14 - 03 - 2020
سیاست همهگیری
فاطمه رحیمی- شیوع ویروس کرونا از سوی سازمان بهداشت جهانی به عنوان یک بیماری همهگیر جهانی معرفی شد. این سازمان تا پیش از این سعی داشت که از این عبارت استفاده نکند. پاندمی فقط برای بیماریهای واگیرداری استفاده میشود که در چندین کشور به میزان قابل توجهی از فردی به فردی دیگر منتقل شوند. آخرین مورد یک بیماری همهگیر آنفلوآنزای خوکی بود که در سال ۲۰۰۹ رخ داد و کارشناسان تخمین میزنند که منجر به مرگ صدها هزار نفر شد.
دبیرکل سازمان بهداشت جهانی دلیل استفاده از این عبارت را دلواپسی عمیق بابت تعداد نگرانکننده مبتلایان به این ویروس اعلام کرد. آنچه که اکنون تغییر کرده، تعداد کشورهای درگیر با این ویروس است. قطعا تغییر ادبیات تاثیری بر رفتار ویروس نخواهد داشت، اما سازمان بهداشت جهانی امیدوار است که به ایجاد تغییر در نحوه برخورد کشورها منجر شود.
اکنون کرونا به مقر سازمان ملل رسیده، نخست وزیر کانادا را در قرنطینه خانگی قرار داده، لیندسی گراهام نیز به همین شکل از حضور در انظار سر باز میزند. وزیر کشور استرالیا مبتلا شده، احتمال ابتلای نتانیاهو مطرح شده و در آمریکا وضعیت فوقالعاده اعلام شده اشت. شمار جانباختگان کرونا در حالی در چین در یکی دو روز گذشته به هشت نفر رسیده که هماکنون اروپا به مرکز اصلی شیوع این ویروس تبدیل شده و بیش از هزار نفر در ایتالیا تاکنون قربانی بیماری کووید-۱۹ شدهاند.
نشریه اکونومیست در آخرین شماره خود به همه گیری کووید-۱۹ پرداخته و راههای کنار آمدن و مهار این ویروس توسط دولتها را بررسی کرده که در ادامه میخوانید.
همه دولتها با شیوع کرونا مبارزه خواهند کرد، برخی بیشتر و برخی کمتر. برای آگاهی از آنچه به وقوع خواهد پیوست، نگاهی به لومباردی بیندازید، منطقه ثروتمند ایتالیایی که قلب شیوع ویروس کرونا در اروپاست. امکانات درمانی بیمارستانهای این منطقه فوقالعاده است. تا هفته گذشته مسوولان بیمارستانهای این منطقه تصور میکردند که قابلیت مقابله با این ویروس را دارند اما چندی بعد با موجی از مردم مبتلا روبهرو شدند. حالا برخی بیمارستانها به دلیل کمبود دستگاه تهویه و اکسیژن و همچنین نیروهای خسته از این شرایط، مجبور شده اند که بیماران را بدون درمان راهی خانه کنند تا خودشان با مرگ دست و پنجه نرم کنند.
سازمان جهانی بهداشت هفته گذشته شیوع بیماری کووید ۱۹ را که به دنبال ابتلا به ویروس جدید کرونا پدید میآید بیماری همه گیر اعلام کرد. این ویروس که تاکنون ۱۳۰ هزار فرد را مبتلا کرده و منجر به مرگ بیش از چهار هزار نفر در ۱۲۷ کشور خارج از چین شده، به سرعت در حال گسترش است. طبق برآورد اپیدمیولوژیستها ایتالیا طی یکی دو هفته از کشورهایی مانند اسپانیا، فرانسه، آمریکا و انگلیس پیشی میگیرد. کشورهایی مانند مصر و هند که ارتباط کمتری با سایر کشورها دارند نیز دیرتر گرفتار خواهند شد اما نه خیلی دیر.
تعداد کمی از رهبران سیاسی امروز جهان با مسائلی چون بیماریهای همهگیر و پیامدهای اقتصادی آن روبهرو بودهاند، گرچه برخی از این نشانهها سیگنالهایی از بحران مالی در خلال سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ را یادآور میشود.
از آنجا که رهبران جهان با تاخیر متوجه شدند که سیستمهای بهداشتی شکننده هستند و مرگومیرها افزایش مییابد، در نهایت ناگزیرند با این واقعیت روبه رو شوند که با طوفان رخ داده باید کنار بیایند. سه عامل چگونگی کنار آمدن آنها با این بحران را تعیین میکند: نگرش آنها به عدم اطمینان، ساختار و شایستگی سیستمهای بهداشتی آنها و مهمتر از همه، اعتماد یا عدم اعتماد به آنها.
عدم اطمینان عوامل بسیاری را شامل میشود. یکی از این موارد ویروس سارس-کووید-۲ و بیماری ناشی از آن، کووید ۱۹ است که در حال حاضر کاملا درک نشده است. مورد دیگر بر سر وضعیت همه گیری آن است. در هر منطقه یا کشور سرعت تکثیر و انتشار آن کشف نشده است. زمانی که آزمایشها در یک مکان مثبت میشوند، احتمالا ویروس در سایر مناطق در حال گسترش است، همانطور که در ایتالیا، ایران و کره جنوبی رخ داد. زمانی که دولتها مدارس را تعطیل کرده و تجمع را ممنوع کنند ممکن است خیلی دیر شده باشد.
راهحل چین، تحمیل قرنطینه بیرحمانه است که با آزمایش انبوه و ردیابی مبتلایان تقویت شده است. این راهحل هزینه اقتصادی و انسانی زیادی را موجب شد، اما در عین حال در این روش عفونتهای جدید نیز کاهش یافت. در هفته گذشته، در یک اقدام پیروزمندانه رییسجمهور شی جینپینگ از ووهان، جایی که برای اولین بار این بیماری همه گیر ظاهر شد، بازدید کرد. با این وجود عدم قطعیت حتی در چین همچنان ادامه دارد، زیرا هیچ کس نمیداند که با کاهش قرنطینه، موج دوم عفونتها افزایش مییابد یا خیر.
در کشورهای دموکراتیک، رهبران باید تصمیم بگیرند که آیا مردم تحمل شرایط سخت قرنطینه و نظارت اعمال شده در چین را دارند یا نه. قرنطینه در ایتالیا عموما خودمختار و داخلی است و حقوق مردم را چندان نقض نمیکند. اما اگر ثابت شود که این روش به اندازه روش چین به مهار شیوع کمک نمیکند، احتمالا به همان اندازه هزینه بر خواهد بود و تاثیر کمتری خواهد داشت.
میزان تاثیر و کارایی همچنین به ساختار و شایستگی سیستمهای مراقبت بهداشتی بستگی دارد. دامنه گستردهای برای پیامهای درهم ریخته و دستورالعملهای متناقض در مورد آزمایش و زمان ماندن در خانه وجود دارد. هر نوع سیستم بهداشتی دچار مشکل خواهد شد.
اماکنی از جمله اردوگاههای پناهندگان و زاغهها که مردم مراقبتهای بهداشتی بسیار کمی را دریافت میکنند جزو آسیبپذیرترین مکانها خواهند بود.
اما حتی بیمارستانها با بهترین منابع در کشورهای ثروتمند نیز در مبارزه با این بیماری در تقلا
خواهند بود.
سیستمهای جهانی مانند سرویس بهداشت ملی بریتانیا باید تجهیز منابع و تطبیق قواعد و روشها را آسانتر از سیستمهای متلاشی شده و خصوصی بدانند و نگران این باشند که چه کسی هزینهها را پرداخت میکند و چه کسی مسوول آن است. ایالات متحده با وجود ثروت و ارتقای علم پزشکی خود، با موانعی روبهرو است.
سیستم خصوصی آن برای هزینههای درمان بهینه شده است. ۲۸ میلیون نفر بیمه نشده در آمریکا، ۱۱ میلیون مهاجر غیرقانونی و تعداد نامعلومی بدون پرداخت حق بیماری، همه دلایلی برای عدم توانایی مالی این افراد برای انجام آزمایشهای لازم برای جلوگیری از بیماری یا قرنطینه هستند.
اعتماد عامل سوم خواهد بود. اعتماد به رهبران اجازه تصمیمگیری در مورد قرنطینهها و فاصلههای اجتماعی از جمله تعطیلی مدارس را میدهد. هیچ چیز بیش از این ظن و شبهه مبنی بر پنهان کردن حقیقت، باعث شایعه و ترس نمیشود. هنگامی که آنها در یک تلاش اشتباه سطح تهدید را برای جلوگیری از وحشت پایین میآورند، در نهایت منجر به سردرگمی و افزایش هزینههای زندگی میشوند. با این حال رهبران کوشش کردهاند که با همه گیری و چگونگی صحبت در مورد آن کنار بیایند.
دونالد ترامپ، به ویژه از خوشبینی بیاساس تا حمله به دشمنان خود چشمپوشی کرده است. اعلام ممنوعیت ۳۰ روزه برای بیشتر سفرها از اروپا به آمریکا برای کند کردن روند بیماری کرونا که در حال حاضر در ایالات متحده در حال گسترش است، کمترین کار خواهد بود. هنگامی که مردم شاهد مرگ دوستان و نزدیکان خود هستند، او در نهایت متوجه میشود که این بیماری همه گیر نمیتواند به عنوان یک توطئه بیگانگان، دموکراتها و اخبار جعلی رسانهها باشد.
سیاستمداران باید چه کنند؟ هر کشور باید بین مزایای ردیابی این بیماری و تهاجم به حریم خصوصی تعادل خود را برقرار کند، اما کره جنوبی و چین قدرت دادههای بزرگ و تستهای گسترده را به عنوان راهی برای شناسایی موارد و محدود کردن شیوع آن نشان میدهند. دولتها همچنین باید همه گیر بودن این ویروس را پیشبینی کنند، زیرا اقدامات برای کند کردن شیوع آن، مانند ممنوعیت تجمع، در صورت اقدام زودهنگام موثرتر است.
بهترین نمونه نحوه پاسخگویی دولتها، سنگاپور است که موارد بسیار کمتری مبتلا از آنچه انتظار میرفت در این کشور بروز کرده است. سنگاپور به لطف یک بوروکراسی کارآمد در یک منطقه کوچک، مراقبتهای بهداشت گسترده در سطح جهانی و درس گرفتن از آموختههای پیشین در مورد سارس که یک بیماری همه گیر در سال ۲۰۰۳ بود، زود وارد عمل شد. این امر با رضایت عمومی توانسته در امر بهبود موفق عمل کند چراکه پیام آن نامتناقض، علمی و قابل اعتماد بوده است.
در غرب کووید۱۹ چالشی برای نسلی از سیاستمداران است که از زمان بحران مالی قدرت را به دست گرفتهاند. بسیاری از آنها جهانیسازی و کارشناسان را نادیده میگیرند. از برخی جهات، همه گیری در دستور کار آنها قرار خواهد گرفت. کشورها ممکن است سیاست آمریکا را دنبال کرده و رویکردشان با چرخش به داخل و بستن مرزها ادامه پیدا کند. در شرایطی که کمبودها به اقتصاد جهان ضربه میزند، صنایع ممکن است از جهانی شدن دست بکشند- گرچه با متنوعسازی زنجیره عرضه محصولات شان، حفاظت بیشتری کسب خواهند کرد. با این حال، این شیوع بار دیگر پزشکان، دانشمندان و کارشناسان سیاسی را در مرکز دولت قرار میدهد. شیوع ویروسها مسالهای کاملا جهانی هستند. کشورها باید با هم روی پروتکلهای درمانی، بحث تداوی و واکسن کار کنند. رای دهندگان نگران احتمالا تمایلی به تماشای رقابت نمایشی سیاستهای حزبی ندارند و بیشتر نیاز دارند که ببینند دولتهایشان به مشکلات واقعی که گریبانشان را گرفته رسیدگی میکنند- و این همان چیزی است که سیاست به خاطرش شکل گرفته است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد