25 - 07 - 2024
سیگنال معنادار ترامپ به سعودیها
فاطمه عباسپور- « اگر آمریکا این سلاحها را به عربستان نفروشد، آنها برای خرید سلاح به روسیه و چین روی میآورند. میدانم این اتفاق خواهد افتاد و در این صورت بازنده داستان عربستان نیست، ما هستیم.» یک دوره ریاستجمهوری جو بایدن کافی بود تا ثابت کند این گفته ترامپ و وحشت آشکارش از چرخش عربستان به سمت چین بیدلیل نبوده و گفته او در چهارشنبه هفته گذشته مبنی بر اینکه عربستان دیگر در کنار آمریکا قرار دارد نه ما، تاییدی دوباره بر آن بود.
هنگامی که دونالد ترامپ پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری عربستان را به عنوان نخستین سفر خارجیاش و دقیقا پیش از سفر به اسرائیل انتخاب کرد، زمزمههای بسیاری برانگیخت. از احتمال عادیسازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی زیر چتر آمریکا تا فشار به چین و ایران. استقبال باشکوه از او در عربستان و انعقاد قرارداد بیسابقه تسلیحاتی نیز تاییدی بر این زمزمهها بود. بسیاری تشکیل یک نظم نوین در منطقه را پیشبینی میکردند و عدهای حتی با میان کشیدن دشمنی دیرینه اعراب و اسرائیل پا را از این نیز فراتر گذاشتند و صحبت از یک تغییر عظیم در روابط بینالملل میکردند اما اکنون با گذشت حدود هشت سال از آن دوران چه مقدار از این پیشبینیها به حقیقت پیوسته است؟ آیا چین نفوذ خود در منطقه را به آمریکا باخت یا عربستان یار وفادار آمریکا باقی ماند؟
آنهایی که نگاهی زودگذر به روابط بینالملل داشتند چشم بسته به تمام این سوالها پاسخ مثبت دادند و عدهای نیز با برق آویزِ ملک عبدالعزیز، بالاترین نشان ملی عربستان که توسط پادشاه این کشور بر گردن دونالد ترامپ انداخته شد، مسخ شدند و حتی سخن از رهبری ائتلاف عربی- عبری به رهبری دونالد ترامپ جهت مهار ایران دادند.
چین، مانعی بزرگ برای آمریکاییها
این دسته اما از چندین متغیر کلیدی و سرنوشتساز در منطقه غفلت کردند. نخستین مورد برنامههای بلندمدت و بلندپروازانه چین در منطقه است. عربستان از سال 2005 و با یک جهش 59درصدی موفق شد بزرگترین صادرکننده نفت به چین باشد و از شریک طولانیمدت این کشور یعنی آنگولا پیشی بگیرد و از همان زمان در این جایگاه باقی بماند. در سال 2010 تجارت انرژی میان عربستان و چین تنها در سه ماهه اول سال از کل تجارت این کشور با ایالت متحده پیشی گرفت. با افتتاح شعبه جدیدی از شرکت آرامکوی سعودی در چین، نگین ارزشمند سعودی، زمینه برای همکاریهای گستردهتر و فرای مسائل انرژی در آینده فراهم شد. تاسیس شعبه در عربستان توسط بزرگترین شرکت آلومینیومسازی چین اولین قدم گسترده دو کشور برای تجارت در زمینههای غیرمرتبط با سوخت بود. اما شاید مهمترین بخش روابط دو کشور پس از نفت و گاز مسائل نظامی باشد.
در همین رابطه پیشینه روابط نظامی این دو حتی قدمتی طولانیتر از روابط دیپلماتیکشان دارد. هنگامی که در دهه 80 میلادی ایالاتمتحده از فروش جنگندههای اف-15 به عربستان خودداری کرد شاهزاده خلید برای تهیه این نوع جنگنده راهی چین شد. دو کشور تا سال 1988 به توافقی برای تحویل 50 تا 60 موشک CSS-2 با قابلیت حمل بار هستهای دست یافتند و این روابط گرم تا به امروز ادامه دارد.
جنگ غزه و تنش در منطقه
تنشهای فزاینده در غزه از دیگر موانع ایالاتمتحده برای داشتن یک رابطه گرم و بلندمدت با سعودیهاست. تا زمانی که آمریکا نخستین حامی رژیم صهیونیستی و جنایتهایش در غزه باشد طبیعتا عربستان به عنوان کشوری که ادعای رهبری جهان عرب را دارد دستکم جهت حفظ وجه خود در افکار عمومی چه در داخل و چه در مجامع بینالملل نمیتواند از مرز خاصی در روابط خود با آمریکا فراتر رود.
در چنین شرایطی پس از عملیات طوفانالاقصی و جنایتهای حقوق بشری رژیم صهیونیستی در غزه، فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان با شکایت از کوتاهی ایالاتمتحده برای حل بحران گفت: ما خواهان آتشبس و ورود کامل کمکهای بشردوستانه به غزه هستیم. همه به ویژه کسانی که نفوذ داشتند تلاش کافی نکردند و امیدواریم واشنگتن بیشتر تلاش کند.
جاهطلبیهای عربستان
هنگامی که دونالد ترامپ لقب گاو شیرده را به سعودیها داد اعتراضات پراکندهای در میان دولتمردان سعودی شکل گرفت و حتی طبق شنیدههای غیررسمی پادشاه این کشور این رفتار ترامپ را توهین به عربستان قلمداد کرد. شاید در ظاهر مساله بزرگی نباشد اما در لایههای عمیقتر بیانگر یک حقیقت واضح است: سعودیها به عنوان بزرگترین خریدار سلاح در جهان قصد ندارند در سطح یک بازیگر وابسته و ضعیف در سطح منطقه رضایت دهند. آنها در عین اینکه قصد دارند از نهایت پتانسیلها در روابط با ایالاتمتحده استفاده ببرند اما قصد ندارند در مقام گاو شیرده و بله قربان گوی آنان باقی بمانند و هرگز قصد نداشتند اجازه دهند وابستگی به ایالاتمتحده روابط گرم آنان با پکن و مسکو را خدشهدار کند. حتی در مساله ایران عربستان چندین بار نشان داده است که قصد ندارد کنترل کامل روابط خود با ایران را منوط به خواست ایالاتمتحده کند. لذا به نظر میرسد جاهطلبیهای آنان بسیار فراتر از یک گاو شیرده است.
حال باید دید صحت این ادعای ترامپ مبنی بر اینکه عربستان کنار چین است اما دوست دارد در کنار ما قرار بگیرد، تا چه حد است؟ با توجه به ضعف جو بایدن در مناظرات به نظر میآید ترامپ شانس بالایی برای ورود به کاخ سفید دارد. او ادعا دارد که میتواند روابط عربستان و چین را کمرنگ کند اما هرگز اشاره نکرده است که از چه طریقی میخواهد بدون دلخور کردن سعودیها این کار را انجام دهد، بنابراین برای دیدن پاسخهای احتمالی باید تا دیدن نتایج قطعی انتخابات آمریکا منتظر ماند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد