6 - 10 - 2020
سرریز شوک به شرکای تجاری
جهانگیر قربانزاد- تشخیص عوامل مختلف تاثیرگذار بر متغیرهای کلان و اتخاذ سیاستهای مناسب توسط دولت، نقش بسزایی در بهبود عملکرد اقتصادی کشورها بازی میکند. با توجه به پیچیدگی رفتار عوامل اقتصادی، تلاشهای زیادی توسط اقتصاددانان در جهت تبیین الگوهای مناسب اقتصادی صورت گرفته تا روابط متقابل بین متغیرهای اقتصادی در سطح کلان، به طور سیستماتیک مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. از سوی دیگر در سیاستگذاری اقتصادی، توجه به ارتباطات رو به گسترش بینالمللی میان کشورها و بازارها از اهمیت فراوانی برخوردار است. افزایش حجم تجارت بینالملل و همگرایی اقتصادی و مالی، تحرک سرمایه بین کشورها، حجم رو به رشد سرمایهگذاری مستقیم خارجی و گسترش شرکتهای چندملیتی گویای افزایش ارتباطات بینالمللی کشورهاست که لزوم الگوسازی اقتصاد یک کشور را در بستر جهانی آشکار میسازد. در کنار افزایش فرصتها و منافع حاصل از ادغام بازارها و اقتصادها، درجه آسیبپذیری کشورها از تکانهها و شوکهای خارجی نیز افزایش یافته است. تجربه سرایت بحرانهای مالی ۱۹۹۷ جنوب شرقی آسیا و ۲۰۰۸ آمریکا، آثار سرریز تقاضاهای جهانی حاصل از شکوفایی اقتصادهای بزرگ در حال ظهور (مانند چین، هند، اندونزی و برزیل) و در نهایت تبعات ورشکستگی اقتصادی یونان برای منطقه یورو و اتحادیه اروپا تایید میکند که پیشبینیها و تحلیلهای مبتنی بر مدلسازیهای ملی (به ویژه برای متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان مانند تورم، رشد اقتصادی) به تنهایی مفید نخواهند بود. در واقع ضرورت دارد که مدلسازی با محوریت وابستگی متقابل میان اقتصادهای ملی انجام شود و تصمیمات و سیاستهای اقتصادی در یک چارچوب جهانی آزموده و پیادهسازی شوند. با توجه به اینکه اقتصاد ایران یک اقتصاد تولیدکننده نفت است و وابستگی جدی به واردات کالاهای واسطهای، سرمایهای و مصرفی از کشورهای دارای اقتصادهای توسعه یافته و نوظهور جهان دارد تا نیازهای صنعتی و خانواری را فراهم نماید و از آنجایی که این داراییهای اقتصادی کشور مرتبط با فعالیتهای اقتصادی جهانی است، بنابراین اقتصاد ایران با یک اقتصاد باز کوچک در برابر شوکهای خارجی آسیبپذیر است. در نتیجه مورد توجه قرار دادن مفهوم شوکهای سیاستهای مالی و پولی شرکای مهم تجاری، بهخصوص اقتصادهای توسعهیافته و نوظهور مهم و حائزاهمیت است. بنابراین بررسی سایر منابع شوکها در مقابل شوک قیمت نفت در چارچوب یک مدل اقتصادسنجی جهانی و تعیین ارتباط بین شوکهای داخلی و خارجی در خصوص عملکرد اقتصاد کلان کشور از اهمیت ویژه برخوردار است. بنابراین تمرکز اصلی و ایده نوآورانه این پژوهش بررسی اثرات سرریز ناشی از شوکهای سیاست مالی (مخارج دولت) آمریکا بر روی شاخصهای کلان اقتصاد ایران در حضور شرکای اصلی تجاری ایران (اتحادیه اروپا، چین، ژاپن) با استفاده از دادههای فصلی در طول دوره ۲۰۱۶ – ۱۹۹۵و از طریق رویکرد مدل GVAR است. بر طبق نظر کوک و دوروکس(۲۰۱۳) اقتصادهایی که روابط تجاری بیشتری با یکدیگر دارند به شوکهای سیاستی واکنشهای یکسان نشان میدهند. بنابراین انتظار داریم شوکهای سیاستی که در هر یک از کشورها ایجاد میشود دارای اثرات سرریز به دیگر شرکای تجاری خود هستند.
تعریف سرریز
سرریزهای بینالمللی به طور وسیعی در نتیجه شوک در یک اقتصاد تعریف شدهاند که به واسطه کانالهای بیشماری به اقتصادهای دیگر منتقل میشوند. این تعریف اشاره بر آن دارد که ماهیت کمی و کیفی اثرات سرریز وابسته به چند بعد است: کانالهای انتقال، نوع شوک و ساز و کارهای تقویت یا تثبیت در کشورهای تولیدکننده یا گیرنده سرریز.
انواع سرریز
بهطورکلی، سرریزهای متفاوتی در ادبیات اقتصادی مطرح شدهاند که مهمترین آنها به شرح زیر هستند:
سرریز خارجی: سرریز خارجی از تعاملات موجود بین یک کشور با بقیه کشورهای جهان، نشات میگیرد. به طور خاص، تحولات در اقتصاد توسعهیافته آمریکا تاثیر معناداری بر اقتصاد سایر کشورها، به خصوص از طریق ارتباطات تجاری و نرخ ارز دلار آمریکا میگذارد.
سرریز نشاتگرفته از شوک ناشی از سیاست: این موضوع به طور خاصی از نقطه نظر عملکرد سیاستی ارزیابی میشود سرریز ناشی از سیاست، مستلزم تاثیر مستقیم اقدامات سیاستی (نظیر تغییر در هزینههای دولت، درآمد دولت و تعادل بودجه دولتی) است که در یک کشور اعمال میشود و اگر کشور از نظر اقتصادی بزرگ باشد باعث تغییر شاخصهای اقتصادی سایر کشورها میشود. بنابراین جهت هماهنگی برای کاهش پیامدهای منفی اشتباهات، خطمشی سیاستی و داخلی کردن عواقب ناشی از سیاستهای غیرهماهنگشده، توجه به سرریز ناشی از سیاستها توصیه میشود.
سرریز مستقیم در برابر غیرمستقیم: سرریز بینالمللی مستقیم اصولاً از طریق ارتباطات تجاری منتقلمیشود ولی سرریز غیرمستقیم از طریق نرخ بهره مشترک و نرخ ارز منتقل میشود. به عنوان مثال، سیاست مالی انبساطی توسط یک کشور منجر به بالا رفتن نرخ بهره و نرخ ارز شده که بر اقتصاد تمامی کشورهای شریک تاثیر میگذارد.
کانالهای انتقال شوکهای سیاست مالی
به طور مفهومی، بر اساس چارچوب مدل ماندل- فلمینگ با فرض انعطافپذیری قیمتها، انتقال شوکهای مالی بین کشورها حداقل از طریق سه کانال به شرح زیر صورت میگیرد:
اول، انبساط مالی در یک اقتصاد خارجی، باعث رشد تقاضای کل آن کشور شده و از طریق کانال تجاری و نشت واردات تقاضا برای کالاها و خدمات کشور خودی را افزایش می دهد که این امر موجب رشد صادرات و افزایش تولید داخلی میشود.
ثانیا، انبساط مالی خارجی، از طریق کانال نرخ ارز واقعی به واسطه تغییرات شرایط تجارت، بر تولید داخلی تاثیر میگذارد. در اقتصاد خارجی، قیمتها پس از انبساط مالی به دلیل رشد تقاضا افزایش مییابد و انتظار میرود رشد قیمتها بیشتر از رشد قیمتهای جهانی باشد، زیرا علاوه بر افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات داخلی، تقاضا برای کالاهای خارجی نیز افزایش یافته و باعث تشدید رشد قیمتها میشود. در نتیجه، تجارت خارجی باعث افزایش نرخ ارز موثر واقعی و واردات میشود در حالی که صادرات را کاهش میدهد و اقتصاد داخلی کشور خودی از این وضعیت تا زمانی که یک صادرکننده خالص به اقتصاد خارجی باشد در جهت افزایش تولید داخلی بهرهمند میشود. کانال سوم، کانال نرخ بهره است، که تاثیر یک نرخ بهره رو به رشد در یک اقتصاد خارجی را پس از انبساط مالی نشان میدهد. افزایش نرخ بهره ممکن است به دلیل تضعیف پولی غیر قابل قبول برای حفظ تورم یا به دلیل فشار بر سرمایهگذاری ناشی از تقاضای کل بالاتر باشد. نرخ بهره خارجی بالاتر باعث افزایش نرخ بهره داخلی (با تاثیر منفی بر تولید داخلی) میشود، که نتیجه آن خروج سرمایه بیشتر از اقتصاد کشور خودی و کاهش ذخایر ارزی و افزایش عرضه پول داخلی است.
مدل GVAR
روش GVAR یک چارچوب منطقی برای مدلسازی تعاملات جهانی بینالمللی فراهم کرده و به طور خاص به تجزیه و تحلیل اثرات انتقال شوکها در بین کشورها میپردازد. مدل GVAR بین متغیرهای داخلی و متغیرهای همتای خارجی و متغیرهای مشاهده شده جهانی ارتباط برقرار میکند. این مدل کاربرد زیادی در بررسی کانالهای انتقال شوکها بین کشورها و ارزیابی میزان سرریز مالی دارد. استراتژی مدلسازی GVAR دربرگیرنده دومرحله است که در مرحله اول هر کشور i به صورت جداگانه در یک مدل تک کشوری VAR همراه با متغیرهای برونزای ضعیف در قالب مدل VARX مدلسازی میشود. هر VARX، شامل متغیرهای درونزای داخلی (Xi,t) و متغیرهای خارجی خاص کشورها که از میانگین متغیرهای کشورهای دیگر ساخته میشوند و به عنوان یک پروکسی برای عوامل مشاهده نشده تاثیرگذار عمل میکنند.
به این ترتیب، هرکشور تحت تاثیر پیشرفتهای داخلی خود و بقیه جهان است. درمرحله دوم، VARX خاص کشورها در کنار هم قرار گرفته و با استفاده ازماتریس وزنی کشورها(w) به هم میپیوندد و به این شکل مدل جهانی را تشکیل میدهد و میتوانند پویایی را در مدلهای سری زمانی به وسیله ترسیم واکنشهای متغیر به شوک حاصل از یک انحراف معیار استاندارد خطای معادله ارائه دهند.
یافتههای الگوی GVAR
مانایی، تعداد وقفههای بهینه و تعداد روابط هم انباشتگی
به منظور اعتبار دادن به نتایج به دست آمده، باید مانایی متغیرها در مدل GVAR بررسی شود. نتایج آزمون ریشه واحد به منظور اختصار در پیوست ارائه شده است. نتایج نشان میدهد که تمامی متغیرهای داخلی و خارجی در سطح نامانا ولی در تفاضل مرتبه اول مانا هستند. بنابراین تمامی متغیرها هم انباشته از نوع (۱/۱) هستند. در نتیجه میتوان روابط هم انباشتگی استاندارد بین متغیرها را برآورد کرد.
جدول ۱٫ تعداد وقفهها و تعداد روابط هم انباشتگی بین کشورها
کشور تعداد وقفههای متغیرهای داخلی تعداد وقفههای متغیرهای خارجی تعداد روابط هم انباشتگی
بین کشورها
چین ۱ ۱ ۴
اتحادیه اروپا ۲ ۱ ۱
ایران ۲ ۱ ۴
ژاپن ۲ ۱ ۲
انگلستان ۱ ۱ ۳
آمریکا ۲ ۱ ۲
جدول ۱ تعداد وقفهها و تعداد روابط همانباشتگی بین کشورها را نشان میدهد. تعداد وقفههای متغیرهای داخلی و خارجی بر اساس معیار آکائیک (AIC) تعیین شده است. ساختار مدل GVAR اجازه نمیدهد که بیش از دو وقفه برای متغیرهای خارجی و داخلی در نظر گرفته شود.
آزمون برونزایی ضعیف متغیرهای خارجی
جدول ۲ نتایج آزمون برونزای ضعیف را نشان میدهد. بر طبق نتایج به دست آمده فرضیه صفر برونزای ضعیف برای متغیر نرخ ارز کشور ایران رد میشود ولی تمامی متغیرهای دیگر برای سایر کشورها در مدل VARX خاص کشورها فرضیه صفر را رد نکرده و به عنوان متغیر برونزای ضعیف در نظر گرفته میشوند. رد کردن فرض برونزای ضعیف متغیرها در مورد کشور آمریکا که اثر معناداری بر اقتصاد جهانی دارد و به عنوان اقتصاد مرجع هست، سخت است.
جدول ۲- آزمون برونزایی ضعیف بین متغیرها در سطح ۵ %
کشور F بحرانی %۵ تولید ناخالص داخلی حقیقی خارجی تورم خارجی نرخ ارز واقعی خارجی نرخ بهره کوتاه مدت خارجی نرخ بهره بلندمدت خارجی مخارج کل حقیقی دولت خارجی تغییرات قیمت نفت
چین ۲/۵۰۵ ۰/۵۱۸ ۰/۷۷۰ ۰/۶۹۲ ۱/۷۴۷ ۱/۸۳۶ ۱/۰۹۵ ۱/۹۱۷
اتحادیه اروپا ۳/۹۷۶ ۱/۲۲۹ ۰/۴۱۱ ۰/۴۷۱ ۲/۱۳۸ ۲/۲۶۵ ۰/۵۴۹ ۱/۶۱۷
ایران ۲/۵۰۷ ۰/۴۱۵ ۱/۳۹۲ ۲/۹۰۰ ۱/۱۶۳ ۱/۰۵۱ ۰/۷۷۸ ۰/۸۵۴
ژاپن ۳/۱۲۸ ۰/۰۳۰ ۱/۴۲۵ ۰/۰۰۰ ۱/۳۳۰ ۰/۹۳۲ ۰/۳۸۶ ۱/۷۷۵
انگلستان ۲/۷۳۷ ۲/۴۵۶ ۱/۲۰۳ ۰/۰۰۱ ۱/۸۴۶ ۰/۵۵۸ ۰/۶۴۷ ۲/۳۹۹
آمریکا ۳/۱۲۶ ۰/۹۸۶ ۰/۴۵۷ ۱/۱۱۹ ۰/۰۸۷ ۰/۱۲۸ ۰/۲۸۵ ۰/۰۷۶
همبستگیهای جفتهای متقابل
یکی از مزایای منحصر به فرد روش GVAR توانایی آن در آزمون جهانی عوامل مشترک در تمامی کشورها است. با توجه به اینکه تمامی مدلهای VARX خاص کشورها بر اساس شرط برونزایی ضعیف متغیرهای خارجی تخمین زده میشود و نظر به اینکه وقتی که میل میکند بر اساس شرط مدلهای خاص کشور روی متغیرهای خارجی برونزای ضعیف، میتواند به عنوان پروکسی برای عوامل جهانی مشترک در نظر گرفته شود میتوان انتظار داشت که میزان همبستگی شوکهای باقیمانده در تمامی کشورها/ مناطق کوچک خواهد بود.
بررسیها نشان میدهد به طور کلی متوسط همبستگی متقاطع متغیرهای درونزا در سطح بالاتر و در تفاضل مرتبه اول پایینتر است اشاره به این نکته دارد که همبستگی متقاطع بین متغیرها در تفاضل مرتبه اول با محدودیت همراه است همچنین با توجه به اینکه همبستگی متقاطع بین پسماندهای مدل VARX که شامل متغیرهای خارجی و داخلی است خیلی کم است میتوان نتیجه گرفت که مدل در اندازهگیری روند عمومی و اثرات سرریزهای تجاری در بین متغیرها و در بین کشورها به صورت موفق عمل کرده است و نتایج ما مشابه نتایج دیز و همکاران بوده و ساختار تصریح مدل GVAR ما تایید میشود.
اثرات همزمان متغیرهای خارجی روی متغیرهای همتای داخلی ایران
براساس یافتههای دیز و همکاران (۲۰۰۷) اثرات همزمان متغیرهای خارجی روی متغیرهای همتای داخلی میتواند به عنوان اثرات کشش بین متغیرهای داخلی و خارجی تفسیر شود؛ این اثرات ارتباطات بینالمللی بین متغیرهای داخلی و خارجی را نشان میدهد.
جدول ۳- اثرات همزمان متغیرهای خارجی روی متغیرهای همتای داخلی ایران
متغیرها تولید ناخالص داخلی حقیقی تورم نرخ ارز واقعی نرخ بهره کوتاهمدت نرخ بهره بلندمدت مخارج کل حقیقی دولت
ضرایب ۰/۲۶ ۰/۱۰ ۳/۴۱ ۰/۳۰ ۰/۹۱ ۰/۲۸
خطای استاندارد ۰/۰۵ ۰/۰۵ ۰/۱۷ ۰/۱۳ ۰/۱۶ ۰/۲۵
نسبت t 5/48 2/00 19/86 2/25 5/60 1/14
خطای استاندارد تعدیل شده وایت ۰/۰۵ ۰/۰۴ ۰/۱۸ ۰/۱۳ ۰/۱۷ ۰/۳۶
نسبت t وایت ۵/۲۷ ۲/۳۷ ۱۹/۰۷ ۲/۴۰ ۵/۳۳ ۰/۸۰
خطای استاندارد تعدیل شده نیوی وست ۰/۰۵ ۰/۰۴ ۰/۱۹ ۰/۱۱ ۰/۱۸ ۰/۴۰
نسبت t نیوی وست ۵/۳۳ ۲/۴۶ ۱۸/۰۸ ۲/۷۷ ۵/۱۱ ۰/۷۲
جدول ۳ نتایج اثرات همزمان متغیرهای خارجی را بر روی متغیرهای داخلی کشور ایران را نشان میدهد. همانطوری که مشاهده میشود به استثنای متغیر مخارج دولت نمیتوانیم فرضیه صفر یعنی همبستگی در سطح ۹۵ درصد را رد کنیم. بنابراین متغیرهای داخلی ایران با متغیرهای خارجی همتای خود ارتباط دارند. نتایج نشان میدهد که ۱ درصد تغییر در تولید حقیقی خارجی میتواند ۲۶/۰ درصد تولید حقیقی ایران را افزایش دهد. در حالی که ۱ درصد تغییر در شاخص تورم خارجی، شاخص تورم در ایران را ۱/۰ درصد تغییر میدهد. همچنین مشاهده میشود که کشش نسبتا قوی بین نرخ ارز واقعی خارجی با نرخ ارز واقعی ایران وجود دارد به طوری که ۱ درصد تغییر در نرخ ارز واقعی خارجی، نرخ ارز واقعی در ایران را ۴/۳ درصد تغییر میدهد.
نتایج نشان میدهد هر دو آزمون Nyblom و Robust پیشنهاد میکنند که پارامترهای تولید واقعی و تورم برای تمامی کشورها به جز کشور انگلستان در طول نمونه مورد بررسی پایدار میباشند. همانطوری که قابل مشاهده است پارامتر نرخ بهره کوتاهمدت در مورد تمامی کشورها مورد تایید است. به علاوه همانطوری که از آزمون Roubust میتوان دید تمامی متغیرها برای تمامی کشورها پایدار است. به طور کلی طبق نتایج به دست آمده فقط تعداد کمی از پارامترها ناپایدار هستند.
تجزیه و تحلیل پویا، تابع کنش و واکنش تعمیمیافته
در روش استاندارد GVAR بررسی تعاملات اقتصادی در هر دو بعد داخلی و جهانی از طریق نقشه تجزیه و تحلیل تابع عکسالعمل کنش– واکنش صورت میگیرد که واکنش احتمالی متغیرها به شوک تحمیلشده را در دورههای آینده نشان میدهد.
در مدل GVAR با N+1 کشور/ منطقه و Ki متغیر درونزا بر هر کشور/منطقه با بیش از محدودیت نیاز است که شوکهای تئوریمحور دقیقا مشخص شده باشد. در عمل پیدا کردن چنین محدودیتهایی که بتوان بر مدل تحمیل کرد خیلی سخت است ولی جهت رفع مشکلات موجود میتوان از توابع کنش– واکنش تعمیمیافته پیشنهاد داده شده کوپ و همکاران (۱۹۹۶، ۱۴۷-۱۱۹) که توسط پسران و شین (۱۹۹۸) توسعه داده شده است، استفاده میکنیم. این روش یک روش جایگزین برای توابع کنش– واکنش تعامدی (OIR) پیشنهادی سیمز (۱۹۸۰) است. مفهوم تعامدی در توابع کنش– واکنش به این صورت است که شوکهای تحمیل شده متغیرها در سیستم همبستگی ندارند و به طور ضمنی ماتریس واریانس-کوواریانس آنها صفر است بنابراین این امکان وجود دارد که اثرات همزمان شوکهای مختلف در سیستم را بررسی کنیم. برخلاف روش OIR ، روشGIRF شوکهای تحمیل شده به خطای فردی را با فیلتر کردن اثرات شوکهای دیگر و مشاهده توزیع تمامی شوکها بررسی میکند. روش GIRF چگونگی تغییرات یک متغیر روی دیگر متغیرها را در طول زمان بدون در نظر گرفتن منبع شوک در مدل GVAR نشان میدهد بنابراین برخلاف مدل OIR در GIRF نیازی نیست که منشأ شوک مشخص شده باشد. به هر حال زمانی که ساختار مدل GVAR بر اساس فرض برونزای ضعیف شرطی باشد ارتباط شوکها مشکلی ایجاد نمیکند. آنها میتوانند پویایی را در مدلهای سری زمانی به وسیله ترسیم واکنشهای متغیر به شوک حاصل از یک انحراف معیار استاندارد خطای معادله ارائه دهند. علاوه بر این GIRF به ترتیب متغیرها و کشورها در مدل GVAR حساس نیست که این به عنوان یک مزیت برای این مدلهاست حتی اگر یک نظریه استخراجشده برای ترتیب متغیرها داشته باشیم. این ویژگی منحصر به فرد GIRF بر مشکلات شناختهشده مدلهای VAR غلبه میکند.
در همین راستا از طریق نمودار تابع کنش- واکنش تعمیمیافته، اثرات داخلی و سرریز حاصل از تکانه وارده به اندازه یک انحراف معیار بر مخارج کل دولت آمریکا بر روی شاخصهای قیمت جهانی نفت، تولید ناخالص داخلی حقیقی، تورم و نرخ ارز واقعی شرکای تجاری و اقتصاد ایران بررسی میشود:
افزایش مخارج دولت آمریکا باعث افزایش درآمد و در نتیجه افزایش تقاضا هم برای محصولات داخلی و هم برای محصولات و خدمات خارجی میشود. با توجه به اینکه اقتصاد ایران که یک اقتصاد نفتی است و چون صادرات نفتی ایران در اثر افزایش تقاضای آن از طریق شرکای تجاری از جمله چین و اتحادیه اروپا به منظور افزایش تولید جهت افزایش صادرات به کشور آمریکا زیاد خواهد شد بنابراین درآمد ایران به طور غیرمستقیم از شوک سیاست مالی آمریکا متاثر شده و افزایش مییابد. در خصوص شوک منفی عکس این اتفاق میافتد و رشد تولید ایران کاهش مییابد.
اثر شوک مثبت افزایش مخارج دولتی در اقتصاد آمریکا با وجود افزایش تورم در کشور آمریکا به دلیل افزایش تقاضای داخلی، اثرات سرریز خارجی از طریق کانال تجارت و افزایش واردات به سایر کشورهای شریک تجاری (چین، اتحادیه اروپا و ژاپن) نیز دارد.
به طوری که به علت افزایش تقاضای وارداتی برای کالاها و خدمات این کشورها ضمن افزایش تورم در کشورهای شرکای تجاری، نرخ تورم در ایران نیز از دو طریق افزایش مییابد؛ یکی از طریق افزایش تقاضا به واسطه افزایش درآمد حاصل از صادرات نفت به خاطر افزایش قیمت نفت و دوم از طریق افزایش قیمت کالاهای وارداتی واسطهای و سرمایهای در اثر نوسانات قیمت نفت و به علت اینکه بیشترین حجم واردات ایران کالاهای مصرفی واسطهای و سرمایهای است همانطوری که از نمودار مشاهده میشود در مراحل ابتدایی شوک افزایش تورم کمتر بوده ولی در نهایت از دوره ۸ باعث رشد شاخص نرخ تورم به اندازه ۱/۰ درصد میشود.
همانطور که از نمودارها مشخص است، اثر شوک مثبت سیاست انبساطی مالی در اقتصاد آمریکا با وجود افزایش نرخ ارز حقیقی در کشور آمریکا به دلیل افزایش تقاضای داخلی، نرخ تبادل ارز در مقابل دلار آمریکا برای کشورهای شریک تجاری افزایش پیدا کرده، و این باعث گرانتر شدن صادرات آنها میشود. درحقیقت، با وجود رفتار نرخ حقیقی ارز، صادرات به واسطه تقاضای واردات بیشتر از ایالات متحده تقویت میشود که نشاندهنده وجود مکانیسم تقویتی مخارج است. در ایران نیز نرخ ارز حقیقی تا دوره ۱۶ افزایش یافته و پس از آن نرخ ارز به تعادل اولیه خود بازمیشود.
نتیجهگیری و ارائه پیشنهادات
با توجه به وابستگی اقتصادی کشورها به همدیگر و نظر به اینکه آثار سرریز سیاستهای اقتصادی قطبهای اقتصادهای برتر به یکدیگر سرایت میکند و چون اقتصاد ایران یک اقتصاد کوچک باز بوده و تحت تاثیر شوکهای داخلی و خارجی است و نظر به اینکه در اکثر مطالعات به برآورد اثر شوکهای داخلی و شوک نفتی بیشتر پرداخته شده و آثار شوکها و تکانههای خارجی نادیده گرفته شده است بنابراین با توجه به اهمیت موضوع ضمن شناسایی کانالهای انتقال شوکها و تکانههای خارجی، اقتصاد ایران را در بستر جهانی از طریق روش رهیافت نوین خودرگرسیونبرداری جهانی GVAR با استفاده از دادههای فصلی دوره ۲۰۱۶- ۱۹۹۵ مدلسازی کرده و به بررسی اثر سرریز شوکهای سیاستهای مالی انبساطی دولت آمریکا بر روی اقتصادهای برتر جهانی و تاثیرگذار بر شاخصهای اقتصادی ایران پرداخته شد.
نتایج نشان میدهد که شوک مخارج دولتی ایالات متحده آمریکا با وجود داشتن اثرات داخلی دارای اثرات سرریز به سایر اقتصادها بوده به طوری که شاخصهای اقتصادی این کشورها و همچنین قیمت نفت از این شوک متاثر شده و اقتصاد ایران به عنوان یک اقتصاد باز کوچک نیز به واسطه نوسانات قیمت نفت و صادرات و واردات به کشورهای مورد نظر تحت تاثیر قرار میگیرد. بنابراین پیشنهاد میشود سیاستگذاران اقتصادی به منظور ایمنسازی اقتصاد ایران از شوکها و تکانههای خارجی به سیاستهای اقتصادی سایر کشورها توجه نموده و سیاستهای بهینهای اعمال نمایند تا در زمان شوک منفی با کاهش اثرات منفی تکانههای خارجی و در دوران رونق با تقویت آثار مثبت سرریزها باعث رشد و شکوفایی اقتصاد ایران گردند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد