8 - 02 - 2018
محیطزیست و بحران سیاسی
محمد هدایتی
چند سال قبل و در کوران انتخاب ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲، مساله دریاچه ارومیه در مرکز توجهات قرار داشت. حجم آب دریاچه به وضوح کاهش یافته و حیاتش به مخاطره افتاده بود. با آغاز ریاستجمهوری حسن روحانی، از اقداماتی عاجل برای احیای دریاچه سخن گفتند، کارگروههای بسیاری تشکیل شد. امروز چهار سال بعد از آن اقدامات، پیشرفت معناداری دیده نمیشود، کار تا حد زیادی متوقف مانده است و از ضرورت بازاندیشی در برنامهها برای احیای آن گفته میشود. مساله نگرانکننده این است که نظام مدیریتی هنوز اهمیت این برنامه را درک نکرده و گویا منابع مالی درنظرگرفتهشده برای این پروژه مهم تخصیص داده نشدهاند تا جایی که برخی از دولتمردان از لزوم سرمایهگذاری خارجی برای این طرح میگویند. خلاصه اینکه اوضاع نگرانکنندهتر از سال ۹۲ است.
برای سالها صدای کسانی که درباره دغدغههای زیستمحیطی هشدار میدادند شنیده نشد و حالا این وضعیت زیستمحیطی نهتنها حیات انسانی را به مخاطره افکنده است بلکه به چالشی جدی برای نظم مستقر بدل شده است؛ وضعیتی که از مرز هشدار گذشته و بحرانی شده است. وضعیت منابع آبی دهشتناک است. برخی آمارها میگوید تا ۱۰ سال دیگر نیمی از کشور از نظر آب آشامیدنی در مضیقه خواهد بود، پروژههای انتقال آب، مسالهدار و غیرکارشناسی هستند، بحران آب به ویژه مناطق مرکزی کشور را تهدید میکند، و خطر وقوع ناآرامیها و جنگهای آبی وجود دارد. فراموش نباید کرد که ریشه برخی از ناآرامیهای اخیر را میتوان در سیاستهای آبی کشور چند دهه اخیر جست؛ سیاستهایی که باعث جابهجایی جمعیتها، از بین رفتن برخی اقتصادهای خرد و محرومیت شده بود. از طرف دیگر آلودگی هوا نفس کلانشهرها و مناطق جنوب غربی را گرفته و این مناطق را عملا به جاهایی سخت برای زندگی بدل کرده است. و در چنین شرایط بحرانیای، هنوز هم صدای حامیان محیطزیست شنیده نمیشود. با ادامه این روند فشارهای زیستمحیطی تشدید خواهند شد و بحران اجتماعی و سیاسی موجود را تعمیق میکنند.
hedayati.mohammad@yahoo.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد