26 - 10 - 2024
سایه توطئه اروپایی- عربی بر جزایر سهگانه
دکتر صلاحالدین هرسنی*
در بیانیه نشست پایانی کشورهای اروپا و کشورهای خلیجفارس در 16 اکتبر در بروکسل، حاکمیت و مالکیت ایران بر این جزایر مورد تشکیک و تردید قرار گرفت و ایران نهتنها در این بیانیه متجاوز و اشغالگر خوانده شد بلکه از ایران خواسته شد که به اشغالگری خود بر این جزایر پایان دهد. واقعیت آن است که مساعی جمیله ایران بابت کاربست سازوکارهای حقوقی که از سال 1971 آغاز شده بود، این جزایر را در سال 1992 در مالکیت و حاکمیت ایران قرار داد. با این همه اماراتمتحده عربی موافقتی با مالکیت ایران بر این جزایر ندارد و بعضا این کشور عربی خلیجفارس با سایر محافل عربی و با ائتلاف با برخی متحدان فرامنطقهای خود نظیر اروپا، حاکمیت و مالکیت ایران را مورد تشکیک و تردید قرار میدهند. بیانیه نشست پایانی 16 اکتبر اروپا به همراه کشورهای خلیجفارس و به تعبیری همان پروژه آزار ایران، از همان آبشخور قدیمی آب میخورد.
از منظر علتشناسی، ظرفیتهای ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک، یکی از عمدهترین دلیل چنین تردیدهایی است چراکه این جزایر در قسمت عمیق خلیجفارس و در دهانه ورودی تنگه هرمز قرار دارند ضمن آنکه این جزایر دارای حجم وسیع و قابلتوجهی از منابع هیدروکربنی است بنابراین مالکیت ایران یا امارات بر این جزایر وضعیت هر یک از کشورها را در موضع برتر قرار میدهد و این وضعیت بالا میتواند کنترل بر بزرگترین مسیر ترانزیتی انتقال انرژی را در اختیار، نظارت و کنترل ایران یا امارات قرار دهد. البته ظرفیتهای ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک همه اسباب و علل پروژه آزار ایران نیست. بخش اعظمی از این تشکیک و تردید بر سر مالکیت ایران بر سر جزایر سهگانه متاثر از روابط تخاصمی و پرتنش ایران و رژیم صهیونیستی است و از آنجایی که اسرائیل در زمره بزرگترین متحدان اروپا و محافل کلاسیک عرب در عصر عادیسازی روابط در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا محسوب میشود بنابراین، این مجموعهها به بهانههای مختلف تلاش میکنند با کودتایهای ژئوپلیتیکی از نقشآفرینی و جایگاهیابی ایران در معادلات غرب آسیا بکاهند. به واقع توطئه یا همان کودتای ژئوپلیتیکی اروپا و کشورهای خلیجفارس علیه تمامیت ارضی ایران پاسخی به این نیاز آنان در وقت حاضر است.
البته در این میان همراهی اروپا با کشورهای خلیجفارس بابت تردید مالکیت ایران بر جزایر سهگانه کاملا فرصتطلبانه و ابزارگرایانه است چراکه کشورهای خلیجفارس با اروپا یک رابطه تجاری دارند و این کشورها بازار بسیار خوبی برای تولید و صدور کالاهای اروپایی هستند. بنابراین اروپا برای آنکه از رکود و تورم تولید کالای خود خارج شود لازم است که با کارت جزایر سهگانه بازی کند و تلاش دارد که با این بازی به کشورهای خلیجفارس امتیاز دهد و در مقابل در ازای فروش کالاهای تجاری خود از این کشورها امتیاز بگیرد.
به عبارت دیگر، اروپا مایل نیست بازار استراتژیکی چون بازار کشورهای خلیجفارس را برای فروش تولید کالاهای خود از دست دهد. در سطح دیگر، یکی از عمدهترین علل همراهی اروپا در تردید و تشکیک مالکیت ایران بر جزایر سهگانه به جهت نیاز اروپا به انرژی کشورهای حوزه خلیجفارس است چراکه تحریم انرژی روسیه از فردای جنگ در اوکراین، انرژی کشورهای اروپا را در خطوط «نورد استریم 1» وابسته انرژی کشورهای خلیجفارس کرده است بنابراین برای آنکه آن مصائب قطع انرژی اوکراین از سوی روسیه در سال 2005 برای اروپا تکرار نشود،اروپا لاجرم به نفع خود میبیند که در زمین کشورهای خلیجفارس بازی کند تا گرفتار زمستانهای سرد نشود. به این ترتیب اروپا راهی بهتر از تردید و تشکیک مالکیت ایران برای تامین چنین نیازی علیه ایران ندیده و در این کودتای ژئوپلیتیکی همراه کشورهای خلیجفارس شده است. با این همه نباید انتظار داشت که چنین توطئهای جواب دهد. واقعیت آن است که هزاران توطئهای از این دست نمیتواند موجب تردید و تشکیک مالكيت ایران بر جزایر سهگانه شود.
* کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد