29 - 04 - 2021
مردمنهاد یا دولتنهاد؟!
مهدیه بهارمست- روزنامهنگاران و خبرنگاران ایران سالها برای تشکیل یک اتحادیه صنفی تلاش کردند؛ تلاشی که خواهناخواه سابقه آن به تاریخ سیاسی ایران گره خورده است. روزنامهنگاران بدون اینکه خودشان بخواهند مطالبات صنفی خود را زیر سایه اراده سیاستمداران میبینند؛ چه آن زمان که به دلیل وقایع انتخاباتی سال ۸۸ مهمترین انجمن صنفی خود پس از انقلاب را از دست دادند و چه حالا که مطالبات «غیرسیاسی» خود را دستمایه «سیاسی کاری» دولت تدبیر و امید میبینند.
فعالیتهای صنفی روزنامهنگاران تا پیش از انقلاب در قالب یک سندیکای قدرتمند پیگیری میشد. تا اینکه پس از سالها و با روی کار آمدن دولت اصلاحات، انجمن روزنامهنگاران ایران تشکیل شد؛ انجمنی که با «بهار مطبوعات» آمد و با «خزان» آن در دوره احمدینژاد سقوط کرد و حالا خیلی از فعالان مطبوعاتی حسرت آن را میخورند.
بعد از تعطیلی انجمن، فعالیتهای صنفی روزنامه نگاران پس از از یک دوره رکود با نشانههایی از احیای انجمن جان دوبارهای گرفت اما خیلی زود مشخص شد که این وعده دولت روحانی هم بخشی از وعدههای بیاساس اوست. در نهایت «انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران» در سال ۹۵ با پیشتازی علی ربیعی، وزیر کار وقت تشکیل شد. اشتیاق و فضاسازیهای ربیعی از همان موقع شائبه وابستگی انجمن را سر زبانها انداخت؛ شائبهای که از شروع به کار انجمن کار را به کمپینهای اعتراضی روزنامهنگاران کشاند که همچنان نیز بر فعالیتهای انجمن سایه انداخته است.
در هر صورت بخش قابل توجهی از روزنامهنگاران و خبرنگاران در این انجمن عضو نیستند و دل خوشی از آن ندارند. علیالخصوص که این انجمن مختص به تهران است و دیگر خبرنگاران فعال در سایر استانها نیز از عضویت در آن محرومند.
این در حالی است که پیشتر رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران به «جهانصنعت» گفته بود: «اگر اعضا از عملکرد اعضای هیات مدیره فعلی انجمن ناراضی هستند میتوانند در انتخابات پیشرو افراد جدید و بهتری را برگزینند که عملکرد بهتری داشته باشند.»
برای ارزیابی عملکرد انجمن با چندین روزنامهنگار تماس گرفتیم اما به حدی نسبت به آن ناامید و بیتفاوت هستند که حتی حاضر نشدند برای لحظهای درخصوص عملکرد انجمن با «جهانصنعت» صحبت کنند. برخی مدیران مسوول نیز به خبرنگارهایشان اجازه مصاحبه در این باره را ندادهاند. البته میتوان حدس زد رابطه خوب برخی مدیران مسوول با برخی اعضای هیاتمدیره انجمن نیز مانع از اظهارنظرها میشود. همین امر نیز به خودی خود بیانگر نمونهای بارز از وضعیت روزنامهنگارها و آزادی بیان آنها در خصوص مسائل صنفیشان است.
گرایش به دولت
در همین راستا آرمین سلیمانی- روزنامهنگار- درخصوص بررسی عملکرد انجمن به «جهانصنعت» گفت: به عقیده من افرادی که در این خصوص صحبت نکردند حتما دلایل اخلاقی و منطقی مخصوص به خود را دارند. در هر صورت این انجمن روزنامهنگاران تهران است نه انجمن صنفی و هر چند نفر از ما میتوانیم یک انجمن در گوشه و کنار شهر ایجاد کنیم. این انجمن در اصل همانند یک حزب یا تشکل مردمنهاد فرعی است. پس این یک انجمن صنفی به معنای سندیکا نیست که بنا باشد در حوزه معیشتی یا حوزههای حمایتی ورود کند. این انجمن از بدو تشکیل بیشتر به سمت دولتنهادی بود تا مردمنهادی، از طرفی محدود بودن این انجمن به تهران خود یک اشکال بزرگ است. مجموع این موارد، این انجمن را به یک انجمن غیرصنفی تبدیل کرده است یعنی بیشتر شبیه یک گروهی است که متشکل از برخی اعضای یک صنف است. بنابراین انجمن به هیچوجه سندیکا یا انجمن صنفی روزنامهنگاران و خبرنگاران ایران تلقی نمیشود. چهبسا روزنامهنگاران و خبرنگاران ایران پیشتر انجمن صنفی منسجمتری داشتند که البته در دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد تعطیل شد. متاسفانه فشارها بر آن انجمن ادامه یافت و هنوز هم اجازه بازگشایی و تشکیل مجدد به آن انجمن داده نشده است. با این وجود مسلم است صنف روزنامهنگاران و خبرنگاران نیازمند یک سندیکا با تعریف مشخصی هستند. تا وقتی که یک اتحادیه وجود نداشته باشد و این مساله به دست انجمنهای دولتنهاد یا برخی از احزاب سیاسی باشد هیچگاه صنفها نقش فراگیری نخواهند داشت. وی افزود: اگر بسیاری از روزنامهنگاران در این باره سکوت میکنند، به دلیل ناامیدی از ناکارآمدیهاست زیرا سالهای سال افراد در این حوزه تلاش کردند و همزمان سالهای سال محرومیت حقوق داشتند چرا که وقتی فردی عضو یک سندیکاست، باید دارای حقوق و مزایایی هم باشد و این امر در تمام اصناف صادق است. همچنین قرارداد کارگر و کارفرما باید تحت نظارت سندیکا باشد و براساس قانون، سندیکا میتواند از اعضای خود حمایت کند. همچنین در تمام مسائل حوزه کاری میتواند برای اعضا وکیل بگیرد. اما این موارد برای روزنامهنگاران کنونی وجود ندارد، بنابراین همین موضوعات موجب دلخوری و دلزدگی بین اهالی رسانه و انجمن شده است. چهبسا مدتی است که نهاد دولت به طور کلی در امور انجمن دخالت میکند؛ از تعطیلی انجمن صنفی روزنامهنگاران و خبرنگاران ایران تا ایجاد یک انجمن دستنشانده دولتی انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران.
این روزنامهنگار درخصوص اینکه آیا انجمن صنفی میتواند بیانیه سیاسی صادر کند یا خیر؟! بیان کرد: به عقیده من انجمن صنفی باید به دنبال معیشت اهالی صنف روزنامهنگاران و خبرنگاران باشد. انجمن صنفی به عنوان صنف فقط باید به دنبال معیشت رفاه و خدمات جانبی اهالی مطبوعات، خبرگزاریها و سایتها باشد اما اینکه بیانیه سیاسی به هیچ عنوان ندهد متفاوت است از اینکه اگر یکی از اهالی مطبوعات و رسانهها بازداشت یا مورد تعدی برخی افراد و اشخاص منتسب به حاکمیت و سایر افراد غیرقدرت قرار بگیرد، حمایت نکند. بنابراین انجمن باید از روزنامهنگاران و خبرنگاران در برابر این اتفاقها حمایت کامل کند تا فرد عضو انجمن را از مخمصه نجات دهد. چهبسا انجمن صنفی نباید واکنشی نسبت به مسائل سیاست روز داشته باشد اما باید از اعضا حمایت کند زیرا انجمن سیاسی نیست، بلکه انجمن صنفی روزنامهنگاران و خبرنگاران است.
وی افزود: اما متاسفانه این انجمن دستنشانده، هیچ پیگیریای در خصوص روزنامهنگاران بازداشتی ندارد زیرا درباره آنها احساس مسوولیت نمیکنند. البته با توجه به سازوکار تشکیل این انجمن و رابطه آن با دولت طبیعی است که در این موارد هم پیگیر نباشد. در صورتی که انجمن صنفی روزنامهنگاران و خبرنگاران باید نهادی مستقل از حاکمیت باشد تا بتواند از حقوق اهالی صنف در مقابل نهادهای دیگر از جمله دولت دفاع کند. نباید فراموش کرد حتی این انجمن از دیدارهای دوستانه با اعضای دولت و وزیران نیز به نفع اعضا استفاده نمیکند. بنابراین اساس و بنیاد این ارتباط یک رابطه خلاف صنفی و اتحادیه است. چهبسا اعضای اتحادیه و صنف نباید با نهادهای دولتی تعاملهای فراوان ایجاد کنند. به عنوان نمونه رابطه رییس هیاتمدیره انجمن با دولتمردان و دستگاههای دولتی کل انجمن صنفی را زیر سوال میبرد. به همین جهت از بحث باطل هیچ امر خیری خارج نمیشود.
انجمن را به این شکل قبول نداریم
مریم وحیدیان از دیگر روزنامهنگاران ایران درخصوص ناکارآمدی انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران به «جهانصنعت» گفت: بنده و اطرافیانم این انجمن را به این شکلی که وجود دارد، قبول نداریم. بنابراین تاکنون عضو نشدهایم. معتقدم به دلیل تضعیف حق و حقوق بسیاری از روزنامهنگاران و خبرنگاران نیاز به یک انجمن صنفی قوی و قدرتمند داریم. از سوی دیگر این مشکلات مختص به امروز و دیروز نیست، چهبسا از سالهای قبل روزنامهنگاران و خبرنگاران درگیر بیمه و حقوقهای پایین بودند. در مجموع میزان حقوق و دریافتی تمام روزنامهنگاران در کشور بسیار پایین است، علیالخصوص امروزه که وضعیت معیشت برای همه سختتر شده است. به همین دلیل یک روزنامهنگار یا خبرنگار باید در دو یا سه رسانه کار کند تا بتواند زندگی خود و خانوادهاش را با تمام سختیها تامین کند. این در حالی است که انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران برای روزنامهنگاران گامهای بزرگی بر نداشته است.
وی افزود: نوع شکلگیری این انجمن هم گویا روایتی از نحوه عملکرد آن است. باید بدانیم که کارگرهای بسیاری تشکل ایجاد میکنند که شاید آن تشکل قدرت مالی چندانی نداشته باشد ولی برای اعضای صنف کارهای بزرگی انجام میدهد. این در حالی است که انجمن صنفی روزنامهنگاران در سال ۹۵ تشکیل شد و امروزه اسم خودش را گذاشته انجمن صنفی کارگری؛ که در آن دوره با دخالت و نگاه دستوری وزارت کار در دوره آقای ربیعی، به خبرنگارانی که قرار بود نماینده دیگر بچهها شوند اجازه فعالیت ندادند. همین امر نشاندهنده این است که انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران مشخصا با دخالت وزارت کار و دولتیها شکل گرفته است. در آن دوران وجود انجمن را حتی بدون هیچ نمایندهای از ما ضروری میدانستیم اما با گذشت ۵ سال متوجه شدیم که این بینش غلط بوده است. زیرا انجمنی که نتواند کارگری و مستقل باشد، هیچ عملکردی در حمایت از روزنامهنگاران و خبرنگاران نخواهد داشت.
حقوقهای حداقلی روزنامهنگاران
وحیدیان در ادامه اظهار کرد: بعد از سال ۹۹ جریان اعتراضی بین روزنامهنگاران نسبت به عملکرد منفعلانه انجمن صنفی شکل گرفت. اعتراضی که ما در این دوره نسبت به انجمن صنفی داشتیم، رسیدگی به دستمزدهای پایین و خلاف قانون بود. چراکه دستمزد یک خبرنگار یا روزنامهنگار کفاف زندگی یک ماهه در تهران با این وضعیت گرانی را نمیدهد این در حالی است که مدیران برخی رسانهها ماده ۴۱ قانون کار – تعیین و پرداخت حداقل دستمزد- را نیز رعایت نکرده و نمیکنند. علاوه بر اینکه حقوقهای حداقلی وزارت کار هم برای ما ناکافی است و انتظار حقوقی معقول برای روزنامهنگاران را داریم. همچنین انتظار داشتیم این انجمن با مدیر مسوولها چانهزنی کند که دستمزدها کمی افزایش پیدا کند چراکه معتقدیم نباید یک روزنامهنگار حداقل حقوق را بگیرد. در حالی که در هماکنون برخی رسانهها حقوق دو میلیون تومانی به خبرنگار میدهند. چهبسا برخی رسانهها افزایش دستمزد وزارت کار را هم به صورت غیرقانونی به خبرنگاران پرداخت نمیکنند. اگر کسی هم نسبت به این امر اعتراض کند به راحتی اخراج میشود. پس به روشنی و خیلی شفاف میبینیم که هیچ نهاد صنفی پشت خبرنگاران و روزنامهنگاران نیست. اطلاعرسانی انجمن هم تقریبا تعطیل است.
وی افزود: البته برخی خبرنگاران به دلیل روابط حسنه برخی مدیران مسوول رسانهها با انجمن صنفی خبرهای اینچنینی را منتشر نمیکنند. وگرنه وظیفه انجمن صنفی برپایی اعتراضهای درون صنفی در راستای احقاق حق روزنامهنگاران است. این در حالی است که طی چند سال اخیر هیچ حمایتی از این انجمن ندیدیم و میتوان گفت بهطور عملی این انجمن تقریبا تعطیل یا خاموش بوده است.
رفتارهای نمایشی
این روزنامهنگار در ادامه اظهار کرد: اما بعد از سال ۹۹ شاهد دست و پا زدن انجمن صنفی هستیم. به عنوان مثال پس از واکنشهای توئیتری و رسانهای برخی روزنامهنگاران سرشناس و همچنین نامه اعتراضی ۱۰۰ روزنامهنگار نسبت به انفعال انجمن یک خبری در تلگرام انجمن مبنی بر دیدار هیات رییسه انجمن با وزیر کار منتشر شد. حال سوال اینجاست اگر آقایان لابیهای اینچنینی دارند، پس چرا برای افزایش حقوق خبرنگاران اقدامی نمیکنند. امروزه کدام تشکل کارگری را سراغ دارید که به راحتی به عنوان نماینده به دیدار وزیر برود. در همان دوره ایشان اعلام میکند که وزارت کار قول داده کمیتهای را برای بررسی وضعیت شغلی خبرنگاران تشکیل دهد. بازخوانی این خبر بسیار دهنپرکن است ولی بعد از انتشار این خبر که در اوایل تابستان ۹۹ رسانهای شد تاکنون هیچ رسیدگی و پیگیری از سوی آقایان صورت نگرفته است. به همین دلیل ما با این رفتارهای نمایشی مشکل داریم.
وی افزود: روزنامهنگارانی هم به دلیل درخواست افزایش دستمزدها اخراج شدند و ما هیچ واکنشی از انجمن در این باره ندیدیم. از سوی دیگر خواهان برقراری سیستم نظارتی و اجرایی درخصوص آزارهای جنسی در مطبوعات بودیم اما هیچ واکنشی رخ نداد. پس انجمنی که فقط اعضایش را به رسمیت میشناسد بسیار عجیب است. زیرا فعالیت کارگری برای تمام کارگران است، چهبسا خبرنگارانی که شهرستان کار میکنند به گونهای استثمار میشوند. هر مشکلی که برای خبرنگاران و روزنامهنگاران رخ دهد انجمن موظف به پیگیری است و در راستای منافع آنها باید اقدام کند. اما در این سالها هیچ واکشنی از این انجمن ندیدیم.
آقای عبدی در دورهای درباره مذاکرات مزدی ۱۴۰۰ توئیتی نوشت در رابطه با اینکه کارفرماها پول ندارند و اگر حقوقها افزایش پیدا کند، بسیاری از افراد بیکار میشوند. در حالی که انتظار میرفت نماینده یک تشکل کارگری از منافع اعضای صنف صحبت و دفاع کند. در صورتی که نمایندههای مستقل کارگری در ایران در دوره مذاکرات مزدی جرات نمیکنند همچین حرفی بزنند. اما آقای عبدی حتی به صورت نمایشی هم از روزنامهنگاران حمایت نکرد.
اجازه احیای انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران را نمیدهند
اما بهرغم این مخالفتها، افشین امیرشاهی- روزنامهنگار- نیز بر این عقیده است که عملکرد انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران بسیار مفید و اثرگذار بوده است. او به «جهانصنعت» گفت: بنده سابقه عضویت در انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران را که توسط قاضی مرتضوی پلمپ شد، دارم. آن انجمن بیش از پنج هزار عضو داشت. در آن زمان یک دوره علیالبدل هیات مدیره بودم و در تمام جلسات شرکت میکردم. البته در دورهای هم بازرس بودم. در هر صورت دلیل اعتراض برخی همکاران را درک نمیکنم. انجمنهای صنفی باید همانند سقفی برای روزنامهنگاران باشند. چهبسا در فاصله بین تعطیلی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران و فعالیت انجمن تهران هیچ انجمنی وجود نداشت. اما در حال حاضر مکانی برای حل مشکلات روزنامهنگاران وجود دارد. همچنین کمیتهها و اعضای هیاتمدیره موظف به پیگیری و رسیدگی معضل اهالی رسانه هستند. بنا بر اطلاعات من انجمن از هیچ موردی چشمپوشی نکرده است.
وی افزود: از طرفی ارتباطی که انجمن با مقامات و دستگاههای مختلف دارد از نظر من قابل تقدیر است. در هر صورت با مشارکت بیشتر اهالی رسانه انجمن قویتر از قبل میشود. اما نباید فراموش کنیم که انجمن صنفی که برای روزنامهنگاران است دارای خطقرمزهای بسیاری است. همچنین هیچ مسوولی برای رسانهها تره خرد نمیکند. تنها جایی که این مسائل برایش اهمیت دارد انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران است.
این روزنامهنگار با انتقاد از برخی روزنامهنگاران منتقد که عضو انجمن هم نیستند، اظهار کرد: نکته حائز اهمیتی که وجود دارد این است که روزنامهنگاران و خبرنگارانی عضو انجمن نیستند اما اعتراض میکنند، پس باید بگویم قرار نیست انجمن حدس بزند که روزنامهنگاری که عضو انجمن نیست، چه معضلی دارد تا در راستای حل آن تلاش کند. انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران چندین و چند بار با اهالی قلم تلاش کردند که انجمن سراسری ایران را تشکیل دهند ولی نهادهای امنیتی و قضایی اجازه آن را ندادند. چهبسا انجمنها باید در اقصی نقاط کشور و جهان تشکیل شود و اینها با یکدیگر مراوده داشته باشند. با این وجود امیدوارم انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران دوباره احیا شود.
باید به انجمن کمک کنیم
امیرشاهی در ادامه اظهارکرد: وقتی انجمن تهران شکل گرفت از ۱۰ نفر، پنج نفر توسط دستگاهای امنیتی ردصلاحیت شدند. البته من تایید شدم ولی مهم این است که راهاندازی یک انجمن برای روزنامهنگاران چقدر سخت است. بنابراین انجمن دارای دفتری است که درش به روی تمام روزنامهنگاران و خبرنگاران باز است. این افراد باید ابتدا در آنجا عضو شوند و بعد نسبت به عملکرد آن اعتراض کنند. البته انجمن صنفی به دلایل قانونی ابزار اجرایی ندارد. آنها نمیتوانند درخصوص افزایش حقوق و برخی مشکلات خبرنگاران مدیر مسوول را مجبور به کاری کنند. بلکه انجمن تنها میتواند با ریشسفیدی مشکلات را حل کند. ضمن اینکه انجمن صنفی، سرمایهای برای حمایت و تحویل بستههای معیشتی به خبرنگاران ندارد.
این روزنامهنگار با تاکید بر حل برخی معضلات روزنامهنگاران از سوی انجمن بیان کرد: برخی روزنامهنگاران در حالی نسبت به عدم حمایت انجمن از خبرنگاران بازداشتی گله میکنند که انگار انجمن در این باره دست روی دست گذاشته است. در صورتی که بسیاری از مسائل را نمیشود رسانهای کرد. ولی انجمن در تمام مراحل بازداشت یک خبرنگار و روزنامهنگار کنار او بوده است. حتی در برخی اوقات برای فرد وکیل گرفته میشود. به طور کلی حضور انجمن صنفی برای روزنامهنگاران غنیمتی است. به همین جهت با مشارکت یکدیگر و حضور پررنگ در انتخابات پیشرو (۱۰ اردیبهشت) و عضویت در این نهاد صنفی میتوانیم انجمن را بالندهتر کنیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد