8 - 12 - 2024
مدیریت انرژی در ساختمانها
علی دوستدار *
چرا امروز کشور با وجود دارا بودن منابع غنی نفت و گاز دچار ناترازی انرژی شده است؟ این سوالی است که ذهن مردم و افکار عمومی را به خود مشغول کرده است. در پاسخ به این پرسش میتوان گفت، صرفا داشتن منابع غنی نفت و گاز، ضامن امنیت پایدار انرژی در کشورها نیست. عملکرد دولتها در سرمایهگذاری پایدار و مداوم در بخش انرژی، توسعه نیروگاههای متنوع و همچنین فرهنگ مصرف انرژی توسط مردم، نقش تعیینکنندهای در تضمین امنیت انرژی دارد. متاسفانه در کشور ما طی 10سال گذشته، بهدلیل مشکلات ناشی از تحریمهای بانکی و صنعتی، دولتها در سرمایهگذاری برای توسعه زیرساختهای انرژی با چالش مواجه شدند. در برخی موارد نیز عدم دسترسی به تکنولوژیهای جدید در تولید و تامین انرژی، منجربه ناترازی فعلی شده است بنابراین علل ناترازی انرژی را میتوان در دو بخش اصلی عدم توسعه متناسب زیرساختها و رشد غیرمتعادل مصرف انرژی بررسی کرد از اینرو ناترازی انرژی ناگهان ایجاد نشده بلکه نتیجه عملکرد دولتها در برنامهریزی، اولویتبندی بودجه و منابع برای سرمایهگذاری پایدار در بخش انرژی و نیز ضعف در فرهنگسازی مصرف انرژی است. این مساله از سالها پیش در دولتهای مختلف مطرح بوده اما در زمان تصمیمگیری نهایی، نحوه تخصیص بودجه و منابع همواره به سد راه اجرای طرحها تبدیل شده است.
بهعنوان نمونه، در اوایل سال 1399، مدیرعامل وقت اداره گاز استان تهران طی نشستی با نمایندگان سندیکای شرکتهای تاسیساتی و صنعتی، انجمن شرکتهای خدمات انرژی و اتحادیه شوفاژکاران و تهویه مطبوع ایران نسبتبه بحران پیشرو هشدار داد. در همان زمان طرحهایی برای افزایش کارایی موتورخانهها در ساختمانها از سوی این سه تشکل مطرح و جلسات منظمی برگزار شد. با وجود ارائه پیشنهادات خوب، بهدلیل مشکلات بودجهای، این طرحها بهتدریج محدود شدند و به نتیجه مطلوب نرسیدند. علاوهبر این تحریمها در جذب سرمایهگذاری خارجی چالشهای جدی ایجاد کرد. از سوی دیگر عملکرد سلیقهای برخی دولتها در صدور بخشنامهها و رویهها (مانند تعیین قیمت خرید برق)، حتی سرمایهگذاران داخلی را نیز دچار تردید کرد. این عوامل باعث شد تا دولتها نتوانند آنگونه که انتظار میرفت، سرمایهگذاریهای لازم را انجام داده و زیرساختهای انرژی کشور را توسعه دهند. در بخش مصرف نیز عدم استفاده از تکنولوژیهای بهروز و بهینه در صنایع مختلف، مشکلات زیادی برای صنایع و دولتها ایجاد کرده است. در بخش خانگی، در شهرهای بزرگ، کمتوجهی به موضوعاتی مانند بازرسی، تعمیر و نگهداری تجهیزات موتورخانهها و عدم اجرای صحیح عایقکاری ساختمانها مزید بر علت شده است.در سالهای اخیر نیز تغییر رویکرد ساختمانسازان به سمت سیستمهای مستقل گرمایشی و سرمایشی (مانند پکیجها و داکتاسپلیتها)، ناترازی در بخش خانگی را تشدید کرده است.
فرهنگ مصرف انرژی در کشور نیز نیاز به اصلاح دارد. متاسفانه در دولتهای گذشته به این موضوع بهدرستی پرداخته نشده است. برای مثال در دهه70، تبلیغات گستردهای در رسانه ملی و سطح شهر با محوریت مصرف صحیح انرژی انجام میشد. جمله «هرگز نشه فراموش، لامپ اضافی خاموش» در ذهن متولدین دهه60 حک شده است اما در دهههای80 و 90 چنین تبلیغات موثری کمتر دیده شد. شاید یکی از دلایل این امر، کاهش تاثیرگذاری رسانه ملی نسبت به دهههای قبل باشد.
در این حال طبیعی است که هرگونه عملکرد و قانونی که سبب تسهیل در سرمایهگذاری برای توسعه زیرساختهای تولید و توزیع انرژی شود، میتواند تاثیر مثبتی در رفع این وضعیت داشته باشد. همچنین توجه به سرمایهگذاریهای بلندمدت، بهخصوص استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در صنایع مختلف، مزایای مضاعفی خواهد داشت.
اینکه چرا سهم تولید انرژیهای سبز در سبد انرژی کشور اینقدر پایین است یا چرا در صنعت ساختمان توجهی به تولید انرژیهای سبز نمیشود و چرا رعایت مبحث 19 ساختمان جذابیتی برای سازندگان ندارد، از نکات قابل تاملی است که باید برنامهریزان و مسوولان کشور به آن توجه ویژه داشته باشند.
بهعنوان مثال در کشورهای پیشرفته سازندگان ساختمان برای استفاده از مصالحی که باعث کاهش مصرف انرژی میشود، از بانکها وام با بهرههای کم دریافت میکنند. ساختمانها در حین ساخت و پس از ساخت و پیش از دریافت مجوز برای اسکان (پایان کار) باید از لحاظ میزان مصرف و اتلاف انرژی مورد ارزیابی قرار گیرند و شناسنامه انرژی و رتبهبندی مصرف انرژی دریافت کنند. این رتبهبندی تاثیر بسزایی در نحوه محاسبه قیمت انرژی برای ساکنان دارد.
سازندگان ساختمان باید این موضوع را پیش از معامله ساختمان به اطلاع مشتریان و خریداران برسانند. مسلما هرچه رتبه انرژی بالاتر باشد، خریداران بیشتری تمایل به خرید خواهند داشت و برای املاک با رتبه انرژی پایین، خریداران کمتری مراجعه میکنند بنابراین سازندگان ترغیب میشوند از مصالح و تجهیزات کممصرف و عایقبندی باکیفیتتر استفاده کنند.
متاسفانه در کشور ما به دلیل عدم حمایت مناسب از سوی دولت و بانکها در زمینه استفاده از مصالح با مصرف انرژی کم و همچنین نوسانات شدید بازار مسکن و کاهش قدرت خرید مردم، اکثر سازندگان ترجیح میدهند از تجهیزات سرمایشی و گرمایشی ارزانتر استفاده کنند و عموما توجهی به میزان مصرف انرژی این تجهیزات ندارند.
در 10سال گذشته نیز شاهد بودهایم سازندگان در مجتمعهای بزرگ مسکونی، بدون توجه به میزان مصرف انرژی، به استفاده گسترده از سیستمهای گرمایشی و سرمایشی مستقل مانند پکیجهای دیواری و داکتاسپیلتهای پرمصرف روی آوردهاند که هم برای مصرفکننده نهایی پرهزینه است و هم برای دولت که باید برای جبران افزایش بار شبکه به تقویت شبکه توزیع انرژی بپردازد. البته استفاده از این تجهیزات در ساختمانهای کمواحد ایرادی ندارد اما برای مجتمعهای بالای 20 واحد مسلما نگرش متفاوتی لازم است.
شاید بهتر باشد سازمانهای نظام مهندسی سراسر کشور نیز در زمان صدور مجوز ساخت، توجه بیشتری به این مساله داشته باشند، قوانین را شفافتر اجرا کرده و در زمان ساخت، سختگیریهای بیشتری برای رعایت مبحث19 ساختمان اعمال کنند تا در آینده شاهد اتلاف انرژی کمتری در ساختمانها باشیم. استفاده از موتورخانههای محلی در شهرهای کوچک با ساختمانهای ویلایی نیز راهکار مناسبی است که نیاز به اجرای زیرساختهای مناسب دارد.
در این روش، دولت بهجای فروش انرژی به شکل برق یا گاز، با احداث موتورخانههای بزرگ مرکزی محلی، گرمایش و سرمایش را تامین میکند. بدین ترتیب، هزینه تجهیزات تولید سرمایش و گرمایش از دوش سازنده برداشته میشود ولی سازنده موظف به اجرای صحیح عایقبندی برای جلوگیری از اتلاف انرژی خواهد بود.
* عضو هیاتمدیره شرکت مهندسی بنا تجهیز رادیس
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد