2 - 02 - 2025
مدیریت انرژی به قیمت توقف چرخ تولید!
احمد دنیانور *
صنعت فولاد با وجود آنکه توانسته مطابق برنامه چشمانداز 20ساله کشور رشد کند، جزو معدود صنایع کشور شناخته میشود که نقاط بسیار خوبی را در رشد صعودی و کیفیت تولید در سطح داخلی و بینالملل از خود نشان داده است. این صنعت توانسته در طول 15سال گذشته از بزرگترین واردکنندههای منطقه به بزرگترین صادرکننده تبدیل شود بنابراین ایران طی 20سال اخیر به 10کشور برتر تولیدکننده فولاد دنیا رسیده اما با همه اینها متاسفانه این عرصه هنوز یک متولی واحد ندارد.
در واقع قبل از انقلاب در حالی که فقط 400هزار تن فولاد تولید میکردیم اما مدیر عامل صنایع فولاد ایران را شخص اول کشور تعیین میکردند و حتی وقتی دانشگاه شریف آغاز به کار کرد، دانشکده متالورژی اولین دانشکدهای بود که ساخته شد. موضوعاتی که نشان میدهد نقش فولاد در اقتصاد مهم بوده است. این در حالی است که بعد از انقلاب فولاد مورد بیمهری قرار گرفت، با وجود اینکه رشد خوبی داشته اما متولی واحدی ندارد. در ابتدا مدیرعامل شرکت ملی فولاد معاون وزیر و رییس شرکت ملی فولاد بود اما بهتدریج در دولتهای مختلف شرکت ملی فولاد به حاشیه رانده شده و سازمان ایمیدرو ایجاد شد. در ادامه این دو تبدیل به هلدینگ اقتصادی شدند و عملا نقش حاکمیتی و سیاستگذاری را از دست دادند.
راهکار اساسی درباره اینکه فولاد یک متولی واحد ندارد، این است که وزارتخانه دست به تغییر ساختار زده و برای فولاد کشور یک متولی بگمارد. با اینکه معاونت معدنی و صنایع معدنی تمامی معادن و صنایع وابسته به معدن را مدیریت میکنند اما باید گفت که فولاد خود به تنهایی پتانسیل برخورداری از یک وزارتخانه را داراست. در این بین برخی باور دارند که نهادهای مدنی و تشکلها متولی فولاد بشوند اما باید گفت اصولا نهادهای مدنی مثل انجمنها و تشکلها کار حاکمیتی انجام نمیدهند بلکه پل ارتباطی بین واحدهای تولیدی و حاکمیت هستند. تشکلها میتوانند خواستههای مختلف را متشکلتر به اطلاع حاکمیت برسانند و مدافع حقوق فعالان معدنی باشند. همانطور که تا به امروز انجمنها تا حد توانشان توانستهاند موثر واقع شوند و نقش خود را به خوبی ایفا کردهاند بنابراین مساله مهمی که مورد تاکید است اینکه فولاد منتظر تشکیل یک وزارتخانه تخصصی است. در ادامه باید به چالشهای این عرصه پرداخت. مدتهاست که صنایع معدنی و فولادی با کمبود انرژی روبهرو هستند. هر ساله، با نزدیک شدن به فصل گرما و سرما، شاهد تکرار سناریوی محدودیت مصرف برق و گاز برای صنایع هستیم. امروز صنایعی مانند فولاد و سیمان که نقش کلیدی در تولید و اشتغال کشور دارند، بیشترین ضرر را متحمل شدهاند. این محدودیتها نهتنها موجب کاهش تولید و افزایش هزینههای تولید شده بلکه باعث از دست رفتن بازارهای داخلی و خارجی نیز میشود.جالب اینکه مسوولان در حل مشکل آسانترین و در عین حال پرهزینهترین گزینه، یعنی محدودیت یا قطع برق صنایع را انتخاب میکنند. این در حالی است که میتوان با تدابیر و راهکارهای اساسی، نظیر بهبود کارایی مصرف انرژی در صنایع، توسعه زیرساختهای انرژیهای تجدیدپذیر و اصلاح الگوی مصرف، به جبران ناترازی انرژی پرداخت. لازم است مسوولان در این خصوص قاطعانه ورود کرده و با برنامهریزی دقیق و اتخاذ سیاستهای کلان، از تکرار این عادت جلوگیری کنند چراکه مدیریت مصرف انرژی نباید به قیمت توقف چرخهای تولید و افزایش نرخ بیکاری تمام شود.
برای حل ناترازی انرژی نیازمند اتخاذ راهکارهایی از سوی دولت هستیم بنابراین دولت باید در حوزههایی که لازم است سرمایهگذاری کند که از جمله میتوان به استفاده از انرژی خورشیدی اشاره کرد اما در مقابل با اینکه گفته میشود انرژی در ایران ارزانقیمت است و باید قیمتها بالا برود به شدت مخالف هستم چراکه باور دارم این مهم مشکل را حل نخواهد کرد. هرچند فعالان اقتصادی یارانه انرژی را در اختیار دارند اما به جای آن هزاران مشکل دیگر نیز دارند. ایران، کشور تحریمهاست و فعالان اقتصادی با مشکلات بسیاری روبهرو هستند بنابراین اینطور نیست که همه چیز ارازن، شرایط وفق مراد و تنها انرژی گران شده باشد.
در شرایطی که ایران با تحریمهای گسترده روبهرو بوده، مدیریت منابع انرژی به یکی از چالشهای اقتصاد ملی تبدیل شده است. با این وجود، رویکرد مدیریتی که بر ایجاد محدودیت برای صنایع تکیه دارد، به جای آنکه راهکاری اساسی و بنیادین باشد، در حال تبدیل شدن به یک عادت است! این رویکرد، نهتنها به تولید داخلی آسیب میرساند بلکه پیامدهای اقتصادی گستردهای را نیز به دنبال خواهد داشت.
* عضو انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد