2 - 03 - 2024
سرمای زمستان ما و زمستان سخت آنها
دکتر صلاحالدین هرسنی*
هنگامی که عملیات ویژه نظامی روسیه با هدف نئونازیسمزدایی در اوکراین آغاز شد، باور همگان این بود که اروپا به واسطه تحریم گازی روسیه و قطع گاز در خط لوله «نورداستریم ۱» زمستان سختی خواهد داشت چراکه انرژی اروپا سخت به روسیه وابسته است. چنین باوری بیش از همه در نزد مقامات جمهوری اسلامی ایران قوت گرفته بود و آنها همواره از آنکه قرار است اروپا به واسطه تحریم گازی روسیه زمستانهای سختی را تجربه کنند، دچار سرمستی و ذوقزدگی شده بودند و آن را نشانهای برای افول تدریجی هژمونی غرب میدانستند. در این باره جواد اوجی وزیر نفت دولت رییسی اعلام کرده بود که به واسطه جنگ اوکراین و به تبع آن قطع گاز در محور نورد استریم ۱، اروپا دچار و درگیر تِرومای بزرگی خواهد شد، بهگونهای که هیچگاه رهبران اروپا نتوانند خاطره تلخ و شرنگبار آن را همچون غائله قطع گاز اوکراین از سوی روسیه آن هم از فردای انقلاب نارنجی در سال ۲۰۰۵ فراموش کنند. حالا با وجود سپری شدن دو زمستان سخت در اروپا، هیچ رویداد و اتفاقی طبق انتظارات مقامات ایران رقم نخورد و گویی نحوه مدیریت آنها قویتر از آن است که اقدامی چون تحریم روسیه بتواند خلل و مشکلی برای اروپا در حوزه انرژی به وجود آورد. در واقع میتوان گفت که بید مشکلات اروپا در غائله انرژی آنقدر قوی بود که نخواهد به باد یا طوفان روسیه بلرزد، اما برعکس در ایران که زمستان چهره سخت خود را با شروع آخرین ماه سال نشان داده اوضاع از جهت دیگری در حال رقم خوردن است. به عبارت دیگر، هیچ خبری از بحران گاز و سرمای استخوانسوز به سیاق و طریقی که در ایران جاری است، در اروپا نیست و این وضعیت در شرایطی در حال رقم خوردن است که ایران دارای دومین ذخایر گازی در جهان است. در ایران همواره خبر میرسد که مشکل گازی، کار را در آستانه تعطیلی واحدهای تولیدی، کارخانجات، ادارات و مدارس و حتی خطر قطع گاز خانگی کشانده است. محاجات و ادله متصدیان انرژی و در راس همه آنها وزیر نفت بابت پیدایی و بروز بحران گازی در ایران این است که چون ایران حائز رتبه نخست نفت و گاز در خاورمیانه است، موجب شده چنین ذخایر فراوانی با قیمت ارزان در دسترس عموم قرار گیرد و بدون برنامه و قاعده مصرف شود. بنابراین علت کمبود گاز و بروز بحران سوخت ریشه در همین مصرف ارزان و بیرویه دارد. البته سوز سرمای زمستان در روزهای اخیر ایران فقط به تعطیلی واحدهای تولیدی و محتملا قطع گازهای خانگی در برخی مناطق محدود و منحصر نشده، بلکه مشکل بزرگتری بر مشکل گازی افزوده شده که آن مساله مدیریت بحران در مناطقی است که مردمش گرفتار کولاک برف و سرما شدهاند. در این ارتباط، پیوسته خبر میرسد که فرآیندهای امداد و کمکرسانی برای ۱۵ هزار مردم کشور در هالهای از ابهام باقی مانده است، اما واقعیتها گویاتر از آن است که نشان دهد دلیل پیدایی این دست از بحرانها در ایران چیست؟ در ایران پیدایی پدیدهای چون بحران گاز همچون سایر بحرانها، ریشه در عوامل مدیریتی دارد و همواره شپیور تخصصها از دهانه گشادش نواخته میشود. اینکه متصدیان امر و وزارت نفت اعلام کردهاند که برای حل بحران گازی در موسوم زمستان به سراغ سایر سوختهای جایگزین نظیر نفت سفید و مازوت رفتهایم، خلق حماسه یا شکستن گرز رستم نیست. این رویکرد بیش از آنکه هنر و اتخاذ تدابیری عقلانی برای حل بحران گازی باشد، بیشتر نشاندهنده ضعف و به مثابه پاشنه آشیلی در حل بحرانهایی نظیر بحران انرژی است. برای توجیه این ضعفها هم نیاز به سیاهنمایی رویکردهای طرف مقابل نیست و هیچ ضرورتی ندارد که اعلام کنیم سرمای سخت زمستان در اروپا نه تنها به قیمت یخ زدن اروپاییها و هدر رفتن هزینههای این منطقه و نابودی و ورشکستگی صنایع آنها تمام خواهد شد، بلکه موجب اعتراضات مردم در اقصی نقاط اروپا از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان خواهد شد. آرامش موجود در لندن، پاریس، برلین و سایر پایتختهای اروپایی را هم نباید به آرامش قبل از طوفان تعبیر کرد، چراکه شرایط آنها بهرغم تحریم گازی روسیه، پایدارتر، باثباتتر، بهتر و بیچالشتر از ایران است و آنها به رویکرد علاج واقعه پیش از وقوع، آشنایی کامل دارند و به مثابه قانون «آهنین الگیارشی»، به نقشه و دستور کار آنها بدل شده است. پاسخ، روشنتر از آن است که به بیان آید. جان کلام آنکه اروپا به واسطه همان آشنایی به راهبرد علاج واقعه پیش از وقوع و حس مسوولیتپذیری و تخصص میتواند از زمستانهای سخت و پرمصائب و همچنین از سیاست آزار و ایذای روسیه عبور کند، اما با روندهای موجود به نظر نمیرسد که زمستان سخت امسال، آخرین زمستان سخت ایران باشد.
* کارشناس و تحلیلگر ارشد
مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد