27 - 11 - 2024
شایستگان داخلی یا خارجی؟
مجید اعزازی
1- مسعود پزشکیان، رییسجمهور در جریان سفر هفته گذشته خود به استان سیستانوبلوچستان با اشاره به جلساتش درباره مکران، خلیجفارس، مازندران و کریدورها گفت، قرار است از کارشناسان بینالمللی با رتبههای بالای علمی برای مشورت دعوت شود. پزشکیان در دوران انتخابات ریاستجمهوری نیز در اظهاراتی به این مضمون اعلام کرده بود اگر لازم باشد برای حل مشکلات اقتصادی از توان کارشناسان خارجی استفاده خواهیم کرد. استخدام مدیران، کارشناسان و مشاوران خارجی در ایران و در سایر کشورهای جهان بیسابقه نیست. کمااینکه اولین رییس بانک ملی ایران (کورتلیندن) یا رییس کل دارایی ایران در اوایل دهه20 (دکتر آرتور میلسپو) خارجی بودند. یا بانک مرکزی انگلستان در سال2013 یک کانادایی را بر مسند ریاست خود نشاند. این بانک در یک آگهی در شماره 22 سپتامبر 2012 هفتهنامه اکونومیست، از علاقهمندان تصدی شغل ریاست بانک مرکزی انگلستان دعوت کرد با ارسال سوابق کاری و تحصیلی خود به وبسایت خزانهداری، یا نهاد نخستوزیری بریتانیا درخواست خود را رسما اعلام کنند. پس از چند ماه از انتشار این آگهی و پس از بررسی گزینههای متعدد، در نهایت مارک کارنی، رییس بانک مرکزی کانادا، بهعنوان رییس بانک انگلستان استخدام شد.
2- از اینرو اصل ماجرای استخدام افراد خارجی برای سمتهای داخلی کشورها مسبوق به سابقه و قابل پذیرش است.
با وجود این در حال حاضر ایران نه اقتضائات دهههای نخست قرن سیزدهم خورشیدی را دارد و نه اقتضائات اقتصادی، سیاسی و امنیتی بریتانیای دهههای اخیر را. از اینروست که پیشنهاد و طرح استخدام متخصصان خارجی چند سوال را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که آیا در داخل کشور با کمبود یا نبود کارشناس، مدیر یا مشاور زبده در حوزه اقتصاد، صنعت و عمران روبهرو هستیم؟ آیا علت مسائل موجود در ایران در نوع مدیریت فردی ریشه دارد یا در ساختارهای پیچیده و در هم تنیده؟ آیا با استخدام کارشناس یا مشاور خارجی، فناوری خاصی به کشور وارد میشود؟ یا به عبارت دقیقتر، آیا در عرصه علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم مرتبط با حکمرانی و مدیریت، فناوری خاصی در جهان وجود دارد که ایران از آن عقب مانده و حالا باید با استفاده از استخدام نیروی انسانی آن را جبران کرد؟ بهطور قطع پاسخ به این سوالات و موارد مشابه، منفی است.
باوجود مهاجرتهای گسترده نیروی انسانی از کشور اما همچنان متخصصان کاربلد، دلسوز و مستقل، در عرصه اقتصاد و علوم اجتماعی و حتی مهندسی در ایران کم نیستند. مشکلات کنونی اقتصاد ایران نیز علل گوناگونی دارد و «مدیریت» یکی از آنهاست و نمیتوان به اثر «مدیریت» بخشهای مختلف اقتصاد و صنعت در مشکلات کلان اقتصاد تا این میزان وزن داد که ناگزیر از استخدام متخصصان خارجی باشیم.
افزون بر این، بیتردید، استخدام کارشناس یا مشاور خارجی برای حل مشکلات اقتصاد ایران منجربه ایجاد حواشی زیادی در بخشهای مختلف جامعه و کشور خواهد شد و بیش از پیش بر مشکلات فعلی خواهد افزود. چه آنکه به گفته اقتصاددانان فعال در کشور، مساله اصلی اقتصاد ایران هم اینک، بیش از اینکه فنی باشد، جنس و رنگ سیاسی دارند و تا زمانی که گرههای سیاسی بازنشوند، اقتصاد ایران نیز نمیتواند از بند معضلات خود را برهاند و به رشد پایدار دست یابد.
3- اوایل قرن سیزدهم خورشیدی، فناوری بانکداری یا حلوفصل امور مربوط به اقتصاد و دارایی به اندازهای در ایران پیشرفته نبود تا این امور توسط ایرانیان انجام شود. یا به عبارت دقیقتر، تعداد ایرانیهای دارای مدرک معتبر دانشگاهی و تجربه لازم برای مدیریت در این حوزهها، بسیار اندک بود. حالا اما چنین نیست و اقتصاددانان متبحر ایرانی هم در داخل و هم در خارج از کشور زندگی میکنند که سوابق مدیریتی و قابل اعتنا نیز دارند. کافی است، دولت از آنان برای همکاری دعوت کند. در انگلستان نیز به قدری سیاستمداران به توصیهها و اقدامات اهالی اقتصاد و اهالی سایر ساحتهای علم و فناوری اهمیت میدهند که استخدام یک فرد خارجی در بانک مرکزی آنها، میتواند منشا اثر باشد.
4- آیا در دستگاههای دولتی، هماینک صدای کارشناسان و متخصصان مستقل داخلی در حوزههای مختلف شنیده میشود؟ یا اینکه این دسته از متخصصان منزوی میشوند؟ آیا شایستهسالاری و شایستهگزینی در دولت چهاردهم مورد توجه تصمیمگیران و تصمیمسازان است، یا اینکه در میان تلاشها برای برقراری آنچه «وفاق» خوانده میشود، گم شده است؟ بیگمان، با توجه به شرایط کنونی ایران، تنها راه، یا بهعبارت دقیقتر، اولین گام، بهکارگیری متخصصان شایسته و مستقل داخلی و نشاندن آنها بر مسند امور است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد