20 - 11 - 2021
سرنوشت بورس در گرو برجام
بازار سرمایه همچنان در حال ریزش است و سهامداران روزبهروز با افت ارزش داراییهای خود مواجه هستند. در این میان، مذاکرات برجامی از منظر تجارت خارجی، بازگشت منابع بلوکه شده و تغییر احتمالی در نرخ ارز میتواند تاثیر بسزایی در روند بازار سرمایه داشته باشد. با این حال هنوز مشخص نیست که این مذاکرات در چه فضایی پی گرفته خواهد شد و اثر آن بر بازار سرمایه چگونه نمایان میشود. یک کارشناس بازار سرمایه، آینده این بازار را با دو سناریوی محتمل ادامه تحریمها و توافق بر سر حذف آن را بررسی کرده است. سجاد موحد هشدار داده که در صورت تداوم وضعیت فعلی، رشد نقدینگی، کسری بودجه دولت، افزایش نرخ ارز و نااطمینانیهای اقتصاد ایران تداوم خواهد داشت که میتواند اثر وضعی منفی بر بازار سرمایه ایران داشته باشد.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه رخدادهای سیاسی همواره از جهات مختلف بر بازارهای مالی در جهان و ایران تاثیرگذار بوده است. از جمله مهمترین رخدادهای سیاسی میتوان به تحریمهای اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران در زمینههای صادرات نفت و تحریم بانک مرکزی ایران اشاره کرد که منجر به ناتوانی بانک مرکزی در وصول درآمد حاصل از فروش نفت به کشورهای جهان شده است. بنابراین با توجه به تاثیر تحریمها بر شاخصهای کلان اقتصادی و در نهایت اثرگذاری آن بر بازار سرمایه میتوان دو سناریو ادامه یافتن شرایط تحریمی و لغو تحریمها را بررسی کرد. سناریوی اول ادامه یافتن شرایط فعلی و سناریوی دوم رفع تحریمها.
رشد نقدینگی
موحد در بررسی سناریوی اول تاکید کرده که علت اصلی نوسانات بازارهای مختلف از جمله بازار سرمایه را باید در رشد نقدینگی و افزایش این رشد در سالهای اخیر دانست. در حالی که متوسط رشد نقدینگی در ۴۰ سال اخیر حدود ۲۴ درصد بوده، این میزان در ماههای اخیر به بیش از ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده و در صورت ادامهدار بودن این رشد تا پایان سال با حجم نقدینگی چهار هزار و ۶۳۱ هزار میلیارد تومان و رشد متوسط سالانه ۲/۳۳ درصدی روبهرو خواهیم شد. وی در این باره افزوده است: علت رشد نقدینگی را در دو عامل ناترازی بانکها و کسری بودجه دولت میتوان جستوجو کرد که در صورت حل این دو مشکل میتوان رشد نقدینگی کشور را کنترل کرد و کاهش داد. این کارشناس بازار سرمایه در ادامه یادداشت خود تصریح کرده است: بانکها به امهال وامهای غیرجاری و ثبت وامهای جدید، زیان انباشته زیادی دارند اما به دلیل قدرت خلق پول آن را در ترازنامه خود مخفی کردهاند. یکی از دلایل اصلی رشد نقدینگی به خصوص در سالهای ۹۲ تا ۹۶ خلق پول گسترده بانکها برای پنهان کردن ناترازی خود بوده که نهایتا خود را در تورمهای افسارگسیخته سالهای اخیر نشان داده است.
کسری بودجه دولت
موحد در ادامه اظهار کرده است: عامل مسلط خلق پول در اقتصاد و افزایش نقدینگی، همواره کسری بودجه دولت بوده، به گونهای که میتوان گفت عمده پول موجود در اقتصاد به واسطه تامین مالی این کسری، انتشار یافته است. به عبارتی، کسری بودجه دولت تا پیش از کاهش درآمدهای نفتی دیده نمیشد. اما با کاهش درآمدهای نفتی دولت، این کسری بودجه به تدریج نمایان شده و در صورت عدم تامین این کسری، از منابع دیگر از جمله انتشار اوراق به ناگزیر استفاده میشود که مجددا این کسری، دیر یا زود از محل پایه پولی بانک مرکزی تامین خواهد شد.
نااطمینانی پیشروی اقتصاد ایران
به گزارش مهر، این کارشناس بازار سرمایه در ادامه اظهار کرد: نااطمینانی در مورد افق پیشروی اقتصاد کشور منجر به این میشود تا مردم ریال کمتر نگه دارند و سعی کنند در اولین فرصت ممکن ریال خود را تبدیل به دارایی دیگری کنند تا از این طریق بتوانند ثروت خود را در مقابل نوسانات و تورم پیشروی اقتصاد مصون و حفظ کنند. وی دلیل اصلی این مساله را در این مورد جستوجو میکند که مردم انتظار دارند که قیمتها در آینده افزایش پیدا کند و از این رو ترجیح میدهند تا حتی المقدور پول نقد نگهداری نکنند که این خود منجر به افزایش سرعت گردش پول میشود. موحد تشریح کرده است: افزایش سرعت گردش پول بدین معناست که به میزان مشخصی از کالای موجود در اقتصاد نیاز به پول برای تبادل آنها کمتر خواهد بود. زمانی که میزان کالا و خدمات در اقتصاد ثابت است، افزایش سرعت گردش پول خود را در افزایش قیمتها، به خصوص قیمتهای دارایی و مالی نمایان میکند.
افزایش نرخ ارز
به گفته موحد، تحولات بازار سرمایه متاثر از رشد بالای نقدینگی است که این رشد با تاثیر روی قیمت دلار، عامل افزایش رشد بازار سرمایه است. همزمان با رشد نقدینگی بالا، تحریمها و نرسیدن ارز به داخل کشور، قیمت دلار افزایش یافته که نتیجه آن افزایش انتظارات تورمی و رشد بازار سرمایه خواهد بود. از این رو میتوان گفت شاخص بازار سرمایه یک معلول است که علت رشد آن، افزایش رشد دلار است. از این نگاه بازار سرمایه نمیتواند به عنوان پیشران و لنگر اسمی انتظارات تورمی قرار بگیرد، بلکه نرخ ارز، لنگر انتظارات است و تغییرات آن، تغییرات سایر بازارها را به دنبال خواهد داشت.
کنترل نقدینگی
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه به بررسی سناریوی دوم یعنی لغو تحریمها پرداخته است. بر این اساس موحد عنوان کرده است: نگرشی که سرمایهگذاران نسبت به مذاکرات هستهای و احتمال بهبود شرایط اقتصادی دارند؛ میتواند بر نحوه تصمیمگیری آنها در بازار سرمایه تاثیر بگذارد. یک رخداد سیاسی مانند اعلام برگزاری مذاکرات منجر به کاهش انتظارات تورمی و تثبیت نرخ ارز خواهد شد. بدین صورت که با لغو تحریمها، درآمد نفتی افزایش مییابد، دولت نیز میتواند هزینههای جاری و عمرانی خود را از این طریق تامین کند. در نتیجه بخشی از کسری بودجه دولت از این طریق تامین میشود و دیگر نیازی به خلق پول و انتشار اوراق جهت تامین کسری نخواهد بود. وی افزوده است: با افزایش درآمد نفتی دولت، عدم فشار به بانک مرکزی و بازار سرمایه برای جبران کسری بودجه میتوان انتظار بازگشت استقلال بانک مرکزی جهت اعمال سیاستهای پولی مستقل و بهبود وضعیت بازار سرمایه را داشت.
رشد منابع ارزی
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرده است: در شرایط لغو تحریمها، امکان نقلوانتقال منابع مالی فراهم میشود و ایران مجددا قادر به صادرات حجم بالایی از نفت خواهد شد. بنابراین درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت برای کشور افزایش خواهد یافت. علاوه بر درآمد حاصل از فروش نفت، آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده در خارج از کشور نیز منجر به تقویت عرضه ارز در کشور میشود. موحد اضافه کرده است: نکته حائز اهمیت آنکه کاهش بیش از اندازه نرخ ارز نیز آسیب جدی به ساختار بودجه دولت خواهد زد که دلیل آن کسری بودجه دولت است؛ پس بهترین شرایط برای نرخ ارز، نه ریزش و نه صعود هیجانی است، بلکه نگه داشتن ثبات نرخ ارز و پیشبینیپذیر بودن آن خواهد بود. با تثبیت نرخ ارز و کاهش انتظارات تورمی، انتظار بهبود شرایط بازار سرمایه را میتوان داشت.
واکنش سرمایهگذاران
موحد در ادامه، واکنش سرمایهگذاران را بررسی کرده و توضیح داده است: از نتایج توافق در مذاکرات هستهای، واکنش مثبت سرمایهگذاران نسبت به بازار سرمایه خواهد بود که مربوط به پیشبینی آنها از بهبود فضای کسبوکار، رونق اقتصادی کشور و بهبود شاخصهای اقتصاد کلان است. مهمترین علت عکسالعمل مثبت سرمایهگذاران را باید در خوشبینی نسبت به بهبود وضعیت در پی به نتیجه رسیدن مذاکرات دانست؛ به نحوی که حذف احتمالی محدودیتها، باز شدن قفلهای تحمیلی که مانع رشد و توسعه کشور میشود، بهبود شرایط صادرات و ارزآوری، رفع محدودیتهای بانکی و دسترسی به بازارهای متنوع میتواند از توافق هستهای حاصل شود و بر رفتار مثبت سرمایهگذاران تاثیرگذار باشد. وی افزوده است: همچنین مذاکرات هستهای میتواند منجر به عکسالعمل منفی از سوی سرمایهگذاران شود. درصورتی که سرمایهگذاران، انتظار بدتر شدن فضای کسبوکار را داشته باشند، احتمال عکسالعمل منفی نیز وجود دارد. همواره در بازار سرمایه، حوادث بد تاثیر نمایانتری نسبت به حوادث خوب دارد؛ در نتیجه نوسانات بازار سرمایه در پی اخبار بد شدیدتر خواهد بود.
بازاری اثرپذیر
به گفته این کارشناس بازار سرمایه در ایران همواره متغیرهای سیاسی همچون تحریمها، برجام و خروج از آن نقش مهمی در اقتصاد ما داشته و در حال حاضر کارایی متغیرهای اقتصادی صرف به حداقل خود رسیده است. در نتیجه اغلب سیاستهای پولی و مالی، به خصوص سیاستهای اتخاذ شده توسط بانک مرکزی در مورد کاهش نرخ ارز با تاثیر از تحولات سیاسی پیش میرود و به دنبال آن روند بازار سرمایه نیز از آن پیروی خواهد کرد. بنابراین هرگونه اقدام و سخنی از سوی مسوولان داخلی و خارجی، بلافاصله روی نرخ ارز و بهتبع آن بر بازار سرمایه تاثیرگذار خواهد بود. او تاکید کرده است: حرکت به سمت آرامش و ثبات در روابط سیاسی، تاثیر بسزایی بر متغیرهای کلان اقتصادی خواهد داشت. به گفته موحد، کنترل نقدینگی، جبران کسری بودجه دولت، افزایش درآمد نفتی و ارزآوری از نتایج توافقات هستهای خواهد بود که تاثیر مستقیم بر بازار سرمایه میگذارند و با بازگشت ثبات به اقتصاد کشور، انگیزه سرمایهگذاران داخلی و خارجی برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر، به نتیجه نرسیدن مذاکرات میتواند منجر به بیثباتی در اقتصاد، رشد نقدینگی، افزایش نرخ بهره و کسری شدید بودجه دولت شود. این دو سناریو پیشروی بازار سرمایه است و تحلیل دقیق این سناریوها نیازمند آشکار شدن مفروضاتی است که در گذر زمان به تدریج به آن خواهیم پرداخت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد