان از حکایت دیگری دارد. نخستین شوک افزایش آمار طلاق به ایرانیان به دهه ۸۰ برمیگردد. آمار طلاق از سال ۱۳۸۰ به بعد با شتاب بیشتری نسبت به سالهای گذشته افزایش پیدا میکند. آمار طلاق در سال۱۳۸۰، 9/4درصد، سال۱۳۸۱، 10/3درصد، سال ۱۳۸۲، 10/6درصد، سال۱۳۸۳، 10/5درصد، سال ۱۳۸۴، 10/7درصد و سال۱۳۸۵، 1/12درصد بوده است. این آمار همچنان در سالهای بعد هم روند افزایشی دارد، بهطوری که رییس سازمان ثبت احوال کشور تعداد طلاقهای ثبتشده در سازمان ثبت احوال را ۹۹ هزار و ۸۵۲ واقعه در سال ۸۶ اعلام کرده و میگوید: «این واقعه نسبت به سال گذشته خود پنجهزار و ۸۱۳ مورد افزایش داشته است.» این رویه همچنان در سالهای بعد هم روند افزایشی پیدا میکند تا اینکه به تازگی آماری منتشر شده که در آن برخی از رسانهها استنباط کردند که بالاخره بعد از سه دهه طلاق روند کاهشی پیدا کرده است. از آنجا که تحلیل آمار میتواند منجر به کاهش آسیبهای اجتماعی و برنامهریزی برای چشمانداز کشور شود، بسیار تاثیرگذار است.
کاهش بیمعنا
تحلیل ارائهشده از آمارهای جدید ثبت احوال گویای آن است که بعد از سه دهه روند طلاق کاهشی شده است اما به عقیده بسیاری از کارشناسان اجتماعی این کاهش ناچیز سهدرصد با توجه به روند رو به رشد طلاق تغییر معناداری محسوب نمیشود زیرا یکی از متداولترین شاخصها برای مطالعه سطح و روند رویدادهای ازدواج و طلاق در ایران که اغلب توسط کاربران عمومی و حتی در متون تخصصی به کار میرود، نسبت ازدواج به طلاق است. این نسبت حاصل تقسیم تعداد ازدواجهای یکسال بر تعداد طلاقها در همان سال است که تعداد ازدواجهای واقع شده به ازای هر طلاق واقع شده در آن سال را نشان میدهد. این در حالی است که آنچه اتفاق افتاده، در واقع کاهش ناچیز۲/۶ درصدی آمار طلاق در سال ۱۴۰۲ به نسبت سال قبل از آن است که در سه دهه بیسابقه نیست و همچنین به نسبت روند رو به رشد طلاق در دهههای اخیر تغییر معناداری محسوب نمیشود. از سوی دیگر طبق دادههای مرکز آمار در سال ۹۰، تعداد ۸۷۴ هزار و ۷۹۲ ازدواج ثبت شده است بنابراین تعداد کسانی که برای ازدواج راهی دفترخانه شدند کمتر و آنها که مهر طلاق را در شناسنامه خود زدند، بیشتر شده است. در سال ۱۴۰۰ آمار ازدواج به ۵۷۲ هزار و ۱۱ مورد رسیده است .طبق آمار منتشر شده در درگاه آمارهای انسانی سایت ثبت احوال، ۴۸۱ هزار تعداد ازدواج ثبت شده است.
این نشان میدهد که در دهه گذشته آمار ازدواجها نزدیک به نصف شده است. حال اگر آمار طلاق ۲۰۲ هزار باشد؛ در سال ۱۴۰۲ به ازای هر ۱۰ ازدواج، بیش از ۴ طلاق ثبت شده. این نرخ بالاترین نسبت طلاق به ازدواج، از زمان ثبت آمار رسمی در ایران است بنابراین کاهش طلاق به دلیل کاهش ازدواج بوده و مقایسه آمارهای طلاق در چند دهه نمیتواند لزوما نشاندهنده کاهش طلاق باشد چراکه براساس مشاهدات میدانی و آمارهای اقتصادی نهتنها طلاق کاهشی نشده است، بلکه آمارهای ازدواج نیز رو به سقوط است. چه بسا این روزها جوانان به دلیل مشکلات اقتصادی از ازدواج هراس دارند و تن به آن نمیدهند بنابراین اگر در دهه 80 آمار طلاق شوکهکننده بوده است اما امروزه آمار ازدواج به قدری کاهش یافته که شوک اصلی را به جامعه وارد کرده است. از سوی دیگر براساس آمارها بیشترین آمار طلاق در تهران، خوزستان، اصفهان، خراسان رضوی و فارس صورت میگیرد. همچنین کمترین آمار طلاق در استانهای ایلام، خراسانجنوبی، کهگیلویهوبویراحمد، سمنان و چهارمحال و بختیاری بوده است. البته در راستای این وضعیت آمار سن طلاق نیز افزایش یافته است. در زنان 33 سال و در مردان 38 سال است. چنین امری نشانگر طلاق در دهه 70 و شصتیهاست.
طلاق کاهش نداشته!
علیرضا شریفییزدی، عضو هیات علمی پژوهشکده خانواده وابسته به پژوهشگاه مطالعات تعلیم و تربیت، عضو انجمن جامعهشناسی ایران و عضو انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با اشاره به اینکه طلاق در سالهای اولیه ناشی از تحولاتی است که در جامعه رخ میدهد به «جهانصنعت» گفت: ازدواج در دهه اخیر با تنوع بیشتری در میان اقوام صورت میگیرد. این در حالی است که هر چقدر عقبتر میرویم، ازدواجها در مقیاسهای محدود و کوچک اتفاق میافتاد.
بیشتر اقوام و فامیلها و آشناها با هم وصلت میکردند و این میزان تنوع اندیشه و مشغولیتها وجود نداشت. امروزه ما در فرآیندهای جهانی قرار گرفتهایم و این شرایط نوع ازدواجها را تغییر داده است.
از آنجاکه ازدواج از دایره خانوادگی بیرون آمده و در ارتباطات گستردهای انجام میشود. بیشتر افراد پس از وارد شدن به زندگی متوجه تفاوتهای فرهنگی میشوند و خیلی بیشتر طلاق اتفاق میافتد. به همین دلیل این روزها مشاهدات میدانی ما حاکی از افزایش طلاق است.
وی افزود: شایعترین علل طلاق شامل عوامل اقتصادی، اعتیاد، دخالت خانوادهها و نقصان و آموزش ندادن مهارتهای زندگی است، اظهار کرد: موضوع طلاق و پیشگیری از رخداد آن، موضوعی فرهنگی محسوب میشود و در جوامعی که طلاق عادیانگاری شده باشد و به اصطلاح قبحی نسبت به آن وجود نداشته باشد، شاهد روند افزایشی آمار طلاق خواهیم بود.
البته طلاق در کشورهای مختلف جهان معنای متفاوتی دارد و از منظرهای گوناگونی به آن نگاه میشود، با این وجود، همواره طلاق به عنوان یک آسیب محسوب میشود که خود میتواند زمینهساز مشکلات دیگری باشد و برای خود افراد درگیر با این موضوع، فرزندان و خانوادههای آنها مسائل دیگری را پدید آورد و ابعاد فردی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی متعددی به همراه دارد.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به اینکه ترس و واهمه نسبت به ازدواج یا گامافوبیا یکی از تاثیراتی است که افزایش نرخ طلاق در یک جامعه میتواند به همراه داشته باشد، تصریح کرد: افرادی که طلاق را تجربه میکنند، برای مدتهای بسیاری دچار آسیبهای روحی و روانی متعددی میشوند که شاید تجربه افسردگی و اضطراب، سادهترین آنها باشد.
شریفییزدی با بیان اینکه با توجه به اینکه برخی از زنان به صورت مستقل اشتغال ندارند، طلاق میتواند امنیت اقتصادی آنها را نیز تحت تاثیر قرار دهد، ادامه داد: یکی از دلایل طلاق، توجه نکردن افراد به سن مناسب برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک و در نظر نگرفتن معیارهای صحیحی برای انتخاب همسر است.
وی با بیان اینکه افراد پیش از اقدام به آغاز زندگی مشترک باید نسبت به افزایش مهارتهای خود اقدام کنند، گفت: مهارتهایی از جمله حل مساله، همدردی، حمایت، مهارت تصمیمگیری و گفتوگو و داشتن استقلال شغلی، مالی و عاطفی، از جمله مواردی است که زوجین پیش از آغاز یک زندگی مشترک باید آنها را پرورش داده باشند تا در صورت بروز مشکل بتوانند با همراهی یکدیگر نسبت به حل آن اقدام کنند.
عضو هیات علمی پژوهشکده خانواده وابسته به پژوهشگاه مطالعات تعلیم و تربیت با تاکید بر لزوم تربیت صحیح نسل جوان به منظور پیشگیری از افزایش آمار طلاق اضافه کرد: کاهش دادن مشکلات اقتصادی در کشورها، آموزش دادن خانوادههای زوجین به منظور پیشگیری از دخالت و ارائه راهنماییها و راهکارهای نادرست برای حل مشکلات و مسائل، میتواند منجر به کاهش آمار طلاق در جوامع شود.
شریفییزدی با بیان اینکه آموزش مهارتهای زندگی به افراد از سنین کودکی و نوجوانی به ویژه در مدارس، منجر به کاهش آمار این آسیب اجتماعی در بلندمدت میشود، خاطرنشان کرد: همچنین گسترش و نهادینه شدن فرهنگ استفاده از خدمات مشاورهای میتواند راهکار موثر دیگری برای کاهش نرخ طلاق در جوامع باشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد