15 - 05 - 2022
فرمول نفت در خاورمیانه
در تحلیل روابط بینالملل کنونی باید سه موضوع اصلی را در نظر داشت؛ فرمول بازی، صحنه بازی و بازیگر. فرمول بازی نفت در منطقه خاورمیانه و بازیگران آن پنج گروه آمریکا، روسیه، چین، ژاپن و اروپا هستند که صحنه بازی آنها خاورمیانه است. جهان در حال
متحول شدن است، طی دو یا سه سال اخیر جهان، منطقه و کشوری مثل ما به اندازه ۱۰۰ سال گذشته متحول شده است.
این تغییرات ناشی از برخی پدیدههاست و این پدیدهها دو علت مشخص دارند؛ علل دوردست و علل نزدیک. علل دوردست را نه میتوان نوشت و نه میتوان در موردش بحث کرد بلکه به زمان و تحلیل نیاز دارند. البته باید در نظر داشت که رسانهها علل نزدیک را تشریح میکنند در حالی که علل دور به تحلیل تکنیکال توسط متخصص نیاز دارد.به عنوان مثال علت نزدیک جنگ جهانی، اول با ترور ولیعهد اتریش آغاز شد. در حالی که علت دور آن به ۱۰ سال قبل از جنگ باز میگردد؛ زمانی که یک استراتژیست بریتانیایی تحلیل کرد که اگر بریتانیا بخواهد امپراتور باقی بماند، باید بجنگد و چهار امپراتوری دیگر را براندازد. پیشبینی او درست بود، چهار امپراتوری دیگر از بین رفتند و تنها بریتانیا باقی ماند.
در سال ۱۹۷۰ تحول عظیمی در دنیا رخ داد چون قیمت نفت به مدت ۶۰ سال ۳۱ دلار بود و از ۱۹۶۰ قیمت به یکباره صعودی شد. ۶۰ سال بهای نفت در دنیا بشکهای زیر یک دلار به فروش میرسید ولی پس از آن با تشکیل اوپک در ۱۹۶۰ قیمت رو به افزایش گذاشت و در دهه ۷۰ به نزدیک ۴۰ دلار رسید، در نتیجه قدرتهای بزرگ به تکاپو افتادند و نامش را استراتژی نفت گذاشتند.
قدرتهای بزرگ عنوان کردند که باید قیمت نفت با پولی که در غرب برای استخراج یک بشکه نفت هزینه میشود برابر باشد، یعنی بهای نفت مجانی برای غرب تمام شود. به این ترتیب بهای نفت از ۴۰ دلار رسید به شش دلار و ۳۵ سال طول کشید تا به ۱۳۰ دلار رسید. از همین رو باید علل دوردست تمام تحولات جهانی را در نفت جستوجو کنیم ولی مشاهده میکنید که علنا صحبتی از نفت نیست و تمام مسایل حول و حوش داعش و بوکوحرام و… میچرخد نه نفت!
در واقع نقشه جهان را گرفتند و گفتند اگر نفت جابهجا شود، کجای دنیا مهم است؟ پاسخ این بود که دو نقطه؛ در ایران تنگه هرمز و نقطه دوم در مالاکا بین مالزی و اندونزی. اسمش را chek point گذاشتهاند. این دو نقطه در جهان اسلام است بنابراین شما از این به بعد مرتب جهان اسلام را در صدر اخبار خواهید دید.آنها برای دستیابی به اهداف از تاکتیکها بهره خواهند برد. مثال بارز تاکتیکها یا همان علل نزدیک، داعش، بوکوحرام، طالبان و…. است.از ۱۹۰۴ تا ۲۰۵۰ تمام تحولاتی که در جنوب غرب آسیا رخ داده و خواهد داد، علل دوردستش به نفت و گاز باز میگردد. پرواضح است که کسی در مورد استراتژی سخنی نخواهد گفت. ۱۹۹ کشور در سازمان ملل نشسته و گفتهاند که اگر این تاکتیک به این شیوه اجرا نشود، نمیتوانیم به استراتژی خودمان دست یابیم.
البته این قدرتها خودشان چنین استراتژیهایی تدوین نمیکنند بلکه مراکز مطالعاتی بزرگی در اختیار دارند که به مثابه اتاق فکر این مطالعات را برایشان انجام میدهند. آنها نتیجه گرفتهاند که اگر این ۱۹۹ کشور براساس قومیت تجزیه شوند، این استراتژی ارزان و زود به دست میآید بنابراین جنگ قومیتها در خاورمیانه مهمترین و اصلیترین تاکتیک آنهاست.طبق برآورد آنها، ایران ۱۳ قومیت دارد که باید تجزیه شود. این خطر وجود دارد که در آینده امثال داعش را مرتبا خواهیم دید. تعجبآور نیست که این گروهها روی چاههای نفت مستقر شدهاند. طبق پیشبینی آنها تا ۲۰۵۰ چهار تا هفت هزار کشور باید روی نقشه باشد.
اگرچه عنوان نمیشود که غرب میخواهد منطقه را تجزیه کند اما تجزیه با جنگ همراه است. از ۱۹۰۴ تاکنون ۲۱۷ جنگ در دنیا رخ داده که دو تا از این جنگها یعنی جنگ جهانی اول و دوم پیشبینی نشده و مابقی پیشبینی شده بود. تا ۲۰۵۰ کشوری در دنیا تجزیه جنگی نمیشود ولی تجزیه حکومت مرکزی با مقیاسهای مختلف صورت میگیرد.
بهار عربی یا به تعبیر بهتر پاییز عربی از تونس آغاز شد ولی چون تونس نفت ندارد، اسمش را بهار عربی گذاشتند تا صورت مساله با مجردات اسلام همخوانی داشته باشد به همین دلیل افراد مستقر در حوزههای علمیه نباید از مجردات اسلام سخن بگویند بلکه باید از مشترکات بگویند تا قدرت جهان اسلام افزایش یابد.
ایران از سال ۱۹۰۷ تا ۱۹۷۰ از نظر سیاسی و نظامی کنترل منطقه را در دست داشت و از سویی کنترل نفت نیز بر عهده ایران قرار گرفت اما طی توافقی غیرمکتوب عربستان به همراهی ایالات متحده تبانی کرده و قیمت نفت را کاهش دادند. ژئوپلتیک نفت با ژئوپلتیک سیاسی در هم آمیخت ولی بعد از انقلاب این هماهنگیها با ورود انرژی هستهای به هم خورد. تردیدی نیست هر فرمولی که به منطقه خاورمیانه بدهند، اسم ایران در صدر قرار میگیرد. موقعیت خدادادی، حساس و استراتژیک ایران باعث شده که تبدیل به قدرت منطقه شود.
حالا به عقب باز میگردیم و دهه ۵۰ شمسی.ایران در اوپک حرف اول را میزند، با این حال قیمت نفت نباید به بالاتر از ۷۰ دلار برسد زیرا هر حرکتی در جهت افزایش این قیمت صورت گیرد، منطقه دچار مشکل خواهد شد بنابراین ایران باز هم به قدرت اول منطقه همانند دهه ۵۰ تبدیل خواهد شد به شرطی که قیمت نفت را زیر ۷۰ دلار نگه دارد. عربستان نیز به دهه ۷۰ میلادی باز گشته و گوش به فرمان ایران خواهد شد.
حال سوال این است که فرمول بازی چیست؟ بازیگر کیست و صحنه بازی کجاست؟
اگر کشوری جواب این سوال را دانست منافع ملیاش تامین خواهد شد ولی اگر غیر از این بود نمیتواند ادعای احقاق حق کند. در عصر کنونی که دنیا به جای دو قطبی منظومهای شده، پنج کشور قدرت را در دست گرفته و فرمول و بازیگری را عهدهدار شدهاند. این کشورها شامل روسیه، چین، ایالات متحده، ژاپن و اروپای متحد هستند. آنها ماموریت دارند که قیمت نفت یا فرمول بازی را به نحوی نگه دارند که برایشان مجانی تمام شود بنابراین چنانچه قواعد بازی را دانستیم و به عبارتی جهانی اندیشیدیم، محلی عمل کرده و منطقهای هماهنگ کردیم، برنده بازی خواهیم بود در غیر این صورت بازنده خواهیم بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد