18 - 01 - 2020
صلح شکننده
مجیدرضا حریری*
هر نوع جنگ تجاری آن هم در سطح دو قدرت اقتصادی نخست جهان میتواند پیامدهای منفی بر اقتصاد سایر کشورهای جهان داشته باشد. شکی نیست که اگر رشد کشوری مانند چین کاهش یابد در نهایت فروشندگان مواد اولیه و انرژی از این منظر ضربه خواهند دید و مصرفکنندگان کالاهای مصرفی در جهان هم دچار همین نقص میشوند و آسیب میبینند.
در جنگ اخیر تعرفهای واشنگتن و پکن هم بیشترین آسیب را مصرفکنندگان آمریکایی متحمل شدند.اما پاسخ اینکه این جنگ چه زمانی به پایان میرسد و آیا این توافق نقطه شروعی بر پایان جنگ تجاری است یا نه را باید در ریشههای آن جستوجو کرد. در چهار دهه اخیر رشد اقتصادی چین به بیش از هفت درصد رسیده و به مدت ۲۰ سال هم به طور مداوم نرخ رشد اقتصادی بالای ۱۰ درصد داشته که این در تاریخ اقتصاد مکتوب جهان، موضوع عجیب و قابل توجهی بوده است. تا زمانی که چین تنها صادرکننده کالا در جهان بود، باعث وحشت هیچ کشوری نمیشد، لااقل آمریکا به عنوان قدرت اقتصادی نخست جهان در آن زمان، نگران این موضوع نبود که شرکتهای آمریکایی با ورود به چین و استفاده از فضا و نیروی کار و امکانات تولید این کشور کالای خود را به کل جهان بفروشند.
اما از سال ۲۰۱۰ به بعد نوع پیشرفت چین تغییرات محسوسی کرد و یک کشور تولیدکننده صرف کالاهای مصرفی کیف و کفش و پوشاک و… تبدیل به تولیدکنندهای با امکان تولید کالاهایی با استفاده از تکنولوژی به عبارتی «هایتک» شد. در اینجا موضوع مهندسی معکوس مطرح نبود بلکه تکنولوژی بومی توسعه یافت که چین با استفاده از آن زنگ خطر را برای اقتصاد آمریکا به صدا درآورد و موجب شد یک منازعه اقتصادی را با عنوان جنگ تجاری با چین آغاز کند و بتواند سرعت پیشرفت چین را کاهش دهد.
جنگ تجاری مانعی بر پیشرفت اقتصادی چین در سطح جهان نخواهد بود و به نظر میرسد بین سالهای ۲۰۳۰ تا ۲۰۴۰ چین به عنوان نخستین قدرت بلامنازع اقتصاد جهان مطرح شود. اگر این اقتصاد نخست جهان صاحب تکنولوژیای باشد که دیگران قدرت رقابت با آن را نداشته باشند، خطری برای سایر ابرقدرتهای اقتصادی نظیر آمریکا به شمار میرود. کمااینکه در حال حاضر هم در حوزه هوش مصنوعی مانند نسل پنجم اینترنت چین حرف اول را در جهان میزند و حتی با وجود هشدارهای آمریکا به کشورهای اروپایی مبنی بر عدم استفاده از این تکنولوژی، انحصار تکنولوژیک چین در این حوزه باعث شد اروپاییها نتوانند از نسل پنج بگذرند. از طرفی چینیها در مراکز تحقیق و توسعه از نسل ششم رونمایی کردهاند در حالی که هنوز نسل پنجم به طور کامل در تمام جهان عرضه نشده است.
از طرفی اتفاقاتی که در پنج یا شش سال اخیر در حوزه هوافضا نظیر رونمایی از ماهنورد چینی رخ داده، امری شگرف محسوب میشود و همچنین این موضوع برتری مطلق آمریکا در حوزه هوافضا را به چالش کشیده است. از سویی در حوزه تجهیزات نظامی توانسته در یکی دو سال اخیر ناوشکن ساخت خود را عرضه کند یا با طراحی و ساخت هواپیماهای جنگنده هم برتری در حوزه تجهیزات نظامی آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است.
تمامی این موارد، گوشهای از تغییرات جهان امروز است و نحوه تعامل چین با سایر کشورها در حوزههای اقتصادی هم به شکل سلطهجویانه و سیاسی ترامپ نیست، به همین دلیل آمریکا بسیار مشتاق است که بتواند این روند را کاهش دهد و به نظر میرسد این توافق که در حال حاضر در فاز اول اجرایی شده، در فازهای بعدی نتیجه معکوس دهد.
*رییس اتاق ایران و چین
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد