27 - 02 - 2017
سرپناهمان را دیگر نگیرید!
در سالی که عنوان حمایت از تولید ملی را داشت چراغ واحد تولیدی یخ چاوان به عنوان واحد نمونه کشور برای همیشه خاموش شد.
آذردخت موسوی همسر مرحوم سیدمحمدباقر طباطبائی مدیرعامل سابق شرکت تولیدی صنعتی یخ چاوان با حضور در دفتر روزنامه «جهانصنعت» ضمن گلایه از وضعیتی که برایشان پیش آمده است، خواستار رسیدگی مسوولان به مشکلاتشان شد.
وی گفت: همسر مرحومم بنیانگذار شرکت یخ چاوان طی سالهای ۶۰ و ۶۱ بود. این واحد صنعتی در عرصه صنایع برودتی فعال بود و در زمینه تولید انواع سردخانههای ثابت و متحرک، پکج پلیتکولر که فرزندم سیدبهاءالدین طباطبایی مخترع آن برای نخستینبار در دنیا بود که ثبت اختراع هم شده بود فعالیت میکرد.
وی گفت: پکج پلیت کولر برای خنک کردن سریع شیر گاوهای دامداریها و کارخانههای شیر است که فرزندم مخترع آن در دنیا بوده است.
موسوی از دیگر تولیدات یخ چاوان را تولید انواع یخچالفریزرهای خانگی و یخچالهای صنعتی با سیستم نوفراست از قبیل شیر سردکنهای فوتر تزریقی و… برشمرد.
به گفته وی یخ چاوان سردخانههای زیر صفر و بالای صفر را از اوایل جنگ تحمیلی تا اواخر سال ۸۵ تولید میکرد. اکثر این سردخانهها مورد نیاز سپاه پاسداران و نیرویزمینی و نیرویهوایی ارتش بوده است که این نیاز را این واحد تولیدی طی ۲۵ سال تامین میکرد.
وی گفت: همسر مرحومم بنیانگذار تزریق فوم بوده و انواع لوحهای تقدیر را از مقامات مسوول دریافت کرده است.
حتی نمایندگان یونیدو هم در سال ۸۲ به ایران آمدند چراکه کارخانه ما جزو ۱۰ کارخانه فعال سراسر کشور بود تا جایی که یونیدو چهار دستگاه برای حفظ لایه اوزون به کارخانه یخ چاوان اهدا کرد.
وی گفت: ما جزو برترینهای صنایع برودتی کشور بودیم. متاسفانه در سال ۷۴ همسرم مرحوم شدند.
آذردخت موسوی اظهار داشت: پس از فوت همسرم پسرم سیدبهاءالدین طباطبایی مدیریت کارخانه را برعهده گرفت. در سال ۱۳۸۰ موجی از مشکلات اقتصادی و تورم کشور را فرا گرفت آن زمان به دلیل سیاست درهای باز وارداتی انواع اجناس خارجی اعم از یخچال فریزرهای خانگی با قیمت مشابه و قیمت تمامشده محصولات داخلی وارد ایران شد.
وی افزود: در سالی که سال خودکفایی و به عبارتی اقتدار ملی و اشتغالآفرینی بود، درهای کشور روی واردات باز شد و مردم به سمت اجناس خارجی سوق داده شدند.موسوی گفت: در آن سالها تولیدکنندگان متوسط و کوچک به سمت ورشکستگی و تعطیلی واحدهای صنعتی کشیده شدند.
وی تصریح کرد: یخ چاوان نیز تحتتاثیر این شرایط برای ادامه راه ناچار به اقداماتی شد. در سال ۸۰ برای حفظ کارخانه موروثی ملک شخصی که تنها خانه موروثی همسرم بود را فروختیم و به واحد تولیدی خود نقدینگی آن را تزریق کردیم. تتمه آن معادل یک دستگاه آپارتمان ۱۰۰ متری بود که جهت ماوا و اسکان ما خریداری شد که تا این لحظه تنها سرپناه ماست.
وی ادامه داد: برای خرید مواد اولیه، نوسازی دستگاهها، به روز شدن آنها، نوسازی و بازسازی ماشینآلات و تامین حقوق ۹۰ نفر پرسنل خود در این سال با مشکلات جنگیدیم و ادامه دادیم.
وی افزود: در سال ۸۶ ناچار به گرو خانه دخترم در رهن یکی از بانکها شدیم؛ بانکی که هدفش حمایت از صنعتگر است. چهار سال اقساط بانک را پرداخت کردیم اما به خاطر شرایط سخت اقتصادی قادر به پرداخت اقساط بانک نشدیم و با عقب افتادن اقساط بانکی و تهدید به مزایده گذاشتن آن از سوی بانک مربوطه مجبور به فروش ملک دخترم در این سال شدیم تا اقساط بانکی معوقه را تسویه کنیم.
به گفته وی در سال ۹۰ به خاطر شرایط نامطلوب اقتصادی و رکود حاکم بر بازار مجبور به استقراض از سیستم بانکی شدیم تا بتوانیم ضمن تامین حقوق ۱۳۷ نفر شاغلان کارگر، کارمندان کارخانه و دفتر مرکزی، بودجه مالی واحد تولیدی خود را تامین کنیم.
وی گفت: دخترم در سال ۹۰ به دلیل گرانی ناگهانی ملک حتی قادر به خرید خانه نشد و به ناچار به منزل ما که سه دانگ آن متعلق به بنده و سه دانگش متعلق به پسرم است برای زندگی پناه آورد. ملک ما هم در گرو بانک است.
آذردخت موسوی که متولد سال ۱۳۰۹ است، گفت: تمام تلاش پسرم به عنوان مدیرعامل کارخانه حفظ واحد تولیدی یخ چاوان بود تا آن را سرپا نگه دارد. حتی پسرم ناچار شد پول از بازار تهیه کند و صدی سه تا چهار پنج بدهد.
همسر مدیرعامل سابق شرکت تولیدی، صنعتی یخ چاوان گفت: تا سال ۹۲ هرچه سرمایه داشتیم به پای واحد تولیدی خود گذاشتیم.
وی افزود: با عدم همکاری برخی از ارگانها از جمله سازمان تامیناجتماعی و گرفتن حکم جلب پسرم شرایط به هم ریخت. یکی از بانکها چکهای تضمینی داشت و شرایطی فراهم کرد تا پسرم از کارخانه دور شود که این مساله مشکلات اقتصادی توانفرسایی برای شرکت به وجود آورد و در نهایت باعث سوءاستفاده برخی از پرسنل کارخانه و شرکت شد.
وی ادامه داد: اقدام به توقیف اموال کردند و سرمایه شرکت از جمله ماشینآلات و مواد اولیه حراج شده و حتی به کابلهای کارخانه هم رحم نکردند!
موسوی گفت: یخ چاوان با شش هزار متر مساحت در شهرک صنعتی حاجیآباد گرمسار غارت شد. شش هزار متر مساحت با ۵۳۰۰ متر سوله و خرپا، ساختمان اداری، قسمت مسکونی، چند سوئیت و سالن اجتماعات، دو نهارخوری برای کارگران و کارگرانی که برخی از آنها در این کارخانه بازنشسته شده بودند.
وی گفت: زمین و ساختمان در رهن یکی از بانکها بود.
موسوی گفت: تنها سرپناه اینجانب که پنج نفر در آن زندگی میکنند به دلیل حمایت از صنعت و کارآفرینی در گرو بانک و در حال مصادر شدن است.
وی گفت: آیا این حق یک تولیدکننده است که تمام زندگیش را فدای تولید کرده است در سال ۸۳ سال حمایت از تولید ملی کارخانه ما بسته شد.
وی ادامه داد: تنها سرپناهم در حال مصادر شدن توسط بانک است آیا من و امثال من مستحقق آن هستیم که انگشتنمای خلقی شویم که به جای تولید با کار واسطهگری در رفاه کامل به سر میبرند؟
وی تصریح کرد: تنها پسرم بر اثر فشار و مشکلات وارده از کار افتاده و بیمار شده است و حتی قادر به سر پا شدن نیست. شرکت ما سالها افتخار ملی بوده که به خاطر تورم و تحریمها به این روز افتاده است.
آذردخت موسوی گفت: پسر بیمارم با خانواده سه نفری خود مجبور به اقامت در یکی از باغهای کرج شده است. تنها سرپناه من در رهن بانک است و با قیمتی کارشناسی غیرواقع به حراج گذاشته شده است.
وی ادامه داد: تنها سرمایه باقیمانده ما باغ کرج است که آن را هم حراج کردند و زیر قیمت در حال تصرف آن هستند. به دلیل عدم تمکن مالی توان اختیار کردن وکیل و دفاع از حقمان را برای از دست رفتن باغ را هم نداریم.
وی تصریح کرد: حتی به نهادها و ارگانهای مختلف از جمله نهاد ریاستجمهوری نامه نوشتیم تا سرپناهمان را از دست ندهیم اما هیچ جا صدایمان را نشنیدند.
وی افزود: بنده که تنها از پسرم و صنعت ایران دفاع کردم در این سن حکم جلبم را صادر کردهاند تا جایی که در حال قربانی شدن هستیم. وی گفت: در جایی که مراجع تقلید میگویند دریافت هزینه دیرکرد ربای آشکار است سیستم بانکی این بلا را سر ما آورد ما خواستار بخشودگی از دیرکرد جرایم بانکی بودیم.
وی خاطرنشان کرد: خانواده صنعتگری که بیش از ۳۰ سال در عرصه صنعت و تولید افتخارات فراوانی را ایجاد کرده به روزی افتاده که نمیتواند تن خسته خود را در جایی رها کند.
وی گفت: ما خواستار حفظ سقف و سرپناهمان هستیم، آپارتمانی که سرپناه من، دخترخواندهام، دخترم و پسرش است.
از سوی دیگر پسرم با خانواده سه نفری خود در یک اتاق در باغ کرج ساکن است.
وی گفت: تقاضای ما دستور به بانک مربوطه برای عدم مصادره سرپناهمان است. تقاضایمان آن است که در این سالهای آخر زندگی ما را از سرپناه خود محروم نسازند و خانواده هفت نفری ما را بیش از این قربانی نکنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد