23 - 05 - 2022
لطیفه تلخی به نام روزنامهنگاری حرفهای
تمامی مقامات ریز و درشت کشور دیروز و در روز خبرنگار نه فقط این روز را به روزنامهنگاران و مطبوعاتیها تبریک گفتند بلکه آرزوهایی برای قشر خبرنگار کردند که سالهاست روزنامهنگاران در آرزوی برآورده شدن آن هستند.
توصیفهایی که در این روز درباره خبرنگاران و روزنامهنگاران بیان میشود، چه آنها که در فضای مجازی و گروههای اجتماعی تبادل میشود، چه آن دسته که از طریق پیامک و از سوی نهادها و سازمانها و وزارتخانههای گوناگون برای اهالی قلم ارسال میگردد و چه آن توصیفهایی که در سخنرانیها و بیانیهها دیده میشود، آنقدر جذاب و وسوسهبرانگیز است که در نگاه اول بیننده آرزو میکند همین الان به خبرنگار تبدیل شود.
عباراتی مانند پادشاه، دیدهبان جامعه، اعصاب بدن انسان، چشم بینا و گوش شنوای حاکمیت، مدافع حقوق شهروندان، مدعیالعموم افکار عمومی، جهادگران عرصه اطلاعرسانی و…، همه و همه توصیفهایی است که سخاوتمندانه و به طور اغراقآمیز در لابهلای جملات و سخنانی که دیروز ایراد میشد، شنیده میشد.
اما درست هنگامی که این سخنان بر زبان آورده میشود، صحنههایی از مقاومت مسوولان درباره اطلاعرسانی، توهینهایی که چه از سوی محافظان شخصیتهای بلندپایه و چه از سوی نزدیکان یا حتی خودشان علیه روزنامهنگاران بیان شده، تهدیدهایی که مقامات گاه و بیگاه علیه اطلاعرسانی بیان میکنند و مجازاتهایی که روزنامهنگاران تنها به جرم اطلاعرسانی تجربه کردهاند، به یاد خبرنگاران و روزنامهنگاران آورده میشود.
دیروز در لابهلای آن همه توصیفهای قشنگ و جذاب، این سوال هم پرسیده شد که چرا رسانهها پایگاههای دشمن تلقی میشوند؛ این شاید کلیدیترین و اصلیترین پرسشی باشد که میتوان از مقامات کشور پرسید.
در واقع سوءتفاهمی که در نقطه پایانی، روزنامهنگاران را ایادی بیگانه میخواند، از آن نقطه شروع شده که برخی مقامات کشور میان روابط عمومی و روزنامه نتوانستهاند تمایزی قائل شوند. این مقامات میخواهند روزنامهنگاران تنها به انعکاس اخبار رسمی و حکومتی اکتفا و از تحقیق پیرامون اخبار و اظهارات مسوولان پرهیز کنند. حال اگر خبرنگاران بیش از آن مقامات میخواهند درباره موضوعی کنجکاوی کنند یا به اطلاعاتی بیش از آنچه مقامات تعیین کردهاند، دست یابند، حتما با واکنش منفی همین مقامات مواجه میشوند. کاملا قابل انتظار است که این مقامات با تدابیر تنبیهی روزنامهنگاران فضول و جسور، تنبیه و مجازات شوند.
فراگیر شدن نگاه امنیتی به اطلاعرسانی و جلوگیری از انتشار اطلاعات باعث شده مقامات ارشد کشور هرازگاهی زبان به انتقاد از روزنامهنگاران بگشایند و آنها را به رفتار غیرحرفهای و… متهم کنند. در همین مواقع برخی مقامات میانی هم آتشبیار معرکه میشوند و کوره سرزنش، تنبیه و مجازات خبرنگاران را داغتر و داغتر میکنند. جالب است همین مقامات میانی که سنگ دفاع از منافع ملی را به سینه میزنند و از حفظ ارزشها و امنیت ملی دم میزنند، خود و به طور پنهانی اخبار طبقهبندی نظام را به گوش رسانههای همسو میرسانند و برای رسیدن به منافع جناحی خود همه چیز را زیرپا میگذارند.
نکته دیگر فشردن گلوی مطبوعات از طریق تحدید اقتصادی است. در کشوری که بنگاههای بزرگ آن در تملک دولت یا تحت نفوذ دولت هستند و اقتصادش نیز دولتی است به راحتی میتوان گلوی رسانهها را فشرد و آنان را در مورد عمل به وظایف حرفهای تنبیه کرد. بدون اثبات میتوان پذیرفت که رسانه در نگاه اقتصادی، بنگاهی است که باید تراز هزینه- فایدهاش مساوی یا مثبت شود. حال اگر قدرت قاهره حکومت از رسیدن پول و درآمد به این بنگاه اقتصادی جلوگیری کند، روشن است که روزنامه به سمت پرتگاه ورشکستگی قدم برمیدارد. فلسفه کمکهای مالی مستقیم دولت به روزنامهها شاید وابسته کردن هرچه بیشتر روزنامهها به حکومت باشد؛ موضوعی که چند بار از زبان معاون مطبوعات داخلی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره اول ریاستجمهوری محمود احمدینژاد هم شنیده شد.به هر حال وضعیت اطلاعرسانی، آنچه به اصطلاح آزادی بیان خوانده میشود و روزنامهنگاری حرفهای در ایران آنقدر مشکلات ریز و درشت دارد که حرفهای بودن رفتار روزنامهنگاران- حتی اگر تمام جوانب احتیاطی آن رعایت شود- اگر غیرممکن نباشد، در همین حد دشوار است.
در چنین شرایطی انتظار پیدایش رسانههای حرفهای در کشور تنها به یک شوخی تلخ شبیه است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد