29 - 10 - 2024
قیمت ارز از لنز انتظارات
محمدرضا سعدی *
در نظریه مقداری پول، با افزایش نقدینگی یا افزایش سرعت گردش پول (که هر دو، طرف تساوی رابطه مقداری پول هستند)، قیمتها افزایش و با کاهش آن، قیمتها کاهش خواهد یافت. فون ویزر اقتصاددان اهل اتریش اعتقاد دارد که سنجه مربوط به تحلیل تغییرات قیمت، ارزش فعلی پول است و نه ارزش آتی آن. نظریه آثار روانی که ابتدا توسط اقتصاددانی به نام آلبرت آفتالیون در سده گذشته میلادی مطرح شد، بیانگر ورود عوامل کیفی به ویژه عوامل روانی (که امروزه انتظارات نامیده میشود) در تحلیل قیمت هر کالایی است. بر این اساس، نمیتوان قیمت کالاها را صرفا براساس تحلیل سنتی و کلاسیک آن مطرح کرد که در آن، افزایش یا کاهش قیمتها متناظرا متکی بر افزایش یا کاهش نقدینگی یا سرعت گردش پول باشد بلکه افراد در تصمیمات خود، انتظارات از بازار را نیز وارد تصمیمات خود میکنند. در تحولات یکی دو روزه اخیر در بازار ارز، سکه و حتی بازار بورس به راحتی میتوان ردپای انتظارات تورمی را مشاهده کرد. شاید بسیاری انتظار داشتند که با تجاوز
رژیم صهیونیستی به خاک ایران، بازارهای موازی مانند ارز، سکه و بورس به شدت متاثر از این اتفاق شده و دلار و سکه با افزایش زیاد و شاخص بورس نیز با ریزش قابلتوجه مواجه شوند ولی در عمل دیدیم که علاوهبر اینکه این اتفاق به وقوع نپیوست بلکه برعکس، بازار شاهد ریزش قیمت ارز و سکه و رشد بازار بورس شد. این اتفاق را چگونه میتوان در چارچوب تحلیلهای اقتصادی تفسیر کرد و منطق این تغییر جهت بازار چه بود. در اینجاست که موضوع انتظارات به ویژه مفهومی به عنوان انتظارات عقلایی به کمک تحلیلگران آمده و به واکاوی چرایی این رفتار کمک میکند. بهطور خلاصه، نظریه انتظارات عقلایی میگوید که «انتظارات قیمتی» بیش از «سطح قیمت» در بازار عمل میکند. در شرایط فقدان انتظارات قیمتی، اگر قیمت بالا برود، تقاضا کاهش خواهد یافت و این یک اصل بدیهی در اقتصاد است ولی در شرایط انتظارات قیمتی، اگر قیمت بالا نیز برود این احتمال وجود دارد که تقاضا نیز متناسب با آن افزایش یابد. در واقع تقاضای مردم ناشی از افزایش سطح قیمت نیست (که در آنصورت باید تقاضا کاهش یابد) بلکه تابعی از انتظار از افزایش قیمت است که میتواند تقاضا را حتی در شرایط افزایش قیمت، افزایش دهد. مثالی میزنیم، اگر قیمت یک خودرو در بازار 20درصد افزایش یابد، منطق اقتصادی میگوید که تقاضا برای آن خودرو کاهش یافته و تقاضا برای کالاهای دیگر (اعم از خودرو یا کالاهای جایگزین) افزایش خواهد یافت. اکنون تصور کنیم که قیمت آن خودرو بالا رفته و مردم انتظار دارند که در زمانهای آتی، باز هم قیمت آن خودرو بالا و بالاتر رود. در این حالت، مردم به خاطر یک بار افزایش در قیمت آن خودرو، تقاضای خود را کاهش نمیدهند بلکه به دلیل آنکه پیشبینی میکنند قیمت باز هم بالاتر خواهد رفت، تقاضای خود را به جای کاهش، افزایش خواهند داد. به عبارت دیگر «عقلایی» است که در این حالت، «انتظارات» از افزایش مجدد قیمت شما را به سمت تقاضای بیشتر سوق دهد و این همان «انتظارات عقلایی» است.
حال با این مقدمه میرسیم به واکاوی رفتار قیمت ارز و سکه در یکی دو روز اخیر. با توجه به تبلیغات وسیع رژیم صهیونیستی مبنی بر شدت حملات احتمالی آنها به کشورمان ایران، شاید انتظارات مردم برای وسعت این حمله و آثار آن بسیار بالا بود و در این شرایط انتظار داشتند که با حملات سختی از طرف این رژیم مواجه شویم. در واقع انتظارات مردم در این شرایط برای پیشبینی بازارها برمبنای شدت «مورد انتظار» (به گفته مقامات رژیم صهیونیستی) بود. با اقدام این رژیم در روزهای اخیر، مشخص شد که شدت این حملات آنچنان که بیان شده بود و انتظار میرفت، انجام نشد و حملات محدودی تدارک دیده شده بود. این امر به آن معناست که انتظارات بازار بیش از آن چیزی بود که در عمل اتفاق افتاد. بازار خود را برای مواجهه و تطبیق قیمتی با حملهای وسیع آماده کرده بود ولی در عمل، اینگونه نبود و به دلیل آنکه حمله واقعی محدودتر از انتظارات بازار بود، قیمت ارز و دلار افزایش نیافته و حتی با کاهش نیز مواجه شد.
در شرایط هدم انتظارات، طبیعتا هرگونه درگیری نظامی باعث تنش در بازارهای اقتصادی شده و مردم برای تطبیق خود با شرایط آتی بازار، عرضه را کم کرده و تقاضا را افزایش میدهند که این امر به معنای افزایش قیمت خواهد بود اما با ورود تحلیل انتظارات عقلایی، از آنجا که شدت و گستره این حمله بسیار متفاوت از پیشبینی آن (لااقل آنچه به گفته مقامات رژیم صهیونیستی، حمله گسترده خوانده میشد) بود، عرضه و تقاضا هدفگذاری خود را به جای بدترین وضعیت، روی تفاوت بدترین وضعیت و وضعیت موجود قرار دادند و دقیقا همین موضوع نیز باعث شد شاهد کاهش قیمتی با وجود افزایش تنش باشیم. در واقع باید گفت که قیمت ارز و سکه به جای عکسالعمل براساس افزایش تنش، به تفاوت تنش انتظاری با تنش موجود عکسالعمل نشان داد و برای همین، به دلیل آنکه تفاوت معنیداری میان تنش انتظاری و تنش موجود مشاهده شد، بازار به صورت خودکار رای به کاهش قیمتها داد درحالیکه اگر بازار میخواست برمبنای تنش موجود تصمیم بگیرد (که در هر حال شاهد افزایش تنش بودیم ولی نه در حد انتظار)، باید طبیعتا با قیمتهای صعودی مواجه میشد ولی همانطور که گفته شد، بازار به صورت عقلایی به انتظارات افزایش تنش پاسخ داد و نه خودِ افزایش تنش. به نظر میرسد مفهوم انتظارات (آنچنان که آفتالیون بیان داشت) و موضوع انتظارات عقلایی (که بیش از 50سال پیش توسط نوبلیستهای اقتصادی، رابرت لوکاس و سارجنت مطرح شده است) در تحلیلهای اقتصادی بیش از آنچه مدیران اقتصادی کشور به آن بها میدهند، اهمیت داشته و میتواند در مدیریت اقتصادی کشور و همچنین تحلیل و واکاوی رفتار اقتصادی بازارها مهم و موثر باشد.
*مدیرمسوول
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد