19 - 11 - 2020
مرگ ناجی صنعت سینما
چند وقتی میشود که دیگر نه از تبلیغ رنگ به رنگ و ثانیهای فیلمهای سینمایی در تلویزیون خبری هست و نه از تمایل فیلمسازان برای سبقت گرفتن در صف اکران فیلمها. حالا حتی به سختی یادمان میآید که آخرین بار کی به سینما رفتهایم، دیگر سینماهای گوشه و کنار شهر بعد از تعطیلی دانشگاه و اتمام ساعت کاری، انتظارمان را نمیکشند. هر چند پیش از این اولین گزینه روی میزمان به عنوان یک تفریح ارزانقیمت و البته سهلالوصول، رفتن به سینما بود اما احتمالا این روزها آخرین پیشنهادی که از سوی فیلمبازترین دوستانمان هم دریافت میکنیم، حضور در سالن سینماست!
در همان روزهای بازگشایی نیمبند سالنهای سینما، گلایه بسیاری از سینماداران و البته سینماگران این بود که اطلاعاتی درباره فعالیت مجدد سینماها به مردم داده نشده و هنوز تصور ذهنی بسیاری به همان اطلاعیه نخست وزارت ارشاد مبنی بر تعطیلی فعالیتهای فرهنگی در اسفند ۹۸ برمیگردد. همه چیز درست از همین نقطه آغاز شد. حالا ۱۰ ماه است که نه حیاتش مشخص است و نه از نفس افتادنش. هنوز درباره «سینما» میگوییم که به لطف باز و بسته شدن چندبارهاش توسط ستاد ملی مقابله با کرونا، یک وضعیت بلاتکلیف و مهآلود را تجربه میکند هرچند به گواه سینماگران خیلی وقت است شکست را پذیرفته و از میدان به در شده؛ این تنها تقلایی برای فراموش نکردنش است، تلاشی برای پیوند دوباره مخاطب با سینما که هر چند پیش از آن بسیاری برفهای نکوبیده مسیر رابطهشان را کوبیده و هموار کرده بودند، حالا اما به ناگاه همه پلهایش درهم شکستهاند.
این روزها اگر مدام هم بخواهیم بر مدار مستندات بچرخیم و دلایل این تصمیمات یکباره برای توالی تعطیلی و بازگشایی سینماها را قطار کنیم نه به نتیجهای میرسیم و نه پاسخی از سوی مسوولانش دریافت میکنیم، چه اینکه در طول این ۱۰ ماه سینماداران به کرات تاکید کردهاند که تمام پروتکلهای بهداشتی رعایت میشود و باز هم هیچ چیز تغییر نکرده است. حتی اگر همین گزاره را هم کنار بگذاریم سالنهای فراخ، تعداد زیاد صندلیها و البته تعداد اندک مخاطبان امکان انتقال بیماری را در سالنها به حداقل میرساند اما باز هم در هر بزنگاهی انگشتها بلافاصله روی فشردن دکمه تعطیلی سینماها میرود.
ورود یک «ناجی»؛ جایگزینی برای احیای یک «لذت»
این غمنامه نسبتا طولانی را نوشتیم تا بگوییم با شیوع کرونا، نه در قد و قواره سینما اما جایگزینی هرچند معمول ولی معقول برایش پیدا شده تا در سبد تفریحاتمان همچنان «لذت فیلم دیدن» را بگنجانیم، گاهی هم خودمان را لابهلای شخصیتهایش پیدا کنیم.
«اکران آنلاین» خیلی زود جا پای سالنهای تاریک و تعطیل گذاشت تا ردی از «سینما» را به یادمان بیاورد و همزمان به ما یادآوری کند یک ظرفیت مغفول مانده را؛ ظرفیتی که البته به همان زودی با بیتدبیری به تاراج رفت.آنچه مسلم است اما این است که با وجود زخمهایی چون «قاچاق» و «نبود امنیت» که در این مدت بر پیکر «اکران آنلاین» وارد شد، باز هم اگر محتوای ارائهشده حداقلی از کیفیت و جذابیت را داشته باشد، میتواند به فروش خوبی هم برسد؛ این را آمار ارائهشده از سوی دو پلتفرم محوری و انحصاری در حوزه «اکران آنلاین» در ۱۰ ماه گذشته میگوید.
«خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا اولین فیلمی بود که ریسک این ابزار نوظهور و کمترشناختهشده (البته در ایران) را پذیرفت و پا به میدان گذاشت اما تنها ساعاتی پس از اکران، سرقت این فیلم موضوع اصلی گفتوگوها و البته عامل هراس دیگر سینماگران از آزمودن این امکان ویژه شد.
هر چند همان زمان صاحبان این فیلم و مدیران سینمایی در گفتوگوهای خود به این نکته اشاره کردند که در همه جای جهان سرویسهای برخط امکان تامین امنیت صددرصدی آثار را ندارند و آنچه بیش از همه محصولات فرهنگی دیگر کشورها را مصون نگه داشته وجه «فرهنگی» و «فرهنگ مصرف مخاطبان» طی سالها کاربری سامانههای برخط بوده است. اما گویی این استدلال برای طیف گستردهای از سینماگران قابل هضم نبود و هراس سوخت سرمایهشان تا همین امروز هم در جانشان باقی مانده و تمایل چندانی به اکران آثارشان در این بستر ندارند.
در این میان سینماداران هم که از تعطیلی سینماها به تنگ آمده بودند، وضعیت را برای زیست سینماها مساعد نمیدیدند و پلتفرمها را حریفی قدر برای ادامه فعالیتهای خود میپنداشتند، دست روی دست نگذاشتند و بارها به صراحت مواضع اعتراضی خود را نسبت به پدیدار شدن و بها دادن به این سرویسها اعلام کردند و به تعبیری برخی سینماگران حتی قوه محرکهای برای کارشکنی و اختلال در این سامانهها شدند.
همه مشکلات و نیمهجان شدن سرویسهای برخط اما به عوامل بیرونی برنمیگردد. آنچه در این میان نقشی پررنگتر داشت مدیریت نادرست این پدیده توسط امتیازداران سامانهها و مدیران سینمایی بود. این موضوع را از این منظر میشود بررسی کرد که اساسا برای معرفی این قالب جدید به مخاطبان و اعتمادسازی برای مصرف قانونی، ابتدا باید چند فیلم تازه و مناسب را به اکران درمیآوردند؛ اتفاقی که در گام نخست رقم خورد اما تنها با گذر چند ماه، اکران آنلاین به انباری برای فیلمهای تاریخ گذشته و به طور عمده بیکیفیت تبدیل شد؛ موضوعی که رفتهرفته اعتماد مخاطبان را هم سلب کرد تا از تماشای آنلاین فیلم روی برگردانند؛ چیدمانی که البته به بدسلیقگی امتیازداران سامانهها بازمیگشت. حجم انبوه فیلمهایی که حتی در نمایش فیزیکی اقبالی نداشتند، پا به این عرصه گذاشتند و سرمایه اعتمادی را از بین بردند که بیتردید گنجینهای برای هر فرصت شغلی در هر عرصهای محسوب میشد.
در همان بحبوحه روزهای ابتدایی اکران آنلاین و هیجانزدگی سینماگران از دستیابی به مدیایی جدید، مدیران سینمایی برای جلوگیری از تراکم فیلمها در این بستر نمایشی این وعده را دادند که «شورای اکران آنلاین» به منظور تنظیمگری بازار این عرصه و البته سر و سامان دادن به آن به زودی تشکیل میشود؛ موضوعی که در حد همان وعده باقی مانده و هنوز خبری از آن نیست. قانون دیگر اما اکران دو هفتهای آثار در سینماها و بعد ورود به بسترهای نمایشی اینترنتی بود. این قانون هم مثل تمامی قوانین گاه اجرا و گاه هم دور زده شد تا راه خلاصی باقی بماند!
همانطور که در ابتدای این گزارش عنوان کردیم، «اکران آنلاین» ظرفیتی ویژه است که اگر سینماگران بر ترسشان از قاچاق فائق بیایند و برخی زیرساختها مستحکمتر شود، میتواند نتیجهای بهتر هم به همراه داشته باشد. آمار فروش برخی فیلمهای نسبتا باکیفیت نشان میدهد که مخاطب امروزی، دارد عادت میکند که «رایگاننگر» نباشد و بابت استفاده از محصول فرهنگی هزینه بپردازد به طوری که تهیهکنندگان نه به سودی قابل توجه بلکه به فروشی قابل قبول برسند.
کارنامه فیلمهای سینمایی در «اکران آنلاین»
براساس این جدول فیلمهای سینمایی «خوب بد جلف ۲» به کارگردانی پیمان قاسمخانی با فروشی معادل چهار میلیارد و ۲۵۱ میلیون و ۵۶۰ هزار تومان، «زیر نظر» به کارگردانی مجید صالحی با فروشی معادل دو میلیارد و ۸۷۴ میلیون و ۵۸۰ هزار تومان، «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی با فروشی معادل دو میلیارد و ۵۳۴ میلیون و ۹۲۰ هزار تومان، «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا با فروشی معادل یک میلیارد و ۸۵۷ میلیون و ۸۴۰ هزار تومان و «زنها فرشتهاند ۲» به کارگردانی آرش معیریان با فروشی معادل یک میلیارد و ۵۶۷ میلیون و ۶۴۰ هزار تومان تا به اینجا پنج فیلم پرفروش اکران آنلاین در سال ۹۹ محسوب میشوند.
«لتیان» به کارگردانی علی تیموری، «بیحسی موضعی» به کارگردانی حسین مهکام، «حکایت دریا» ساخته بهمن فرمانآرا، «بنفشه آفریقایی» ساخته مونا زندحقیقی، «کشتارگاه» ساخته عباس امینی، «هفت و نیم» ساخته برادران محمودی، «ایستگاه اتمسفر» ساخته مهدی جعفری، «تیغ و ترمه» ساخته کیومرث پوراحمد، «روزهای نارنجی» ساخته آرش لاهوتی و «بهت» ساخته عباس رافعی دیگر فیلمهای عرضه شده در قالب اکران آنلاین در سال ۹۹ بودهاند که آمار فروش آنها به صورت تفکیکی اعلام شده است.
نگاهی به این آمار نشان میدهد که برخی از این فیلمها هرچند در صورت اکران در سینماها نمیتوانستند اقبال و فروشی به دست آورند اما با نمایش اینترنتی فروشی قابل قبول و در مواردی حتی فراتر از تصور صاحبانشان به دست آوردهاند و این نشان از ظرفیت بالای «اکران آنلاین» نه فقط از منظر انتشار فیلم که از منظر منطق اقتصادی و تضمین سود مالی صاحبان آثار دارد.
براساس ردهبندی اعلامشده از سوی دو پلتفرم انحصاری «اکران آنلاین» تا به اینجا، فیلمهای گرید A به طور میانگین ۱۵۰ هزار، فیلمهای گرید B سی و هفت هزار و گرید C یازده هزار قطعه بلیت فروختهاند.
در این میان اما آمار فروش فیلمهایی همچون «حمال طلا»، «دوئت»، «پسرکشی»، «گیلدا»، «هایلایت»، «تا ابد»، «نرگس مست»، «سازهای ناکوک»، «مهمان خانه ماه نو»، «قتل عمد» و «جایی برای فرشتهها نیست» هرگز اعلام نشد که به نظر میرسد فروشی حتی پایینتر از ردهبندی C به دست آوردهاند.
عمده دلیل اعلام نشدن آمار این آثار، فروش ضعیف این فیلمها در بسترهای اکران آنلاین بود.
فارغ از تحلیلهای قابل طرح درباره این آمار، نکته مهم اما این است که تنها مرجع اعلام آمار فروش فیلمها فعلا همین دو پلتفرم عرضهکننده هستند و باید پذیرفت درستی آمارشان درباره کارنامه فیلمها در اکران آنلاین قابل صحتسنجی نیست و به نظر میرسد وجود سامانههایی مانند سمفا که از سوی سازمان سینمایی برای دسترسی به جزئیات آمارهای مرتبط با اکرانهای سینمایی مدیریت میشود و ضرایب اشغال صندلیها و آمار فروش فیلمها را اعلام میکند، برای ویاودیها هم ضروری است تا نهاد ثالثی بدون هرگونه منفعت و جانبداری آمارها را منتشر کند.
ماجرای «اکران آنلاین» و تجربهای که تا به امروز پشتسر گذاشته اما غیر از مخاطبان، سه ضلع دخیل و تعیینکننده دارد: تهیهکننده که باید تن به قواعد این بازار جدید دهد، مدیر سامانه که باید همزمان اعتماد صاحب اثر و مخاطب را کسب کند و پخشکننده که همچون اکران فیلم در سالنهای سینمایی قرار است نقش واسطه را در این میدان بازی کند. در ادامه گزارش سراغ نمایندگانی از هر یک از این اضلاع رفتیم تا از نگاه آنها بهاین پرسش پاسخی داده باشیم. «اکران آنلاین» چرا زمینگر شده است؟
روایت تهیهکننده؛ وقتی هیچ کس مسوولیت قبول نمیکند!
جمال ساداتیان تهیهکننده پرکار سالهای اخیر است که البته دستی هم بر آتش سینماداری داشته و از این منظر اشراف کاملی بر چرخه اکران عمومی فیلمهای سینمایی دارد. ساداتیان درباره عملکرد «اکران آنلاین» گفت: در حال حاضر مشکل اصلی این پلتفرمها این است که فیلم بعد از نمایش بلافاصله قاچاق میشود. در این میان هیچکس هم مسوولیت این امر را قبول نمیکند. با توجه به اینکه ساز و کار مهار قاچاق فیلمها مشخص نیست و افرادی که فیلمشان میتواند باعث رونق این بازار شود تمایلی به ارائه آثارشان به این بستر ندارند. به همین دلیل فیلمهای جدی را در این حوزه نمیبینیم و فیلمسازان هم رغبتی ندارند چون این روزها هزینههای سنگینی برای فیلمسازی صرف میشود و تهیهکنندگان زیر بار نمیروند تا فیلمهای مطرح خود را به نمایش بگذارند.
روایت رییس صنف نمایش آنلاین، وقتی «جوزدگی» منجر به افول شد!
محمد صراف رییس انجمن «شرکتهای نمایش ویدئوی آنلاین» هم معتقد است که ویاودیها در صورت داشتن زیرساختهای لازم میتوانند نقش تعیینکنندهای در ناوگان اکران آنلاین داشته باشند.
وی بیان کرد: نسبت به اکران آنلاین در ابتدا اقبال خوبی شد چون در ابتدا هیجانی وجود داشت. بیماری کووید ۱۹ و تعطیلی سینماها باعث شده بود که برای مردم این فضای جدید جذاب باشد. طبیعتاً از این موضوع استقبال شد اما رفتهرفته این اتفاق رو به افول رفت چون از اول ساختار درستی برای این موضوع طراحی نشده بود.
صراف ادامه داد: از همان ابتدا بحث ما بر سر فیلم «خروج» هم همین بود؛ یعنی اکران آنلاین اگر بخواهد راه بیفتد، اگر سینماها امروز بر اساس قاعدهای دست به اکران میزنند و با هماهنگیهایی این اتفاق میافتد، در اکران آنلاین هم باید چنین هماهنگیهایی داشته باشیم. مانند اینکه مردم چطور بتوانند از این اکران استفاده کنند و همچنین برای محتوایی که پخش میشود موضوعاتی مانند قاچاق و سرقت پیش نیاید. شاهد این بودیم که به دلیل رعایت این موارد تمامی فیلمها به سرقت رفتند و تهیهکنندگان متضرر شدند. بنابراین نبود ساختار مناسب از ابتدا، هیجانزدگی و متاسفانه جوگیری برخی مدیرانی که احساس میکنند همیشه باید اول باشند، منجر به این شد که اکران اینترنتی به درستی شکل نگیرد. همین امر باعث شد اکران اینترنتی رو به افول برود.وی درباره اینکه برخی از فیلمها با وجود قاچاق در این بستر توانستهاند به فروش خوبی هم برسند، توضیح داد: برخی از فیلمها به خاطر کیفیت و اعتبار کارگردان حتما مورد توجه واقع میشوند. اگر این حوزه از انحصار خارج شود و به جز دو سامانه، سرویسهای دیگر هم میتوانستند به ارائه خدمات در این زمینه بپردازند طبعا آن یک میلیارد فروش یک فیلم، به دو میلیارد افزایش پیدا میکرد.
رییس انجمن «شرکتهای نمایش ویدئوی آنلاین» ادامه داد: اگر از اول زیرساخت درستی طراحی میشد همه سرویسهای ویاودی و سرویسهای دانلود قانونی در کشور از یک مسیر اکران را انجام میدادند. اگر این اتفاق به درستی رخ میداد امروز شاهد شکوفایی این بخش بودیم. اما وقتی انحصار به وجود میآید و بدنه دولتی هم در این زمینه پاسخگو نیست و برایش برنامهای ندارد شما با این موضوع مواجه میشوید که فیلم خوبی که میتواند در این بستر به فروش پنج میلیاردی برسد، فروشی یک میلیاردی را تجربه میکند. وقتی مقایسه میکنیم میبینیم همین فروش یک میلیارد تومانی در ویاودیها اتفاق ویژهای نیست و نمیتوانیم به آن افتخار کنیم چون ممکن بود در شرایط عادی در سینماها سی میلیارد تومان به دست بیاورد.
وی افزود: به هر حال اکران آنلاین در دنیا مرسوم است و همزمان با اکران فیزیکی در سینماها، اکران اینترنتی صورت میگیرد، زیرساختها ارتقا پیدا میکند، رگولیشنهای قانونی که امروز هم در ایران با ساترا به وجود آمدهاند، نظارتهای خود را دارند، پس اکران آنلاین میتواند موفق باشد به شرطی که از انحصار درآید و زیرساختهایش فراهم شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد