11 - 01 - 2023
سیاستهای ارزی و جولان سوداگران
رضا صادقیان*
سیاستگذاری در حوزههای مختلف حکمرانی از قبیل اقتصاد، جامعه، سیاست و فرهنگ بازتاب نگاه صاحبان قدرت درباره یک موضوع و رفع کاستیهای آن مساله خاص است. چندی قبل که رییس کل بانک مرکزی از تثبیت نرخ ارز سخن گفت، خیلی زود با واکنش کاربران شبکههای اجتماعی و سپس کارشناسان اقتصادی روبهرو شد. طبیعی بود که شهروندان فعال در فضای مجازی وعدههای رییس کلهای سابق و اسبق و معاون اول رییس دولت سابق درباره تثبیت نرخ ارز را به یاد داشته باشند. سخن کارشناسان نیز درست بود؛ وقتی رییس دولت سیزدهم پس از حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی از ثابت ماندن قیمت کالاهای اساسی سخن گفت و حتی از آیندهای حرف زد که قرار است دولت تصمیمهای سخت و دشوارتری بگیرد، اما پس از چندی و با جهش قیمتها ناچار شدند برای مرتبهای دیگر پای بازرسان را به بازار باز کنند.
به عنوان مثال و برای روشنتر شدن همین مورد خاص- جدال با نرخ ارز- که برآمده از نگاه نادرست و سراسر غلط مدیران ارشد اقتصادی و پولی دولتها است همین بس که گمان میکنند قبلیها و دولتهای گذشته و به اصطلاح بانیان وضع موجود سیاست درست را به صورت نادرست اجرا کردهاند، بنابراین ما همان سیاست را به صورت درست و بدون خطا اجرا میکنیم و نتیجهای دیگر را به دست خواهیم آورد! اینکه دولتها در هنگامه بحران به تغییر مدیران اقدام میکنند، به دلیل فروکاست مسائل بزرگ به روایتهای ناقص و کوچک توسط دولتهای وقت است. آنها ابتدا به تغییر مدیران روی میآورند و زمانی که نتیجه مطلوب حاصل نشد از سازمانهای نظارتی و بازرسی کمک میگیرند و در انتهای این داستان تکراری شاهد بازداشت و محاکمه دلالها هستیم! اما طنز داستان آنجاست که تمام این سیاستها با وجودی که توسط شخصیتهای مختلف به اجرای دوباره درآمده است به نتیجهای مشخص منجر شده؛ نتیجهای که سخن گفتن درباره هزینههای احتمالی و تحمیلی به بدنه دولت و خصوصا زندگی شهروندان برای کارشناسان و آگاهان مانند روز روشن بوده است. سیاستی که این روزها از سوی دولت به مخاطبان عرضه میشود، تجربهای است که اوج آن در دولت دوم مرحوم رفسنجانی و پس از اجرایی شدن برنامههای تعدیل ساختاری صورت گرفت. در همان سالها دولتمردان گمان میکردند اصل اجرایی شدن اینگونه برنامهها در کشوری که بخش گستردهای از اقتصاد آن متکی به دولت و چهرههای نامدار دولت است، بسیار درست است، اما در هنگام اجرا اشتباهاتی رخ داده و برخی از سودجویان برای کسب سود بیشتر به نوسانات دامن میزنند. حکایت پر و بال دادن به سازمان تعزیرات در دولت دوم هاشمی رفسنجانی دقیقا به مثابه تعجیل در اجرایی شدن سیاستهایی بود که پیشزمینههای مناسب آن در کشور وجود نداشت اما دولتیها بدون توجه به این موارد راه خود را رفته بودند؛ راهی که انتهای آن چیزی نبود مگر وقوع اعتراضاتی در شهرهای مشهد، اسلامشهر و قزوین. بدون شک هنگام بروز بحران و افزایش بیرویه قیمتها بوده و هستند کسانی که با توانایی مالی و رابطههای تو در تو توانستهاند از آبی که توسط دولت گلآلود شده است ماهیهای فربهای صید کنند، اما حضور و جولان چنین افرادی معلول سیاستهای نادرست دولت است و نه علت آن.
مساله سیاستهای تکبعدی ارزی ریشه در نگرشهای فردمحور (مصاحبه رییس کل بانک مرکزی مورد اشاره است) و باورمندان به اعجاز ساختار (مصاحبه اخیر وزیر اقتصاد بازتاب چنین نگرشی است) دارد. در واقع چهرههای صاحب قدرت باور کردهاند با رفتن و آمدن مدیریت جدید تمام گرههای فروبسته و بدون رفع سایر موانع در حوزههای دیگر از جمله حل دشواریهای روابط خارجی و مبادلات اعتباری و پولی با جهان گشوده خواهد شد.
* کارشناس اقتصادی